آفتابنیوز : به نظر مي رسد که احمدي نژاد، علاوه بر کمک هاي کوچکي که از سوي دوستان خود در سپاه پاسداران و بسيج دريافت کرده است، از انزجار وانتقاد مردم نسبت به حکومت نيز بهره جسته است. يکي از دوستان من اين انتخابات را به انتخابات شهرداران کمونيست ايتاليا در طول جنگ سرد تشبيه مي کند. انتخاب اين شهرداران از سوي مردم به خاطر ايد ئولوزي نبود، بلکه به اين خاطر بود که تصور مي شد آنها از ساختار فاسد قدرت وقت جدا و کارآمدتر هستند.
تصور مي کنم که تظاهرات پوپوليستي احمدي نژاد مي تواند با فعاليتهاي هوگو چاوز در ونزوئلا و جنبش پرون در آرژانتين مقايسه شود. اما من نمي خواهم خيلي بر اين قضيه تکيه کنم، بخشي به اين خاطر که به اندازه کافي در مورد امريکاي لاتين اطلاعات ندارم. اما معتقدم مقايسه پوپوليزم احمدي نژاد با پديده سياسي جورج بوش در امريکا بسيار مفيد است، نه به اين خاطر که اعتقاد دارم هر دو نفر يا کشورهايشان به طور خاصي شبيه به هم هستند، بلکه به اين خاطر که توضيح بدهيم که به لحاظ سياسي چه اتفاقي افتاده و اين اتفاق به چه معناست.
احمدي نژاد [همچون بوش] خيل عظيمي از هواداران را گرد خود جمع کرده است که به ارزش هاي مذهبي و سنتي بهاي خاصي مي دهند يا اينکه حداقل مي توان احمدي نژاد رامحصول اين گروه دانست. همچنين به نظر مي رسد که او از حمايت غالب نهادها و تشکيلات نظامي برخوردار باشد. ظاهراً او در زمينه سياست خارجي هيچگونه تجربه اي شخصي ندارد. او داراي مدرک دکتري از يک دانشگاه برجسته است و شهردار يکي از بزرگترين شهرهاي دنيا بوده است [شهري بين لندن و پکن]. او با اطمينان خود را فردي صريح و مردي ساده از جنس مردم نشان مي دهد. او روحاني نيست [اولين غير روحانی که پس از بيست و چهار سال به رياست دولت می رسد] اما خيلي بيش از اکثر" روحانيون سياسي " که در طي 25 سال گذشته کشور را رهبري کرده اند تمايلات و اعتقادات مذهبي خود را بروز مي دهد.
شباهت ها
شباهت هاي ميان بوش و احمدي نژاد [ البته تفاوت هاي بسياري هم وجود دارند] نشان مي دهند که بي خردي خواهد بود اگر احمدي نژاد را دست کم بگيريم يا اينکه او راصرفا مردي خوش شانس بپنداريم. ظاهرا ً تأييدات بسياري از مردم که در مصاحبه هاي متعدد خياباني منعکس شده، نشان مي دهد که اشتباه خواهد بود اگر اين تأييدات را جزو موارد تقلب در انتخابات بينگاريم. مسلما ً اين انتخابات آزاد و منصفانه نبود؛ اما شواهد و قراين زيادي که آشکار شده اند، نشان مي دهند که مردي که پيروز شد صاحب اکثريت آرا بود.
به نظر مي رسد که يکي از بزرگترين تفاوت ها ميان بوش و احمدي نژاد، سياست اقتصادي باشد. او حمايت گر صنايع داخلي است و مي گويد که سخت معتقد به کمک به فقراست. اين ويژگي او بسيار متفاوت از جورج بوش، و مخالف جهتي است که ايران در سال هاي اخير پيش گرفته است.
شايد به اين خاطر است که او براي مردمي که در پي اعانه و کمک هاي مالي مستقيم هستند اين قدر جذاب است [کمک هايي از اين جنس که توسط يکي ديگر از کانديداها پيشنهاد شد نيز مورد استقبال بسياري از مردم قرار گرفت]. مردمي که احساس مي کنند نظام آنها را فراموش کرده و تنها گذاشته است.
البته، ما مي توانيم بگوييم که راهه اي به مراتب بهتري وجود دارند که بتوان تسهيلات اقتصادي در اختيار فقرا قرار داد [به عنوان مثال اشتغال زايي] اما به نظر مي رسد که رئيس جمهور جديد، هنوز نسبت به اين موضوع متقاعد نشده است.
مقایسه بوش و احمدی نژاد به منظور نزدیک نمودن دو آدم دور از هم است، زیاده طلبی بوش مثال زدنیست، خدانشناسی و احمقانه و شتابزده کارنمودن بوش نیز از مشکلات سیاسی بزرگ بوش است، که آثار این مشکل دیر یا زود دامنگیر کشور آمریکاست، اما آقای احمدی نژاد به نظرر مردی منطقی، انسانی وارسته و به حقوق انسانی آگاه و مقید و متعد به ملت و خداشناس و با سعه صدر می باشند، بدین دلیل این مقایسه از نظر عقلی و سیاسی مردود است.
من يك نويسند ه هستم.
در حال حاظر كشور ما در حال توسعه سيا سي واقتصادي است.اموزه هاي انقلاب نياز مند مديران كارآمد است تا تواناي درك نيازهاي توده هاي مردمي را
داشته باشند . تنها با گرايش به سنت نمي توان مردم را
به استغناي اقتصادي رساند . هزارو چهارصد سال است
مردم ايران بدون احمدي نژادها اعتقاد وسنت خود را حفظ نموده است . بنابر اين از تمامي اين شعارها و
بازيهاي سياسي خسته شده اند پس ما دستمال تميزي لازم داريم كه با ان شيشه را پاك كنيم
براستي جه كسي با دستمال تمير خواهد امد ؟
آيا تنها امام بود ؟