تا قبل از شیوع کرونا در جهان، کهریزک جایی در ته دنیا بود، جایی در سکون محض. مکانی برای چشم به در ماندن و انتظار کشیدن و تمام شدن. جایی برای تماشای خود در گودال چشم منتظر صدها انسان شبیه به خود. نقطهای که شاید با درک موقعیت و فضا و کارکرد آن، به مفهوم واقعی کلمه معنی تنهایی و تنها شدن و پیری و بیکسی را در آخرعمر بر ذهن و دل آدم حک کند که میکند. جایی میان بودن و نبودن که اگر نبود دستگیری و برگزاری جشنهای خیرین و انسانهای نیکاندیش و مهربانی نیکوکاران در برپایی جشنهای گاه فرحبخش، کهریزک به جایی تاریکتر و تلختر تبدیل میشد.
تا پیش از کرونا، چنین آدمهایی حضور بیشتری داشتند و کمکهایی همدلانه و انسانمدارانهای به کهریزک و خادمان آن میرسید. با وجود اینکه بیماری هنوز پابرجاست، هنوز هم بارقههایی از امید و انسانیت در این سرا دیده میشود و رنگ زندگی را میتوان در چشم ساکنان آن دید.