کد خبر: ۶۶۶۹۱۰
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۷

روزهای کودتا

دشمنان مصدق اجرای مرحله نهایی نقشه کودتا را از نیمه‌های مرداد شروع کردند و اولین ضربه را هم شب بیست‌وپنجم همان ماه زدند اما مصدق از جایش تکان نخورد و حتی دستور به بازداشت سرهنگ نصیری داد که دستخط شاه را ساعت ۱ نصفه‌شب به خانه نخست‌وزیر برده بود.
روزهای کودتا
آفتاب‌‌نیوز :

«توطئه و کارشکنی برای سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق تقریبا از همان هفته‌های اول نخست‌وزیری او آغاز شد و در همه آن دو سال چند ماه (از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا مرداد ۱۳۳۲) بی‌وقفه ادامه داشت. او تا مدتی بر همه دشمنان و مخالفانش برتری داشت و چیزی سد راه اجرای برنامه‌هایش نمی‌شد اما هر چه جلوتر رفت - همزمان که متحدانش را به هزار و یک دلیل، یکی بعد از دیگری از دست می‌داد - با مشکلات بزرگ‌تر و توطئه‌های پیچیده‌تری مواجه شد و زودتر از آن چه خودش انتظار داشت به تنگنا افتاد.

حلقه تحریم اقتصادی مدام تنگ‌تر و فشار خارجی هم شدیدتر می‌شد و به شمار ناراضیان موجود می‌افزود. البته مصدق، دولت را محکم در دست گرفته بود و هنوز هم طرفداران زیادی داشت که به حرف‌هایش گوش می‌کردند و در آن چه خودشان «مبارزه تاریخی ملت ایران» می‌خواندند، پشتیبانش بودند.

از این ‌رو کنار گذاشتن و به زیر کشیدن مصدق از مقام نخست‌وزیری حداقل در کوتاه‌مدت از مسیرهای قانونی ممکن به نظر نمی‌رسید و برای مخالفانش که خواهان سرنگونی هر چه زودتر او بودند، راه دیگری جز حمله مستقیم با ابزارهای خشن‌تر وجود نداشت.

خود محمدرضاشاه (که هنوز اعتماد به نفس اوایل دهه ۱۳۵۰ را نداشت) از به‌کارگیری این آخرین گزینه طفره می‌رفت اما دشمنان داخلی و خارجی مصدق او را متقاعد - یا در واقع مجبور - به نقش‌آفرینی مستقیم در ماجرا و امضای حکم عزل نخست‌وزیر کردند.

البته مصدق هم با آن همه‌پرسی بی‌سابقه (و اگر نه مشکوک که بی‌شک کم‌اعتبار) و انحلال مجلس (۱۲مرداد در تهران و ۱۹مرداد در شهرستان‌ها) و برچیدن یکی از سنگرها - که فکر می‌کرد به دست دشمنانش افتاده - کار را برای مخالفانش آسان‌تر کرد.

دشمنان مصدق اجرای مرحله نهایی نقشه کودتا را از نیمه‌های مرداد شروع کردند و اولین ضربه را هم شب بیست‌وپنجم همان ماه زدند اما مصدق از جایش تکان نخورد و حتی دستور به بازداشت سرهنگ نصیری داد که دستخط شاه را ساعت ۱ نصفه‌شب به خانه نخست‌وزیر برده بود.

سهراب یزدانی در کتاب کودتاهای ایران می‌نویسد:«مصدق از برنامه کودتا آگاه شده بود و می‌دانست که این پیام‌رسانی چیزی جز پوشش بر کار توطئه‌گران نیست. ظواهر امر نیز چنین نشان می‌دادند.»

نظامیان با ساز و برگ جنگی برای ابلاغ فرمان آمده بودند؛ آن‌ هم پس از آن که ارتباط‌های تلفنی را قطع کرده و دو وزیر و یک نماینده مجلس را دستگیر کرده بودند. آنها به سراغ رییس ستاد هم رفته بودند تا او را بازداشت کنند اما ناکام مانده بودند. مصدق مساله قانون اساسی را هم پیش می‌کشید.

شاه حق عزل و نصب وزیران را نداشت و تعطیلی مجلس هم چنین حقی به او نمی‌داد.

به عقیده مصدق، شاه زیر فشار نامه‌ای سفید امضا داده بود و توطئه‌گران متن دلخواه را در آن گنجانده بودند. دولت با این ضد حمله بهنگام و موثر بر اوضاع مسلط شد و به ظاهر، توطئه سرنگونی را خنثی کرد.

ادامه ماجرا یعنی تجمعات روزهای بعدی و ناآرامی‌های پایتخت و چند شهر دیگر و اصرار برخی اعضای جبهه ملی به برچیدن بساط سلطنت و درخواست مصدق از هوادارانش برای خویشتنداری و بازگشت به خانه و تقدیم کردن میدان به کودتاگران و سرانجام هم ماجرای ۲۸ مرداد را همه کم‌وبیش می‌دانیم.»

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین