کد خبر: ۷۰۲۰
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۸۴ - ۱۶:۱۹

عرب هاي منطقه و ما

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب – دكتر شهرود اميرانتخابي: محافل غربي هميشه مي كوشند عربهاي منطقه را بابت دستيابي ايران به فن آوري هسته اي، بترسانند. غربيها به تازيان مي گويند كه ايران خطري براي تمامي كشورهاي منطقه است و بنابراين مهار اين فن آوري و عدم دستيابي ايران حتي به فن آوري هسته اي صلح آميز اجتناب ناپذير است. عربها هم از تحريكات، تأثير پذيرفته و دست به دامن غربيها مي شوند كه جلوي برنامه هاي هسته اي ايران بايستد. ملاحظه مي شود كه غربيان چگونه عربها را تحريك مي كنند و چگونه در نقش منجي بر آنها ظاهر مي گردند. البته نمي خواهيم ريشه هاي تاريخي اختلافات ايرانيان با تازيان را ناديده بگيريم و همه ي ترس عربها را نتيجه ي تحريك غربيها بدانيم، ‌بلكه غرض آن است كه به هر حال عربها، نگران موقعيت ايران هستند. عربهاي منطقه درست كه در اسلاميت با ما وحدت دارند،‌ امّآ ترديدي نيست كه نمي خواهند ايران به عنوان يك قدرت در منطقه ظاهر شود. آنها مي دانند كه اگر مثلاً‌ امارات در منطقه به قطب اقتصادي تبديل شده است، به خاطر ارتباطات خاصي است كه پاره اي از ثروتمندان عرب با برخي مديران و مقامات شركتهاي دولتي ايران دارند و الاّ اگر اراده جدي پشت قضيه بود، حداقل سهم 40 درصدي ايران از تجارت دوبي به داخل كشور خودمان، منتقل مي شد. بگذاريم.
گفتيم به هر حال عربها نگران ايران هستند و بنابراين در مناسباتمان با آنها،‌ بايد با شفاف سازي و اعتمادسازي در چارچوب ديپلماسي نوين ايران (تعامل سازنده و مؤثر)‌مي بايستي با طرح مسائل دو جانبه و منطقه اي و ارائه پيشرفت مذاكرات هسته اي ايران براي رفع نگراني و شبهه كشورهاي منطقه حركت نماييم. تجربه نشان داده كه گفتگوها و تبادل نظر با آنان از موضع دقيق واز جايگاه قدرت و اعتماد توانسته تأثيرات عميقي داشته باشد؛ كه تازه ترين آن، سفر اخير روحاني دبير شوراي عالي امنيت ملي به 5 كشور عربي، كويت،‌ امارات متحده عربي،‌ يمن، عربستان سعودي بود كه در پاسخ به دعوت مقامات كشورهاي ياد شده انجام شد در اين ديدارها، موجبات همكاريها و توافقات سياسي، امنيتي و اقتصادي دو جانبه ميان كشورهاي منطقه و ايران فراهم گرديد و بسيار در كاهش جو بدبيني بين كشورهاي منطقه عليه ج.ا.ا و جنگ رواني و تخريب عليه ما، مؤثر افتاد.
با اين مقدمه، توجه كاربران را درخصوص مسائل حوزه ي غربي خليج فارس جلب مي نمايم:
1- بحران هسته اي كه آغاز شد، مقامات عالي كشورمان ديپلماسي تعامل مؤثر و سازنده را بر گزيدند. ويژگي اين ديپلماسي چيست؟‌ ويژگي اين ديپلماسي آن است كه از دو نگرش افراط و تفريط درباره ي معادلات منطقه اي و جهاني پرهيز مي نمايد؛‌ به اين معني كه معادلات پيش آمده را كاملاً‌ نفي نمي كند ضمن آنكه آنها را به طور كامل نيز نمي پذيرد،‌ بلكه معتقد است كه معادلات تجزيه پذيراند به گونه اي كه مي توان بدون كوتاه آمدن از اصول سياست خارجي،‌ به كمك ديپلماسي اهداف خود را پيش برد. ديپلماسي هسته اي ايران در اين مدت با اين رويكرد در خدمت حل مسائل پرونده هسته اي بوده است.
2- با توجه رهيافت فوق، يكي از اقدامات ديپلماسي هسته اي ايران، رفع نگرانيها و ابهامات در رابطه با كشورهاي حوزه عربي خليج فارس بوده است. مي دانيم كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي روابط دو طرف به دلايل مختلف كه در اين مقال نمي گنجد – با چالشهاي فراوان روبه رو شد و حتي اميرنشين امارات متحده به طور خاص با مطرح كردن ادعاي كذب در خصوص جزاير سه گانه ايراني،‌ چالشهاي تازه اي را (بعد از جنگ دوم خليج فارس و اعلام نظم نوين جهاني و حضور قدرتهاي خارجي به خصوص آمريكا) رقم زد. اكنون مي توان گفت تداوم ادعاي امارات در خصوص جزاير سه گانه ي ايراني بيش از آنكه يك موضوع درون منطقه اي باشد در چارچوب تعارضات بين ايران و آمريكا قرار مي گيرد، چرا كه امارات بدون حمايت آمريكا در منطقه توانايي طرح چنين مباحثي را ندارد.
3- امارات در طي چند سال گذشته،‌ زمينه محيط داخلي، منطقه اي و بين المللي را براي ايجاد جدال و جنگ رواني عليه جمهوري اسلامي ايران فراهم كرده است؛ تا آنجا كه مالكيت ايران بر سه جزيره ايراني در خليج فارس مورد ايراد برخي كشورهاي ديگر عرب نيز قرار گرفته است و با اوج گيري بحران پرونده ي هسته اي ايران،‌ بحث برنامه هسته اي ايران مطرح است، ‌آمريكاييها سعي كردند كشورهاي عربي حوزه خليج فارس به خصوص امارات را در خصوص برنامه ي هسته اي ايران تحريك كنند و آنها را براي اخذ تضمينهاي لازم، با خود همراه سازند كه البته تا حدوي نيز موفق شدند. در چنين وضعيتي مي بايستي برخورد ويژه با كشورهاي منطقه – نه به صورت فرمان و كليشه اي – طراحي و پياده سازي شود.
4- نخستين تجربه از اين برخورد ويژه در شوراي عالي امنيت ملي، برنامه ريزي و با هماهنگي دستگاه ديپلماسي، دنبال شد و در قالب سفر دكتر روحاني به كشورهاي منطقه، تحقق يافت. دستاوردها نشان مي دهد كه برنامه ريزي براي يك مواجهه ويژه و جامع در قبال كشورهاي عربي منطقه، بسيار لازم و در عين حال بسيار ثمربخش است. در جريان همين سفر بود كه – ضمن گفتگو در مورد جزئيات نگراني عربها - توافقات پايه براي انعقاد يك قرارداد گسترده امنيتي با امارات، انجام شد، دو كشور ج.ا.ا و عربستان با گسترش همكارهاي امنيتي دو جانبه و منطقه اي توافق كردند كه در زمينه تروريسم، امنيت منطقه، قاچاق مواد مخدر، جنايات سازمان يافته و قاچاق انسان همكاريهاي خود را گسترش دهند.
مذاكره در مورد عملياتي تر شدن قرارداد امنيتي موجود بين دو كشور ايران و كويت، حركت به سوي ترتيبات امنيتي منطقه اي در چارچوب قطعنامه 598 بين كشورهاي حاشيه خليج فارس شامل شوراي همكاري خليج فارس، ايران، يمن و عراق، توافق در مورد انتقال گاز و آب ايران به كويت، امكان استفاده از صادرات گاز ايران به امارات در چارچوب طرح شبكه گسترده منطقه اي، و بهره برداري دلفين (كه متعلق به ابوظبي است)‌از جمله موضوعاتي بود كه در مورد آن توافق به عمل آمد. درست است كه ببار نشستن توافقهاي دو طرف مستلزم زمان بيشتري است، ولي نكته اساسي اين است كه تا حل و فصل نهايي مسائل في مابين ايران و كشورهاي عربي منطقه نبايد اهداف كوتاه مدت را از ياد برد. بنابراين من معتقدم كه بايستي تجربه فوق در مدل ديپلماسي تعامل سازنده و مؤثر بايد مورد توجه خاص قرار بگيرد و در ضمن در قبال كشورهاي عرب منطقه، به نكات زير توجه شود:
اولاً در نظر داشته باشيم كه سياستهاي مغرضانه ي كشورهاي عربي حوزه خليج فارس در شرايط فعلي بيشتر تابع تحولات منطقه بوده و تحت تأثير حضور آمريكا در منطقه قرار دارد.
ثانياً اينكه هر چند بهبود روابط ايران با اعراب براي رفع سوء‌تفاهمات و اعتمادسازي ضروري است امّا در شرايط كنوني (در كوتاه مدت)‌موجب نمي شود كه ديدگاه اعراب منطقه در مورد وابستگي به آمريكا تغيير چنداني كند.
ثالثاً‌ در خصوص ادعاي امارا ت بر جزاير سه گانه ايراني بايد گفت كه اين مسئله قبلاً‌ توسط شوراي همكاري خليج فارس به عنوان بندي در دستور كار هميشگي قرار گرفته است و با تشكيل جلسات شورا اين مسئله نيز همواره مطرح مي شود چنانچه مي توان گفت اين مسئله در جلسات شوراي همكاري خليج فارس به صورت سنت در آمده است و با توجه به اين روند نمي تواند،‌ زياد جدّي تلقي و (در واقع از ابتداي مطرح شدنش همواره به صورت شعار باقي مانده است!) بنابراين نبايد به بيانيه هاي پي در پي شوراي همكاري خليج فارس،‌ چندان محل گذاشت بلكه بايد هر روز بر دامنه تعاملات (به ويژه با توجه به تجربه فوق) گسترش تازه اي بخشيد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین