کد خبر: ۶۷۸۱۹۵
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۷

پرسپولیسی‌ترین بازیگر تاریخ

مرتضی احمدی یک پرسپولیسی تمام‌عیار بود.
پرسپولیسی‌ترین بازیگر تاریخ
آفتاب‌‌نیوز :

بهزاد فراهانی درباره ریشه‌های پرسپولیسی بودن احمدی گفته: «استاد احمدی از سال ۱۳۲۰ به جامعه ورزشی ایران پیوست، به‌ویژه به آن بخش از جامعه ورزشی که دیدگاه‌های دادگرانه داشت. پرسپولیس یا شاهین سابق تیمی بود که بستر رشد نسل زحمتکش و تلخکام تهران یا کشورمان بود و مرتضی احمدی از همان آغاز چه زمانی که در تیم شاهین توپ می‌زد و چه زمانی که به عنوان شاعر تمام ترانه‌های زیبای مردمی‌اش به دل هزاران هزار هوادار شاهین می‌نشست، همیشه همراه و پشتیبان مردم زحمتکش بود.»

فرزاد موتمن خاطره‌ای عجیب و جالب‌ توجه از احمدی دارد که خواندنش خالی از لطف نیست: «فکر کنم سال ۷۱ بود، همان سال‌ها که مستند می‌ساختم، قرار بود کاری را فیلمبرداری کنیم. در واقع مستندی بود درباره تیم پرسپولیس، البته این کار به‌دلایل متعددی از جمله مشکلات مالی و... به پایان نرسید و هرگز تدوین نشد. اما برای همین کار بود که به اصفهان سفر کردیم تا از بازی دو تیم ذوب‌آهن و پرسپولیس فیلم بگیریم؛ دوربین را در ورزشگاه کاشتیم و در قسمتی از کار تماشاچی‌های حاضر در ورزشگاه را در کادرهای بسته تصویر گرفتیم. فکر می‌کنید اتفاق جالب چه بود؟ مرتضی احمدی بین تماشاگران بود! اما نه فقط همین. لیدر بود! یعنی او شعار می‌داد و مردم پشت سرش تکرار می‌کردند. ما از پشت دوربین حیرت‌زده شده بودیم. این مرد با این سن و سالش با هیجان و انرژی بسیاری داشت تیمش را تشویق می‌کرد. تصویرهایش هم باید موجود باشد. گفتم که کار به سرانجام نرسید، اما تصویر مرتضی احمدی را در ورزشگاه اصفهان در حالی که دارد شعار می‌دهد و تیمش را تشویق می‌کند باید داشته باشیم. اما اگر لازم باشد به دوستان می‌گویم که راش‌های آن مستند را پیدا کنند و اگر شد تصاویرش را منتشر کنیم. مرتضی احمدی انسان بسیار پرانرژی‌ای بود و در تجربه کاری که با او داشتم کل گروه از بودنش و از لذت همکاری با ایشان انرژی می‌گرفتیم و خسته نمی‌شدیم.»

یک خاطره بامزه هم خود احمدی از دربی شش تایی شدن استقلال دارد که احتمالا شنیده باشید اما خواندنی است: «نشسته بودم تو جایگاه پرسپولیسی‌ها، داشتم نذر و نیاز می‌کردم که بازی را ببریم. در جیبم
۷۰۰ تومان پول داشتم‌، گفتم خدایا هرگلی که پرسپولیس بزند، ۱۰۰ تومان صدقه می‌دهم. آن‌موقع ۱۰۰ تومان خیلی پول بود. پول چند تا کار تلویزیونی بود که یک‌جا گرفته بودم! بازی شروع شد و انگار گل‌های ما قرار نبود تمام شوند؛ گل اول ۱۰۰ تومانی اول و همین‌جوری رفتیم تا رسیدیم به ۱۰۰ تومانی ششم؛ دیگر گفتم خدایا غلط کردم، بگو بس کنند، پول ندارم برگردم خانه!»

منبع: جام جم
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین