کد خبر: ۶۶۲۸
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۸۴ - ۱۲:۳۱
داستان هميشگي اوقات فراغت

تابستان و اوقات فراغت

آفتاب‌‌نیوز :  امروزه اوقات فراغت در بسياري از جوامع بشري و زندگي شهري و نوين نه يك موضوع سطحي و پيش‌پا افتاده بلكه به عنوان موضوعي مورد بحث قرار مي‌گيرد كه گويي در اين اوقات بسياري از اتفاقات زندگي بشري رخ خواهد داد و يا اينكه بشر در اين ساعتها راهي براي تمدد اعصاب و همچنين تجديد قواي فكري و ذهني خود پيدا خواهد كرد.

در كشورهاي توسعه يافته با بسياري از مولفه‌هاي اجتماعي به گونه‌اي برخورد مي‌كنند كه گويي آنها از واجب‌ترين اركان زندگي بشري هستند، از جمله موضوعي كه اين كشورها در نظر مي‌گيرند بحث تفريح و استفاده بهينه و درست از زماني است كه شهروند به عنوان زمان استراحت يا اوقات فراغت از آن نام مي‌برد.

آنها در اين زمان سعي دارند كه شهروندان‌شان به دور از دغدغه‌هاي كاري روزانه و معمولي خود در موقعيتي قرار بگيرند كه بتوانند در آينده نزديك با طيب خاطر در سر كار خود حاضر شوند و نيروي مضاعفي داشته باشند. اما اين مولفه در كشورهاي كمتر توسعه يافته و يا در حال توسعه نه تنها از برنامه‌هاي دولتها نيست بلكه حتي در برخي از كشورها كمترین توجهي به آن نمي‌كنند.

اساسا جهان صنعتي اين موضوع را فهميده است كه توجه به خواسته‌هاي فردي و اجراي آن تاثير مضاعفي در نيروي كار خواهد داشت، به اين دليل با زيركانه‌ترين شيوه‌ها، كاري مي‌كند كه هم نيروي كار او_ در هر سطح و قشر و با هر تحصيل و مقامي- دلمشغولي‌هاي زيادي در دوران استراحت و فراغت داشته باشد و اين زمان نتواند عاملي براي اعتراض گروهي و جمعي شود و منافع او را تهديد كند، در نتيجه تمهيدات لازم براي اوقات فراغت شهروند و نيروي كار فراهم مي‌كند تا هم خود  از آن نصيب ببرد و هم نيروي كار با طيب خاطر مجددا در سر كار خود حاضر شود. در حقيقت بايد توجه داشت كه در اين نظام شهروندان در وهله اول نيروي براي توسعه و پيشرفت محسوب مي‌شوند و تامين اجتماعي و برنامه‌هاي رفاهي آنان جزو مهمترين وظايف دولتهاست و شكي نيست كه شهروند و يا نيروي كار از اينكه امكانات لازم براي او فراهم است خرسند خواهد شد.

وقتي كه سخن از اوقات فراغت گفته مي‌شود بايد در وهله اول اين دو كلمه را معني كرد و هدف و منظور از آن را به شكلي اصولي و كلي بازتعريف كرد.

«اوقات فراغت» زماني معمولا شكل مي‌گيرد و معنا مي‌يابد كه فرد از كار و تلاشي مضاعف فراغت يافته و در ساعتهاي باقي مانده از روز يا هفته به استراحت بپردازد. البته اين زمان فقط مختص فراغت از كار اداري و يا معمول و مرسوم روزانه نيست، بلكه به هر زماني اتلاق مي‌شود كه افراد دست از فعاليت مستمر در زمانهاي متوالي برداشته و به اصطلاح در زمان استراحت به سر ببرند، يكي از اين فعاليتها به كار معمول مربوط است، اما بسياري از اعمال مثل درس خواندن، درس دادن، كار كردن، نوشتن متوالي، حتي ورزش كردن و يا در درون منزل از جانب زنان و مادران بچه‌داري و يا خانه‌داري كردن و... همه و همه بايد در نوع خود در زمان بخصوصي قطع شوند و اين قطع مقطعي نوعي زمان استراحت يا فراغت را به وجود مي‌آورد، حال در چنين زماني يك فرد براي پر كردن اين اوقات چه كاري بايد بكند؟ آيا بايد همان كارها را ادامه دهد يا دست به كاري غيرمعمول بزند؟ يا اينكه اوقات خود را در استراحت كامل و يا خواب بگذراند؟

شايد بسياري از افراد در چنين زماني فقط بخوابند يا اينكه فقط به استراحت بپردازند، كه در شكل معمول و درست و صحيح آن چنين امري كمتر اتفاق مي‌افتد، بلكه افراد در چنين زماني در حقيقت در خدمت خودشان خواهند بود و براي خود فعاليت خواهند كرد.

اوقات فراغت در حقيقت بايد زماني باشد كه فرد به دلخواه خود فعاليت كند نه به دلخواه ديگران يا براي ديگران. در چنين اوقاتي افراد گاهي به مطالعه مي‌پردازند، يا به گردش مي‌روند، يا به سرگرمي‌ها و تفريح‌هاي سالم روي مي‌آورند و يا اينكه به مسافرت و سياحت مي‌پردازند.

آنچه كه در هنگام اوقات فراغت مهم است مدت و زمان آن است، به عنوان مثال زمان فراغت دانش‌آموزان از تحصيل در برخي از كشورها دو ماه و در برخي سه ماه است، كه در كشور ما معمولا سه ماه و گاهي هم بيشتر است. در اين زمان طولاني فرد هر چه كه برنامه از پيش تعيين شده داشته باشد ولي در هر صورت بايد يك سري عوامل و امكانات نيز مهيا باشد تا او بتواند به شكل صحيح از اوقات فراغت خود استفاده كند. يا اينكه آنگونه كه خود مي‌خواهد به استراحت بپردازد و خود را براي سال تحصيلي آينده آماده كند.

نوعي ديگر از اوقات فراغت به كارمندان و كارگراني اختصاص دارد كه زمان فراغت آنها كمتر است و مي‌خواهند در اين زمان كم به نحو احسن از تعطيلي ساليانه و يا مرخصي‌هاي خود سود ببرند.

در برخي از كشورها مانند ژاپن كارگران از نوعي رفاه از پيش تعيين شده برخوردارند و معمولا هم ملزم هستند كه به مدت يك يا دو هفته به مرخصي اجباري بروند، اين در حالي است كه دولت و يا شركت متبوع امكانات اوليه مثل بليط هواپيما و يا هزينه اياب و ذهاب فرد را براي مسافرت در اختيار او قرار مي‌دهد تا او به دلخواه خود به شكل مطلوب از «اوقات فراغت» استفاده كند.

در زمان اوقات فراغت فرد در حقيقت به خواسته‌ها و يا منويات خويش راحت‌تر دست مي‌يابد، با اين توصيف كه حداقل بخشي از امكاناتي كه فرد نياز دارد در دسترس او باشد.

اوقات فراغت در واقع زمان رهايي از همه قيود و بندهايي است كه فرد بر اساس ضرورت و يا اجبار به آن تن مي‌دهد اما اين زمان فراغت از بندهاست و در چنين هنگامي است كه مرز بين كار شخصي و از روي ميل و اجبار مشخص مي‌شود.

در كشور ما بيشتر زماني كه تابستان فرا مي‌رسد و جمعيت 10 الي 15 ميليوني دانش‌آموزان از درس و مشق رهايي مي‌يابند تازه اوقات فراغت معنا مي‌يابد و برخي از نهادها و ارگان‌ها به صرافت مي‌افتند تا اين خيل عظيم را از بلاتكليفي و بي‌برنامگي رهايي دهند. در حالي كه حقيقت امر چيز ديگري است و اين فقط دانش‌آموزان نيستند كه بايد زمان فراغت آنها به نحو احسن پر شود، بلكه تمامي اقشار جامعه به نوعي از اوقات فراغت برخوردارند ولي كسي و يا كمتر كسي به فكر بهينه‌سازي اوقات آنهاست.

اما حديث اتلاف وقت دانش‌آموزان امري است كه به هيچ وجه نبايد از كنار آن بي‌تفاوت گذشت. زيرا اين نيروي عظيم و ستون‌هاي آينده كشور در صورتي كه از اين اوقات به بهترين شكل بهره‌برداري كنند چه بسا هم براي آنها و هم براي آينده كشور مفيد خواهد بود.

در تابستان گاهي نرخ ناهنجاري‌هاي جامعه افزايش مي‌يابد و يكي از دلايل انكار ناپذير آن اتلاف بيهوده وقت دانش آموزان است. اگر نهادها و سازمان‌هايي باشند كه در اين ايام زمان بيكاري و به نوعي سرگرداني دانش‌آموزان را در قالب برنامه‌هاي تفريحي و آموزشي – فرهنگي پر كنند ترديدي نيست كه خود به خود هم از ميزان ناهنجاري‌هاي اجتماعي كاسته خواهد شد و هم اينكه اين قشر از افراد جامعه از لحاظ فكري و ذهني ارتقا مي‌يابند.

كشور ما يكي از جوانترين كشورهاي جهان است و همين مولفه سبب مي‌شود كه برنامه‌نويسان يا برنامه‌ريزان كشور به جاي شعارها به عمل گراييده و در اقدامي هماهنگ جوانها را سامان‌ داده و هم انديشه آنان و هم وقت آنها را در مسيري درست هدايت كنند.

شايد يكي از بزرگترين مشكلات پيش روي جوانان عدم تعريف درست از وظايف سازمانها و نهادها و وزارت‌خانه‌هايي است كه به نوعي در ارتباط تنگاتنگ با جوانان قرار دارند و يا به اصطلاح متولي جوانان محسوب مي‌شوند
.
وقتي كه پاي عمل پيش كشيده مي‌شود هر كدام از سازمانها به نوعي از خود سلب مسئوليت مي‌كنند و سازمان ديگر را متولي پر كردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان مي‌دانند، در حالي كه اگر منصفانه و عاقلانه نگاه كنيم تمامي سازمانها و وزارت‌خانه‌ها در امر هدايت و كمك به جوانان مسئول هستند، زيرا شعار همه توسعه و پيشرفت براي سربلندي اين كشور است، حال اگر جوانان اين كشور در عسرت و عزلت زندگي كنند و چيزي از پيشرفت و توسعه را درك نكنند ديگر اين شعارها معنا و مفهوم نخواهد داشت.

شايد وزارت‌خانه و يا سازماني ارتباط بيشتر و مسئوليت مستقيم‌تري با جوانان دارد ولي اين دليل نمي‌شود كه وزارت‌خانه ديگري از خود سلب مسئوليت كند و هيچ قدمي براي ارتقاي فكري و فرهنگي جوانان برندارد. وقتي كه دولت خود را خدمتگزار مردم مي‌داند، اين خدمتگزاري به مفهوم عام و گسترده آن معنا پيدا مي‌كند و زماني هم مي‌تواند درست اجرا شود كه تمامي مردم را در بر گيرد، در غير اين صورت خدمتگزاري شعاري بيش نخواهد بود.

در تمامي دنيا، خاصه كشورهايي كه براي اوقات فراغت مردم برنامه دارند دولتها ابزار و بازوي گاه اجرايي و گاه هدايت كننده آن است. دولت وظيفه دارد كه در تمامي اركان جامعه و تمامي قشرها را به نوعي از سطح رفاه و آسايش برساند. اتفاقا شايد مهمترين زمان رفاه، زماني است كه يك شهروند مي‌خواهد به دور از قيدوبندهاي روزانه عمر خود بگذراند و اگر اينجا دولت توانست برنامه‌اي اصولي و درست داشته باشد، كارآمدي آن نمود خواهد داشت، وگرنه آن عده‌اي كه روزانه به سر كار خود مي‌روند و به كارهاي هميشگي مشغولند، هم وظايف آنها مشخص است و هم وظيفه دولت در قبال آنها معلوم.

بسياري از رفتارشناسان معتقدند كه رفتار آدمي در كوران كار و عمل شكل مي‌گيرد، و به همين دليل مي‌توانند اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را به سمت و سويي هدايت كنند كه بتواند قالبهاي فكري و فرهنگي آنها را نيز در برگيرد و يا به نوعي به انديشه و فكر آنها شخصيت و هويت داد. اگر اوقات فراغت هدايت شود يقينا در بهسازي رفتاري افراد جامعه دخيل خواهد بود، ولي اگر اين زمان از دست برود به نوعي سبب تشتت در انديشه و رفتار خيل عظيمي از افراد جامعه مي‌شود كه مي‌تواند حتي تهديدكننده سلامت جامعه باشد.

جامعه‌اي سالم است كه شهروندان سالمي داشته باشد، اين سلامت هم فقط از لحاظ شكلي و فيزيكي نيست، بلكه اولين نوع سلامتي، سلامتي فكر و ذهن افراد است و بعد جسم و جان آنها. هنگامي كه روح بيمار باشد اندام درست نه كارايي خواهد داشت و نه آنكه مي‌تواند جبران مافات كند. ما بايد  نيروي جوان و پرانرژي جامعه را به عنوان روح جامعه محسوب كنيم كه در صورت گرفتار شدن به چالشها و ناهنجاري‌ها كل پيكره جامعه را آسيب خواهد زد.

نمي‌توان هر ساله فقط با فرارسيدن تابستان نسخه‌هاي جديدي براي چگونگي پر كردن اوقات فراغت و يا استفاده درست از اين ايام را پيچيد و تا تابستان آينده اين مقوله را به فراموشي سپرد. آمارها و ارقامي كه در شهرهاي بزرگ براي فعاليت و مشغول شدن عده‌اي از افراد جامعه از سوي برخي از سازمانها و يا ادارات ارائه مي‌شود در واقع نوعي خوش‌خيالي و يا براي خالي نبودن عريضه است و اگر هم كمي بدبينانه‌تر نگاه كنيم كلوخي در درياست. به عنوان مثال از يك جمعيت 15-16 ميليوني كه بايد امكاناتي براي اوقات فراغت آنها فراهم شود، فقط 10 ،20 و يا 500-600هزار نفر (و به طور خوش‌بينانه حتي يك يا دو ميليون نفر) بتوانند از امكانات تفريحي و فرهنگي متعلق به دولت استفاده كنند در حقيقت مي‌توان مدعي شد كه كار چنداني انجام نشده است. تازه اين عده هم در شهرهاي بزرگ و يا مراكز استانها زندگي مي‌كنند كه كمي راحت‌تر مي‌توانند به اين امكانات دسترسي داشته باشند. ولي آيا تمامي جمعيت كشور به همين تعداد خلاصه مي‌شود، پس اين همه جوان و دانش‌آموز شهرستاني و روستايي بايد به كجا بروند و آيا آنها حق استفاده از امكانات حداقلي را هم ندارند.

بسياري از كارشناسان معتقدند علت اهميت به اوقات فراغت جوانها و يا دانش‌آموزان در وهله اول كم بودن مسئوليتهاي اجتماعي و يا اصلا مسئوليت نداشتن آنها در قبال جامعه  و دوم گرايش آنها به سوي تفريحاتي است كه معمولا سهل‌الوصول‌تر و يا بدون فكر بيشتر است.
هر چه افراد نسبت به ديگران و يا نسبت به خود بي‌مسئوليت باشند به همان نسبت آسيب‌پذيري آنها راحت‌تر و آسان‌تر است. وقتي كه جواني در مقابل كسي پاسخگو نباشد و به نوعي عنان اختيارش را خود در دست بگيرد به همان شكل رهايي او از آغوش جامعه سريع‌تر اتفاق مي‌افتد، و اين امر هم زماني بيشتر رخ خواهد داد كه فرد فراغت بيشتري دارد و مي‌تواند با آسودگي خيال به چيزهايي برسد كه در نهايت به ضرر اوست.

وقتي كه اوقات فراغت جوان تعريف شده و هدايت شده باشد، اين بدان معني است كه جوان كمتر به سوي برنامه‌هاي زيان‌آور و مخرب گرايش پيدا خواهد كرد و چشم‌انداز رفتاري او هم مشخص خواهد بود. هر چه كه اين چشم‌انداز وسيع‌تر و در صورت امكان آرماني‌تر باشد به همان نسبت جامعه در سلامت بيشتر به سر خواهد برد.

در جهان امروز سازمانها و نهادهايي هستند كه از كمترين فرصت بيشترين استفاده را مي‌برند، آنها معمولا در چنين هنگامي هم سودهاي فراواني مي‌برند و هم اينكه به افراد جامعه امكاناتي مي‌دهند كه بتوانند به بهترين شكل از اوقات خود استفاده كنند.

اوقات فراغت در واقع مي‌تواند منبع خوبي براي سرمايه‌گذاري سرمايه‌داران نيز باشد، هيچ ايرادي ندارد كه آنها به مردم خدمت بدهند و از قبل آن به سود مطلوب خود هم دست يابند. اگر در كشور قدر و ارزش اين زمانها را بدانند مي‌تواند يك سود دوجانبه داشته باشد، ولي متاسفانه چنانكه بايد به اين موضوع توجه نمي‌شود و تبليغات درست و اصولي در اين زمينه انجام نمي‌شود و منتظر هستند ببینند دولت دست به چه اقدامی مي‌زند و دولت هم از سوي ديگر منتظر است كه ديگران به چه كاري اقدام مي‌كنند در حالي كه اين امر به يك همفكري و برنامه مشترك دوجانبه نياز دارد.

از طرف ديگر رسانه‌هاي گروهي هم مي‌توانند به عنوان نيروي پيوند دهنده دولت، سرمايه‌گذار و جوانان اين خلاء ارتباطي را پر كرده و با استفاده از كارشناسان خبره راه‌هاي صحيح رسيدن به هدف را به آنان نشان دهند. وقتي كه مثلث دولت، سرمايه‌گذار و مردم(يا قشري كه از اوقات فراغت بيشتري برخوردارند) شكل گرفت و هركدام جايگاه واقعي خود را شناخت مطمئنا هر سه و در نهايت جامعه از آن سود خواهد برد و براي آينده كشور نيز مفيد خواهد بود.

اما در حال حاضر خيلي از نهادها مي‌توانند سهم مهمي در پر كردن اوقات فراغت جوانان كشور داشته باشند كه از جمله آنها سازمان تربيت بدني، آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، صدا و سيماي جمهوري اسلامي، شهرداري‌هاي سراسر كشور، استانداريها و فرمانداريها به عنوان پشتيباني كننده برخي از نيروها و شايد سازمان ملي جوانان كشور كه در ظاهر قضيه متولي اصلي جوانان است ولي شكي نيست كه اين سازمان بدون حمايت نهادهاي فوق كارايي چنداني نخواهد داشت.
در پايان يك بار ديگر بايد بيفزايم كه اين داستان باز در سال و سالهاي آينده ادامه خواهد يافت و شايد اميد چنداني به رفع اين مشكل وجود نداشته باشد ولي اميدواريم كه همه مسئولين دست به دست هم دهند و حداقل بخشي از اوقات فراغت جوانان اين سرزمين را به بهترين شكل پر كنند و آن را در مسير خوب و درستي هدايت كنند، زيرا جوانان ايران از پاكترين و سالمترين جواناني هستند كه هم روح پاك و هم آرزوهاي پاك و زيبايي دارند.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین