بخش هایی از گفتگو با معصومه ابتکار درباره ریاست جمهوری زنان را بخوانید؛
*از نظر اجتماعی شرایط ما خیلی تغییر کرده است. شاید در دوره ای پذیرش این موضوع خیلی سخت بود ولی الان با حضور زنان توانمند در عرصه های مختلف، چه در سطح اعضای کابینه و چه در سطح معاونین وزرا، ما رشد خیلی خوبی را مخصوصا در دوره آقای روحانی و مخصوصا این دوره داشته ایم. یعنی از حدود پنج شش درصد مدیریت عالی و میانی زنان در دولت، در سال ۹۲ الآن به حدود ۲۳ درصد رسیده ایم. این بر اساس آمار دقیق و کارنامه انتصاب سه مدیر زن در دوره دولت دوازدهم با آمار دقیق ستادی و استانی است.
*یعنی الان ۲۳ درصد از مدیران میانی و عالی ما زنان هستند. مثلا الان ۱۸ معاون استاندار زن داریم. اصلا قابل تصور نبود که معاون استاندار زن داشته باشیم. در این دوره فرماندار و سفیر زن داریم. اصلا اینها قابل تصور نبود. یعنی ما فکر می کردیم اینها چیزهای خیالی است که هیچ وقت محقق نخواهد شد. یا بالغ بر ۹۰ نفر همتراز معاون وزیر و معاون وزیر داریم. در خیلی از سازمان های بزرگ مثل سازمان ملی استاندارد، سازمان بهره وری، زمین شناسی و هواشناسی خانم ها دارند با موفقیت کار می کنند. بحث این نیست که چون زن است امتیاز ویژه ای قائل باشند. بحث این است که تا الان زنان را علی رغم همه توانمندی ها نمی دیدند و در این دوره زنان دیده اند. قبلا می گفتند این چون زن است نمی تواند مدیر شود و حالا می گویند چون شایسته تر است بگذارید مدیر شود.
خانم ها توانسته اند سقف های شیشه ای را بشکنند
*اتفاق عجیب و غریبی رخ نداده، از پنج شش درصد به ۲۳ درصد رسیده است. این نشان می دهد که پذیرش در جامعه برای مدیریت زن خوب بوده و هست. یعنی در جاهایی خانم ها توانسته اند سقف های شیشه ای را بشکنند. سقف شیشه ای یعنی همان محدودیت های فرهنگی و اجتماعی و تعصباتی که مگر زنان می توانند بالا بیایند. الان چند دوره است که زنان دارند در شوراهای روستا انتخاب می شوند. در روستایی که به طور متداول زن ها حتی حق حرف زدن نداشتند، انتخاب و عضو شورای روستا شده و بعد چون سوادش از مردها بیشتر بوده رئیس شورا شده و بعد شهردار انتخاب کرده است. الان خیلی جاها شهردار خانم است.
*خانم شهرداری از ثلاث باباجانی پیش من آمد که بسیار توانمند بود. پس یک چیزهایی دارد تغییر می کند و عملا داریم اثرش را می بینیم. خانم ها موفق هستند، تأثیر دارند، پذیرش اجتماعی دارد به وجود می آید و شرایط خیلی بهتر شده است. خانم ها نشان داده اند که در مدیریت های سخت می توانند خیلی خوب عمل کنند. خانم خنفری فرماندار کارون، در شرایط سیل یکی از بهترین عملکردها را داشت. همچنین خانم ریگی که الآن سفیر کشورمان در برونئی شده فرماندار قصرقند بود. نیروهای افراطی آمدند و چند نفر از نیروهای انتظامی و دیگران را گروگان گرفته بودند. هر کاری کردند نتوانستند آنها را آزاد کنند. خانم ریگی معتمدین را جمع کرد و گفت نظام به من اعتماد کرده؛ من یک زن اهل سنت هستم که فرماندار شده ام. یا تا ساعت سه این افراد آزاد می شوند و یا من استعفا می دهم و کنار می روم. یک ساعت بعد گروگان ها آزاد شدند و دیگر هم تکرار نشد.
*در حوادث سال ۹۸ یکی از خانم های نماینده از جمله کسانی بود که با رایزنی بحران را حل کرد. آنجا هم می توانست مثل جاهای دیگر حوادث خیلی ناگواری رخ بدهد ولی رخ نداد. بنابر این خانم ها خودشان را اثبات کرده اند. این بحث خیلی مهمی است که نباید آن را نادیده بگیریم. نمونه های خیلی زیادی داریم. من اگر بخواهم می توانم یک هفته برای شما از خانم های موفق نمونه بگویم که هم مدیریت بحران کرده اند، هم بهره وری را بالا برده اند، هم بسیج اجتماعی ایجاد و هم اعتماد عمومی را جلب کرده اند.
فرماندار شهر قدس در آبان ۹۸ حق داشت دستور شلیک بدهد
**{در پاسخ به این سوال که یک موردی که خیلی جنجالی شد که فرماندار شهر قدس دستور شلیک داده بود. شما آن موقع این موضوع را بررسی کردید؟}: جنجال آفرینی ها، جمله و موقعیت را از واقعیت خارج می کنند. اولا من قبل از آن بازدید کرده و این خانم را دیده بودم. زن بسیار توانمند و با شخصیتی بود. در آن ماجرا عده ای مردم معترض و یک عده محدودی افراد مسلح تروریست بودند که به اسلحه خانه و مرکز دفاع شهری حمله کرده بودند. فرمانداری مرکز دفاع شهری و فرماندار مسئول امنیت میلیون ها نفر است. سلاح های آن منطقه داشت دست تروریست ها می افتاد. ایشان باید می خندید و مصالحه می کرد؟! بحث آنجا این بود که من باید از حریم و امنیت مردم دفاع کنم. اصلا جملات ایشان چیزهای دیگری بود. کاملا از آن چهارچوب در آورده بودند و انگار که ایشان گفته بود من دستور تیراندازی به معترضان و مردم را داده ام. هیچ وقت، هیچ کسی چنین مطلبی نمی گوید. شما باید ببینید در چه شرایط و وضعیتی ایشان دارد صحبت می کند و در چه شرایطی از ایشان مصاحبه می گیرید. شاید موقعیت بیان مطلب به این شکل نبوده است.
*از هر کسی باید این سؤال را کرد که اگر یک عده تروریست مسلح به اسلحه خانه یا مرکز دفاع یک شهر حمله کنند و بخواهند اسلحه بیشتری بگیرند و روی مردم آتش باز و ایجاد ناامنی کنند، چه کار باید کرد؟ یعنی هر زن یا مرد ایرانی یا خارجی که آنجا می نشیند چه کاری باید انجام بدهد؟ به نظرم این خیلی بی انصافی بود. اینها عده ای هستند که می خواهند جنسیت را هدف قرار بدهند و تا می بینند خانمی اشتباه کرده سوء استفاده می کنند.
*وقتی آقای خاتمی برای اولین بار می خواست یک معاون زن انتصاب کند خیلی ها شروع به مخالفت کردند که این معاونت «نمایندگی» نیست و از جنس «ولایت» است. جالب اینکه من شش هفت هزار نفر نیروی مسلح هم در سازمان حفاظت محیط زیست زیر نظر خود داشتم. اما آقای خاتمی در مورد آن انتصاب توضیح داد و روی آن ایستادگی کرد. در نتیجه با آن مخالفت نشد، تأیید شد و الحمدلله لطف خدا بود که ما در این عرصه هیچ مشکلی نداشتیم. در آن دوره هشت ساله و دوره آقای روحانی کار کردیم و مشکلی از این بابت نبود. بعد از آن هم وزیر و هم معاون رئیس جمهوری زن داشتیم. معاون حقوقی، معاون علمی و معاون حقوق شهروندی داشته ایم.
*رئیس جمهور اندونزی خیلی اصرار داشت با من ملاقات کند. سفیرمان توضیح داد که ایشان نایب رئیس حزبشان بوده و وقتی که رئیس حزب رئیس جمهور شده بوده نمی گذاشتند ایشان معاون رئیس جمهوری شود و می گفتند در کشور اسلامی زن نمی تواند معاون رئیس جمهوری شود. شورای استفتاء اندونزی این را گفته بود. گفته بودند در ایران همه موازین شرعی رعایت می شود و یک شورای نگهبان دارند که اجازه نمی دهد خلاف شرع عمل شود. چطور در ایران معاون رئیس جمهوری زن داریم؟ خانم مگاواتی معاون رئیس جمهور اندونزی شد و بعد از مریض شدن رئیس جمهور، بر اساس قانون اساسی خانم مگاواتی رئیس جمهور اندونزی شد. بعد هم دوباره انتخاب شد. یعنی یک دوره بر اساس قانون و یک دوره هم با انتخاب مردم رئیس جمهور شد. ایشان به من می گفت به خاطر اینکه در ایران یک معاون رئیس جمهوری زن انتخاب شده من رئیس جمهور اندونزی شده ام.
* خود سیا این را انداخت که این بچه ها را تحقیر کند. در حالی که اصلا بحث بالا رفتن از دیوار نبود. دو سه نفر از این ۴۰۰ نفر این کار را کردند که بتوانند در را باز کنند. آن در باز شد و همه رفتند. من هم که اصلا روز سوم رفتم. کتاب من هم این را می گوید. این کتاب هم حالا نگارش نشده است، بلکه بیش از ۲۰ سال قبل منتشر شده است.
تسخیر لانه جاسوسی آمریکا یک کار تک و استثنایی بود
*امروز سؤال دیگری که الآن مطرح می شود این است که آیا این روش درستی است؟ چون بعد از آن برای انگلیس و عربستان چنین کاری کردند. این یک کار تک و استثنایی بود. در یک موقعیت بسیار خاص، بسیار حساس و بسیار دقیق، در یک برهه تاریخی اتفاقی افتاد که در آن اسلحه، خشونت و کشتار نبود و همه چیز دقیق، با برنامه ریزی و کمال مسالمت انجام شد. برنامه دانشجویان این بود که در چند ساعت این کار را انجام بدهند و نشان بدهند که مردم ایران پر قدرت هستند، پای آرمان هایشان ایستاده اند و زیر بار زور آمریکا نمی روند. تأیید امام یک کار را به یک جریان ملی تبدیل کرد. دانشجویان اصلا فکر نمی کردند این اتفاق بیفتد. یک حرکت دانشجویی خیلی حساب شده بود که تبدیل به یک جریان بزرگ ملی شد و امام تعبیر «انقلاب دوم» را به کار برد. برای اینکه مردم استقبال کردند و موج حمایت و تشکر مردم آمد و همه غافلگیر شدند. به نظرم باید اینها را بگوییم و یادآوری کنیم؛ وگرنه یک عده شیاطین نشسته اند که حرف خودشان را بزنند.
بابا تو دیگه کی هستی ؟؟
تا
هیچ کس نقاب نمی داشت
ومجبور به ریا نمی شدند.
بهای این کار ت و امثال تورو 42 سال یه ملت و یه کشور دارن پس میدهند
نمیدونم این خانم یا قانون بین الملل رو نخونده که مطمئنم نخونده یا خودشو به کوچه علی چپ میزنه که بیشتر خراب نشه.سفارت هر کشوری درهرجای دنیا جزو خاک اون کشور محسوب میشه.وشما با بالارفتنت پاتو از خطوط قرمز بین المللی فراتر گزاشتی.یعنی اونا نمیفهمن وخانم ابتکار میفهمه.ونتیجشو داریم ٤٢ ساله تو کوچه وخیابون وبازارو اقتصاد لمس میکنیم.یک نمونش خودم که با مدرک فوق لیسانس به شغل شریف اسنپ مشغولم