آفتابنیوز : آفتاب-نادر شیرکوند: همانگونه که میدانیم براساس قانون در کشورمان هر فرد با رأی ملت حداکثر تا دو دوره متوالی میتواند به ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیده شود. این فرد اگر احیاناً باز هم قصد خدمت در کسوت ریاست جمهوری را داشته باشد میبایست یک دوره چهار ساله به انتظار بنشیند و سپس کاندیدای آن پست شود.
قطعاً قانونگذار دلایل منطقی و اصولی برای این محدودیت و به عبارتی ممنوعیت داشته است؛ این عمل از یک طرف باعث گردش نخبگان در عالیترین سطح مدیریت کشور خواهد شد و از طرف دیگر از خودکامگی و انحصارطلبی جلوگیری خواهد کرد. -در حقیقت احتمال باندبازی در قوه بسیار مهم مجریه را، کم خواهد کرد.
حال با توجه به اصل هشتم قانون اساسی(دعوت به خیر وظیفهای همگانی است)*، این سوال از طرف نویسنده مطرح است که چرا این موضوع در خصوص انتخابات مجلس شورای اسلامی و شوراها عمل نمیشود؟
به راستی چرا وکلای مجلس در مورد نحوه ادامه نمایندگی خود تامل و بازنگری نمی کنند؟
چرا در مورد شوراها مصوبهای بر ممنوعیت انتخاب شدن بیش از دو بار به طور متوالی نمیگذرانند؟ چرا برای این دو مورد ذکر شده محدودیتی در نظر نگرفته و یا نمیگیرند؟
با نگاهی به منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر و روستا میتوان دریافت در میان آنان افرادی هستند که شش دوره متوالی به این مجلس راه یافته یا سه دوره متوالی به شورای اسلامی شهر و یا روستا راه پیدا کرده اند.
همگان میدانند که معمولا هر منتخبی دو دوره متوالی با شور و نشاط کار میکند و به قول معروف هر چه در ذهن و توان داشته به میدان آورده و باید حداقل یک دوره تنفس و تجدید قوا کند. اگر این روند انتخاب ادامه داشته باشد کارآمدی منتخب به صورت طبیعی تنزل مییابد.
این موضوع آفت های دیگری هم دارد که یکی از آنها در اختیار گرفتن اهرم های قدرت و ثروت توسط نمایندگان با سابقه متوالی (به هر شکل) است؛ این عمل مجالی در اختیار افراد نوظهور برای رقابت با نمایندگانی که بر کرسی سبز قانونگذاری نشستهاند و همه چیز را در اختیار دارند قرار نمی دهد و شرایط را برای آنها بسیار دشوار می سازد.**
این موضوع به خصوص در شهرستانها نمود بیشتری دارد ؛ چرا که درشهرستانها اساسا مردم با رغبت کمتری وارد عرصه سیاسی میشوند. بسیار دیده شده که بخاطر شناخته شده بودن یک چهره، شانس افراد دیگری را که میپسندند کمتر میبینند و بسیاری میگویند: فلانی که رأی میآورد چون همه با او هستند، پس ما چرا خود را اذیت کنیم. هزینه سیاسی، آبرویی و اقتصادی کنیم. چون "روی ... بازنده که شرط نمیبندند." سوال این است که آیا نمیشود با تدابیری از این اتفاق جلوگیری کرد؟
اخیرا نمایندگان مجلس مصوبهای گذراندند که مدیران دستگاههای دولتی و حتی اعضای شوراها، میبایست شش ماه قبل از ثبتنام جهت کاندیداتوری مجلس از سمت خود استعفا دهند و در آن جایگاه نیز به هیچ عنوان و به هیچ شکلی حاضر نباشند. این مصوبه همچنین تنبیهاتی را برای متخلفان در نظر گرفته، بدین صورت که اگر بعد از ثبتنام و حتی در زمان انتخابات هم معلوم شود که فردی باید استعفا میداده و نداده -یا به صورت صوری استعفا داده و با عناوین دیگر عملا در همان سمت مشغول بوده- وی باید از انتخابات حذف شود. دلیل این امر نیز واضح است؛ چون ممکن است از مقام خود در راستای انتخاب شدن بهره گرفته باشد.
” چرا در مورد شوراها مصوبهای بر ممنوعیت انتخاب شدن بیش از دو بار به طور متوالی نمیگذرانند؟ چرا برای این دو مورد ذکر شده محدودیتی در نظر نگرفته و یا نمیگیرند؟ ... “
خوب، اگر این چنین است چرا نمایندگان مجلس که در همه ارکان و عرصهها نفوذ و حضور دارند، به خود نمیاندیشند؟ طبق قانون، کشور نباید هیچگاه بدون مجلس باشد*** و چون تقریباً تمامی نمایندگان هر مجلس در دوره بعد هم کاندیدا میشوند، ظاهرا در اینجا اشکالاتی پیش میآید.
اما به نظر نگارنده، می توان قانونی تصویب کرد که هر فرد ایرانی فقط بتواند تا دو دوره متوالی به مجلس وارد شده و تنها با یک دوره استراحت یا فرصت مطالعاتی، امکان کاندیداتوری مجدد او وجود داشته باشد.
در مورد انتخابات شوراها -که قضیه اسفبارتر است- با عملیاتی شدن ایده محدودیت دوره های متوالی نمایندگی،این امکان برای جوانان ،افراد خدوم، متعهد و غیرمتمول ایجاد می شود که برای انتخاب شدن، خود را بهتر به جامعه عرضه نمایند.
چندی پیش این موضوع را با یکی از نمایندگان فعلی مجلس شورای اسلامی در میان نهادم ، ایشان در این مورد فرمودند: "طرح خوبی است، من خودم موافق هستم اما این طرح رأی نمیآورد چون نمایندگان باید عملا به محدودیت خود رای دهند،که نمیدهند."
مع الوصف این چنین است که شاهد به وجود آمدن تحولات اساسی و مهم در سیستم قانون گذاری کشور نیستیم چون عموماً افراد در این حوزه میخواهند به هر طریق بمانند (انشاءا... برای خدمت به مردم) ودر این شرایط بسیاری از فرهیختگان، دلسوزان و کسانی که از توان و ظرفیت بالایی برخوردارند، کنار می مانند. علی رغم این، متاسفانه در برخی از حوزههای انتخابیه کوچک، شاهدیم که بعد ازهر انتخاباتی ،حتی با کاندیداهای نمایندگی مجلس و شوراهای اسلامی که با هزینه محدود و مشخص و با هزار مکافات باعث رونق انتخابات شده، اما رأی لازم را کسب نکرده اند، برخوردهای غیرمنطقی نیز صورت میپذیرد، تا آنجا که حتی با طرفداران آنان نیز برخورد حذفی و نامناسبی صورت می گیرد.
اینها قطعا بداخلاقیهای سیاسی است که هیچ کس به ظاهر تایید نکرده و حتی محکوم هم می کند. اما در عمل همان راه و روشی ادامه می یابد که تا به حال بوده است،چیزی که اصلاً زیبنده جامعه اسلامی ما نیست.
*-به بند 6 از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عنایت شود.
**-بند 8 از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
***-اصل 63 قانون اساسی