با فروریختن دیوار برلین و همگرایی دو آلمان شرقی و غربی جمهوری فدرال آلمان پایهگذاری شد و از آن پس مردم این کشور هر ساله ۳ اکتبر را به عنوان روز وحدت آلمان جشن میگیرند که به چهار دهه جدایی پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، پایان داد.
در نهم نوامبر سال ۱۹۸۹ وقتی که هلموت کهل، صدراعظم وقت آلمان، سرگرم دیداری حساس از لهستان بود رویدادی بزرگ او را به برلین کشاند. در این روز با پیوستن نواحی جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) به جمهوری فدرال آلمان که با نام آلمان غربی شناخته میشد، آلمان کنونی شکل گرفت. طی این اتحاد برلین به شهری واحد تبدیل شده و به عنوان پایتخت آلمان متحد شناخته شد.
اکنون با گذشت حدود سی سال از این واقعه، یک بررسی مطالعاتی ۳۰ سال پس از وحدت آلمان شرقی و غربی به نظرات مردم شرق و غرب این کشور در مورد این رویداد تاریخی پرداخته است.
تفاوت ها در شرق و غرب همچنان پابرجاست
نشریه هندلزبلات در گزارشی با اشاره به نزدیک شدن سی امین سالگرد اتحاد دو آلمان نوشت: در این مدت پیشرفت های حاصل شده اما هنوز وحدت کامل به دست نیامده است. ۳۰ سال پس از اتحاد مجدد آلمان در سال ۱۹۹۰ ، وضعیت در آلمان شرقی و غربی هنوز کاملا برابر نشده است.این مسئله حداقل نتیجه گیری یک گزارش جدید است که موسسه علوم اقتصادی و اجتماعی (WSI) بنیاد «هانس باکلر» وابسته به اتحادیه اروپا ارائه داده است.
بر این اساس، دو بخشی که قبلا از نظر سیاسی و فرهنگی بسیار متفاوت از یکدیگر بوده اند، از زمان اتحاد مجدد و در برخی موارد از جمله در زمینه تحصیلات ، اشتغال پر درآمد ، ساعات کار ، مراقبت و مشارکت کودکان بسیار شبیه به هم شده اند، با این حال داده ها 'یک نابرابری آشکار بین زنان و مردان' را نشان می دهد.
این بررسی که در آن مجموعا ۲۷ شاخص مانند مشارکت در نیروی کار مورد بررسی قرار گرفته، نشان می دهد: درست است که زنان در هر دو بخش کشور از نظر مدارک تحصیلی و حرفه ای تا حد زیادی با مردان برابر تلقی می شوند، اما میزان اشتغال زنان آلمان غربی در سال ۲۰۱۸ هشت درصد کمتر از مردان آلمان (با ۷۱.۶ درصد اشتغال) و در مقایسه با مردان آلمان شرقی نیز چهار درصد کمتر (با ۷۳.۹ درصد) بوده است.
اگر چه در حال حاضر تفاوت بین زن و مرد در آلمان شرقی و غربی به اندازه سال ۱۹۹۱ نیست، با این حال طبق این مطالعه، این پیشرفت بیشتر در حوزه کار نیمه وقت زنان حاصل شده است. در حالی که تقریبا نیمی از زنان آلمان غربی به صورت نیمه وقت کار می کنند، در آلمان شرقی این میزان ۳۴.۷ درصد است.
بر اساس تجزیه و تحلیل موسسه علوم اقتصادی و اجتماعی، میزان اشتغال سودآور همچنین متکی به گزینه های مختلف نظیر مراقبت از کودکان و ایجاد زیرساخت لازم برای اشتغال زنان است که باید توسط دولت از طریق قوانین الزام آور طراحی شود. در چنین شرایطی زنان تحصیل کرده زیادی در آلمان شرقی مجبورند کمتر از حد توانایی خود باقی بمانند.
طی سه دهه از یکی شدن دوباره آلمان، همچنان خلاء های جدی در زمینه اشتغال زنان در این کشور دیده می شود.به عنوان مثال ترجیحات خاص جنسیتی مشابه در انتخاب شغل در شرق و غرب آلمان وجود دارد: مشاغل خدماتی یا بخش مراقبت و بهداشت به طور معمول به زنان اختصاص داشته و مشاغل حوزه های تجارت، آموزش و مشاغل فنی با درآمد بهتر برای مردان در نظر گرفته می شود.
این گزارش همچنین به شکاف دستمزدها و در نتیجه 'اختلافات جدی در امنیت مالی در سنین پیری' بین زن و مرد به دلیل کمتر بودن ساعت کار و فرصت های شغلی آنها اشاره دارد.
کارشناسان می گویند باید انگیزه های قوی تری برای مردان جهت انجام کارهای مراقبتی ایجاد شود.آلمان همچنین باید از 'فرهنگ کار تمام وقت و اضافه کار' دور شود و مراقبت از کودکان را گسترش دهد. در عین حال مشاغل ویژه زنان در بخشهای اجتماعی ، آموزشی و بهداشتی باید از نظر مالی ارتقا یابد تا جذابیت بیشتری برای هر دو جنس داشته باشد.
نگاه متفاوت مردم غرب و شرق آلمان به اتحاد
شبکه دویچه وله نیز در آستانه سی امین سالگرد اتحاد دو آلمان گزارشی مقایسه ای را در این رابطه منتشر کرده و نوشته است: نتایج این بررسی که هفته گذشته در گوترزلوی آلمان منتشر شد نشان میدهد که در شرق و غرب آلمان به این واقعه از دیدگاههای متفاوتی نگریسته میشود.
طبق این بررسی که توسط بنیاد "برتلسمان" انجام شده، وحدت دو آلمان برای بخشی از ساکنان شرق این کشور با تغییراتی شدید در زندگی شخصی همراه بود. اما در غرب این کشور این تغییرات اجتماعی بهندرت بر زندگی شخصی افراد تا به این حد تأثیر گذاشته است.
در مجموع ۹۰ درصد پرسششوندگان از شرق و غرب آلمان وحدت دو آلمان را رویدادی بزرگ یا بسیار برزگ در سی سال گذشته ارزیابی کردهاند. بحران کرونا در حال حاضر و بحران پناهجویی در سال ۲۰۱۵ در نزد این پرسششوندگان هنوز از اهمیت کمتری برخوردارند.
مطابق این مطالعه تحقیقاتی، تأثیر این رویداد بر زندگی مردم شرق آلمان بسیار بیشتر بوده است. ۷۴درصد از مردم شرق از وحدت کشورشان تأثیر پذیرفتهاند در حالی که همین تأثیرپذیری در جمعیت غرب آلمان ۶۱درصد بوده است.
کای اونزیکار، کارشناس بنیاد "برتلسمان" با اشاره به نتایج این بررسی، در باره حاصل مصاحبهها و بحثهای بینگروهی و همچنین نظرسنجی انجامشده در میان هزار و ۶۰۰ نفر میگوید: «وحدت آلمان در شرق این کشور انقلابی مسالمتآمیز و حاصل تظاهرات مکرر روزهای دوشنبه تلقی شده که سرانجام به فروپاشی دیوار برلین انجامیده است.»
او ادامه میدهد، اما همین رویداد در غرب آلمان به معنای شکست جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) در عرصههای اقتصادی و سیاسی است که وحدت دو کشور را اجتنابناپذیر کرد.
به علاوه، احساس غالب در شرق آلمان این است که با وحدت دوباره، بسیاری از اموری که به خوبی در آلمان شرقی میچرخید و پیش میرفت از دست رفته است. ۸۴درصد از مردم شرق آلمان چنین نظری دارند. آنها گفتهاند که به هنگام وحدت جامعه مشترکی از دو جامعه ایجاد نشد، بلکه جامعه آلمان شرقی به قبول قوانین و معیارها و ارزشهای جامعه آلمان غربی سوق یافت و شهروندان شرق آلمان چارهای جز تطبیق خود با شرایط جدید نداشتند. ۸۳ درصد پرسششوندگان شرق آلمان گفتهاند که پس از وحدت با آنها رفتار متوازن و عادلانهای نشده و ۶۰ درصد هم خود را شهروند درجه دو کشور واحد حس میکنند.
پژوهشگران این تحقیق تاکید دارند که مجموعه نطرات پرسششوندگان حاکی از پایاننیافتن روند وحدت است، هر چند که به تدریج حس مشترک پیرامون ۴ عنصر زبان، تاریخ، توان و بازدهی اجتماعی و اقتصادی و نیز همبستگی رو به افزایش است و تفاوتها در نسلهای جدیدتر شهروندان شرق و غرب آلمان هم رو به کاهش است.
نگرانی از افزایش راستگرایی افراطی در شرق آلمان
«مارکو واندرویتز» مسئول دولت آلمان برای رسیدگی به وضعیت ایالتهای شرقی این کشور از وخامت ناشی از رشد گرایشهای راستگرایانه و افراطی در ایالتهای شرقی آلمان خبر داده است.
تارنمای "تاگسشاو" وابسته به شبکه یک تلویزیون آلمان نگاهی به گزارش واندرویتز درباره تحولات سیاسی و اقتصادی در ایالتهای شرقی آلمان انداخته است که در آن واندرویتز از شکاف بین ایالتهای غربی و شرقی آلمان از جمله در ارتباط با گرایشهای افراطی و راستگرایی ابراز نگرانی می کند.
او گفته است: «متاسفانه باید گفت که راستگرایی افراطی در ایالتهای جدید آلمان [ایالتهای شرق آلمان] همچنان در قیاس با کل جمعیت کشور، طرفداران بیشتری نسبت به ایالتهای غربی دارد.» مسئول رسیدگی به امور ایالتهای شرق آلمان در ادامه گزارش خود، رشد راستگرایی افراطی را تهدیدی جدی برای دموکراسی در آلمان دانسته و گفته است که نمیباید به سرایت این ایدههای راستگرایانه به نسل بعدی در آلمان مجال داد.
واندرویتز برای مقابله با رشد افکار راستگرایانه در ایالتهای شرقی خواستار گسترش دیالوگ و گفتوگو با شهروندان شده و تاکید کرده است که کرونا نیز از جمله مواردی بوده است که مانع گفتوگوی حضوری با شهروندان شده و همین موضوع به نیروهای راستگرا فرصت داده تا بر نفوذ خود در میان مردم این بخش از آلمان بیش از پیش بیافزایند.
مسئول رسیدگی به اوضاع ایالتهای شرق آلمان درباره رشد راستگرایی در ایالتهای شرقی آلمان همچنین گفته است: «این یک چالش بسیار بزرگ است، چرا که ۳۰ سال پس از وحدت، اختلاف بین ایالتهای جدید و قدیم آلمان همچنان وجود دارد. اوضاع بدتر شده و نه بهتر. این یک مشکل بزرگ است.»
وی با بیان این که حتی در بین ایالتهای غرب آلمان نیز، وضعیت مردم در همه مناطق یکسان نیست یادآور شده است: در غرب آلمان ما با رونق اقتصادی در مناطق جنوبی روبهرو هستیم و وضعیت مردم در این مناطق را نمیتوان با وضعیت مردم در دویسبورگ و گلزنکیرشن (در غرب آلمان) مقایسه کرد. به باور او، بهرغم بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم در ایالتهای شرقی این کشور، گرایش به راستگرایی افراطی همچنان روندی صعودی دارد.