اصرار به انگلیسی حرفزدن در حالی که آدم تلفظ صحیح را بلد نیست، بیش از آنکه خندهدار باشد، عجیب است. شاید درصد زیادی از افرادی که به این سوتی آقای مسئول خندیدند، خودشان نتوانند چهار کلمه هم درست انگلیسی صحبت کنند اما مسأله اینجاست که آنان، اولا مسئول نیستند و ثانیا هیچوقت حرفهایشان در یک گستره وسیع پخش نمیشود. به همین دلیل، هر کدام از ما بارها و بارها سوتی دادهایم و نهایتا چهار نفر از دور و بریهای خودمان خندیدهاند و تا مدتی آن را دست گرفتهاند و تمام شده است اما ماجرا برای یک مسئول متفاوت است. مسئول و مشهور، زیر ذرهبینند.
البته مسئولی هم که اخیرا سوژه شده نباید زیاد نگران باشد چون خوشبختانه یا متأسفانه در اینجا آنقدر اتفاقات و دغدغهها زیاد است که یک موضوع به همان سرعت که داغ و پربحث میشود، از دهانها و اذهان میافتد و ملت میروند سراغ سوژه و هشتگ بعدی. مگر اینکه کسی بخواهد بعد از مدتی برای تسویهحساب سیاسی یا هر چیز دیگری آن را یادآوری کند که البته این هم دوام چندانی ندارد و لااقل در این یک موضوع یعنی سوتیدادن در انگلیسی حرفزدن، اکثرا ید طولایی دارند و راحت میتوان در مقابل حملات، با ذکر مثال از سوتیهای آدمهایی از جناح مقابل، پاتک زد؛ چنانکه پیش از این هم مسئولان و شخصیتهای زیادی بودهاند که از این دست سوتیها دادهاند. مثلا:
«وان دیقه»، «وان مینت»، «وان مور مینت». این عبارتها را محمود احمدینژاد به کار برد. او برای سخنرانی به دانشگاه کلمبیا در نیویورک رفته بود و وقتی که متوجه شد زمان سخنرانیاش تمام شده، عبارت «وان دیقه» را به کار برد و بعد سعی کرد جملهاش را درست کند. این رفتار او با خنده حاضران در سالن روبهرو شد و واکنشهای بسیاری به همراه داشت.
احمدینژاد مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه علم و صنعت گرفته است. همچنین مدرک دکترای او در رشته مهندسی برنامهریزی حمل و نقل ترافیک است و در کارنامه خود سابقه تدریس در دانشگاه و عضو هئیت علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت را دارد.
دبیر هیئت رئیسه مجلس دهم و نمایندهٔ همدان در دورههای هشتم و دهم مجلس هم یکی از خاطرهسازها در این زمینه است. او این خاطره را وقتی برای مردم رقم زد که در صحن مجلس شورای اسلامی این جمله را بیان کرد: «علت جمعآوری نقشههای خلیج فارس از «مُزه لوووُر»، «لور»، «لووِر»، «لوبر» چیست؟» بعد از آنکه نمایندگان حاضر در مجلس سعی کردند اصطلاح درست موزه لوور را به او یاد بدهند، گفت: «اجازه بدهید تکرار کنم، اشتباه نوشته شده و من هم همان را تکرار کردم».
اما بعدها اکبر رنجبرزاده اشتباه خود را پذیرفت و با یادآوری اینکه مجریان حرفهای هم اشتباه میکنند، از مردم پوزش خواست و گفت: «آنچه نابخشودنی است، کاهلی و سستی در امور نمایندگی است.»
او همچنین با ابراز ناخرسندی از کسانی که ویدئوی سخنرانی او را با تلفظ اشتباه نام «لوور» منتشر کردند، گفت: «گلهمندم از فضاهای حقیقی و مجازی که در جهت تخریب اشخاص، از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و ایکاش که در مواجهه با تمامی تضییقات و کاستیها به این روش متمسک شوند و یار و یاور مردم باشند.»
نماینده خاطرساز دیگر ایران مهرداد لاهوتی، نماینده مردم لنگرود در دورههای هشتم، نهم و دهم مجلس است که نتوانست (FATF) را تلفظ کند و زمانی که در صحن مجلس سخنرانی میکرد، گفت: «آقایان، نگران بحث «اف اف ات»، «اف ات اف»، «اف ایت» هستند.» البته علی لاریجانی رئیس وقت مجلس بلافاصله اشتباه او را اصلاح کرد. یکی از نمایندههای فعلی مجلس نیز در دوره قبل، NPT را نوشته بود MPT که آن هم چند روزی سوژه بود.
ویدئوی روخوانی مبتدیانه محمد علیآبادی سرپرست سابق وزارت نفت ایران به زبان انگلیسی در نشست وزیران اوپک هم یکی دیگر از ماندگارترینهاست؛ تا آنجا که برخی مدعی شدند این متن انگلیسی به صورت فارسی نوشته شده بوده؛ یعنی مثلا روی کاغذ نوشته شده بوده «این دِ نیم آو گاد». البته علیآبادی این ادعا را بعدها بشدت تکذیب کرد و گفت: «این دروغ محض است و کسانی که مدعی این حرف هستند خوب است بیایند و با هم انگلیسی صحبت کنیم. در این صورت حتما آن افراد خجالت خواهند کشید. با اینکه مثل آقایان در انگلیس و آمریکا درس نخواندهام اما انگلیسیام در حد خوبی است و افتخار دارم زیر نظر اساتید ایرانی و در دانشگاه ایرانی درس خواندهام و یک مهندس ساختمان و مهندس معمار موفق بودهام.»
در میان مسئولان، خیلیها هم زبانشان واقعا خوب است و راحت میتوانند به انگلیسی یا عربی صحبت کنند. مثلا شهید سپهبد سلیمانی کاملا به زبان عربی مسلط بود و به راحتی به این زبان سخنرانی میکرد. محمدجواد ظریف هم از جمله آنهاست که انگلیسی را روان صحبت میکند. البته با توجه به تحصیلاتش در آمریکا و همچنین چندین سال کار به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل، خیلی هم چیز عجیبی نیست. محمد نهاوندیان معاون اقتصادی رئیس جمهور هم خوب انگلیسی حرف میزند. علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هم از آن زبانبلدهاست. او هم بخوبی عربی حرف میزند و هم به زبان انگلیسی مسلط است. علیاکبر ولایتی مشاور رهبری و وزیر پیشین خارجه هم انگلیسیاش خوب است. در میان روحانیون، آیتالله آملی لاریجانی رئیس سابق قوه قضاییه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم تسلط خوبی به زبان انگلیسی و البته عربی دارد. یکی از خبرنگاران میگوید در دیداری که او در زمان ریاست قوه قضاییه با یکی از مقامات بلندپایه قضایی پاکستان داشت، چند بار ایرادات مترجم انگلیسی را گرفت و به او تذکر داد که دقیق ترجمه کند.
اما ایراد از کجاست؟ بالاخره همه آن مسئولانی که از نگاه ما سوتی انگلیسی دادهاند، از مریخ که نیامدهاند. همین جا درس خواندهاند و آموزش زبان دیدهاند. در سال ۲۰۱۲ کشور ما در رتبه چهل و یکم جدول رتبهبندی انگلیسیحرفزدن مردم جهان و پایینتر از ترکیه و امارات قرار داشته است. بعید به نظر میرسد که در این زمینه طی ۸ سال گذشته هم پیشرفت چندانی داشته باشیم چون اساسا چیزی فرق نکرده است؛ آموزشها همان آموزشهاست و مواجهه ما هم با زبانهای خارجی تغییری نکرده است.
فراموش نکنیم که اساسا انگلیسی حرف زدن افتخار نیست اما به هر حال امروز دانستن هر زبانی بویژه زبان انگلیسی برای ارتباط با دنیا و استفاده از منابع علمی یا سایر منابع مورد نیاز، ضرورت دارد و این ضرورت برای کسی که مسئولیتی دارد و باید علاوه بر ارتباط با کشورهای دیگر، در جریان تازهترین دستاوردهای علوم و رویدادهای مرتبط با حوزه کاری خود قرار گیرد، دوچندان است.
سوالی که این روزها بارها از زبان مردم شنیده میشود این است که چرا برخی مسئولان و سیاستمداران ما که بیشترشان دارای مدارک عالی تحصیلی هستند، گاهی سادهترین عبارات یا کلمات را به اشتباه به زبان میآورند؟ چرا لااقل بعد از ورود برخی افراد به موقعیتهای حساس سیاسی برای آنها دورههای مربوط به زبان خارجه برگزار نمیشود؟
بهمن حسینپور - مسئول سابق تشریفات نهاد ریاست جمهوری و رئیس سابق تشریفات در وزارت خارجه - یکی از اصلیترین عوامل ضعف برخی مسئولان در زبان خارجی یا حتی مهارتهای تشریفاتی را این میداند که «همه فکر میکنند عقل کل هستند و نیازی به آموزش ندارند».
او اضافه میکند: «متاسفانه در کشور ما هیچ دوره آموزشی از جمله زبان انگلیسی یا حتی زبان بدن برای وزرا، سفرا، نمایندگان مجلس و حتی روسای جمهوری برگزار نمیشود در حالی که این موضوع یک اصل مهم است.»
حسینپور معتقد است: «هر کسی ممکن است اشتباه کند. حتی یک انگلیسیزبان هم ممکن است تپق بزند؛ چنانکه ما هم موقع فارسیحرفزدن گاهی اشتباه میکنیم با اینکه زبان مادریمان است اما تپق با تلفظ اشتباه کلمات بسیار ساده فرق دارد و مخصوصا از سمت یک مسئول به هیچ عنوان پذیرفته نیست.»
این مسئول سابق تشریفات البته مشکل برخی مسئولان را فراتر از ضعف در زبان انگلیسی میداند و اعتقاد دارد که باید خیلی چیزهای دیگر به یک مسئول آموزش داده شود: «یادم میآید یک بار مجبور شدم به وزیری تذکر بدهم «آقای وزیر! ای کاش خانمتان لباستان را میشستند و بعد میپوشیدید». در این زمینه با هیچکس تعارف نداشتم.»
حسینپور میگوید: «زمان آقای احمدینژاد هیات بزرگی از تشریفات همراه رئیسجمهور بود که کمتر کسی زبان میدانست و مجبور بودند از یکدیگر کمک بگیرند اما من یک هیات هفتنفره همراه خودم میکردم که همه آنها با هزینه شخصی خودم آموزش زبان دیده بودند. حتی زمانی که در وزارت خارجه بودم سه نفر را به زور برای آموزش به سوئیس فرستادیم تا طی سه روز دوره ببینند.»
او از تجربیاتش هم میگوید: «تنها مسئول تشریفاتی بودم که با رئیس جمهور تا پشت صحنه سازمان ملل میرفتم و برای این کار زبانهایی که بلد بودم کمکهای زیادی میکرد. یکی از کارمندان سازمان ملل اهل اتیوپی بود و چون من مدتی در این کشور سفیر بودم زبانشان را میدانستم و با او ارتباط میگرفتم و رییس جمهور را همراهی میکردم تا مبادا دچار مشکل شود.»
یک کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی نیز در اینباره به ایسنا میگوید: «مشکل از مسئولان نیست. بعضی ساختارها باید اصلاح شود. الان شما اگر بخواهید حتی در سمتهای پایین در بعضی از شرکتهای داخلی استخدام شوید، از شما مدرک یا تسلط نسبی به زبان میخواهند. اما برای جایگاههای مهمی مثل ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس و ... چنین شرطی وجود ندارد. دلیلش هم آن است که وقتی حداقل مدرک تحصیلی برای کاندیداتوری یا انتصاب در برخی پستها به طور مثال کارشناسی ارشد یا دکتری است، قاعدتا انتظار میرود کسی که کارشناسی ارشد یا دکتری دارد، در حد مورد نیاز به زبان مسلط باشد. اما واقعا چند درصد از کسانی که در کشور ما فوق لیسانس یا دکتری دارند، زبانشان خوب است؟ مسئول هم در همین سیستم پرورش یافته و به همین دلیل شاهد برخی گافها هستیم.»
او اضافه میکند: «چرا اصلا سراغ انگلیسی برویم؟ مسئولان ما به همین زبان فارسی خودمان چقدر تسلط دارند؟ آیا در همه نامههای اداری خود، قواعد نگارش فارسی را رعایت میکنند؟ چه تعداد از مسئولان ما بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، تاریخ بیهقی و آثار فاخری از این دست را که به زبان فارسی است، یک بار کامل خواندهاند؟ آثار فاخر به کنار، چند درصد از مسئولان کشور، اساسا اهل کتابخواندن دائم و مستمر هستند؟ البته منظور، کتابهای خارج از حوزه کاری است زیرا قاعدتا مطالعات در حوزه کاری باید داشته باشند.»
این مدرس دانشگاه که نمیخواهد اسمش منتشر شود، میافزاید: «چند درصد از مردم عادی ما میتوانند یک خواسته ساده خود را در قالب یک نامه بدون غلط نگارشی و املایی بنویسند؟ به نظر میرسد ما در زبانآموزی و درستنویسی تنبل هستیم و این نه ربطی به زبان انگلیسی دارد و نه اختصاص به مسئولان دارد؛ گرچه به هر حال از یک مسئول انتظار بیشتری در این زمینه میرود که هم به زبان فارسی اشراف داشته باشد و هم حداقل یک زبان خارجی بداند.»
خلاصه اینکه خندیدن و مسخرهکردن، سادهترین و البته بیفایدهترین کاری است که در مواجهه با این قبیل سوتیها میتوانیم انجام دهیم. مسئولان قطعا باید سوادشان را زیاد کنند ولی ما هم چندان اوضاع بهتری نسبت به مسئولان در قضیه زبان نداریم. بهتر است تلاش کنیم زبانمان تقویت شود. شاید روزی مسئول شدیم!