نرخ دلار صرافی ملی در هفتهای که گذشت مجموعا ۷۴۴ تومان کاهش یافت و درواقع سه درصد ارزانتر شد. این روزها با بیشتر شنیده شدن زمزمههای برجام به نظر میرسد دوباره معاملهگران در بازار ارز بیشتر بر مبنای اخبار موقعیت خرید و فروش خود را تعیین میکنند. با این حال به باور فعالان بازار ارز این بار از خوشبینیهای سابق خبری نیست و معاملهگران اگرچه دست به عصا جلو میروند اما اجازه نمیدهند سیگنالهای هیجانی برجام مسیر معاملات آنان را منحرف کند.
همین هم باعث شده با وجود برگزاری جلسات نشست برجامی در هفته گذشته، نرخ ارز در بازار آزاد در مسیر سابق خود حرکت کند و ریزشی در کار نباشد.
امیدها نسبت به نتیجهبخش بودن گفتگوهای برجام این بار کمرنگتر از همیشه هستند. تقابل درخواست رفع همه تحریمها از سوی ایران در برابر بازگشت گام به گام آمریکا یکی از دلایل آن است. با توجه به این که به نظر میرسد همه چیز احتمالا به توان اروپا در میانجیگری مناسب و یافتن نقطه تعادل در این میان بستگی داشته باشد، معاملهگران ارزی هم با توجه به میزان خوشبینی نسبت به این میانجیگری، دست به خرید یا فروش میزنند.
در طرف دیگر ماجرا اما کارشناسانی از جمله بهاءالدین حسینیهاشمی و داوود سوری قرار دارند که معتقدند خوشبینی به تاثیر برجام، حتی در صورت بازگشت طرفین به آن، واهی است چرا که وضعیت قرمز برخی شاخصهای اقتصادی از جمله رشد افسارگسیخته نقدینگی به سرعت تاثیر برجام را خنثی میکند. بنابراین چند روز پس از بازگشت احتمالی به برجام و فروکش کردن هیجات در بازار ارز آش همان است و کاسه همان.
حالا مهدی سوری، کارشناس بازارهای مالی از بعد دیگری از ماجرا میگوید. به باور او حتی اگر برجام بتواند تاثیر چشمگیری هم داشته باشد و نرخ ارز را دچار ریزش شدید کند، این ریزش اکنون به نفع اقتصاد نیست.
اجازه کاهش بیش از حد دلار داده نشود
این کارشناس معتقد است مادامی که تولید نقدینگی شتاب بیشتری از رشد اقتصادی ما دارد، تورم جز لاینفک اقتصاد ماست. با این حال بهبود روابط تجاری و اقتصادی کشور در پی برجام میتواند از یکسو رشد اقتصادی ما را به بهبود ببخشد و از طرف دیگر با افزایش درآمدهای ارزی دولت، کسری بودجه کم و تولید نقدینگی محدودتر میشود.
او میافزاید: البته مهمتر از توافق این است که ما بتوانیم از آن به شکل بهینه استفاده کنیم. متاسفانه ما در فرصت قبلی برجام نتوانستیم از آن خوب استفاده کنیم. نکته دیگر آن است که افزایش نرخ ارز و جهشهای ارزی منشا بسیاری از فسادها، پایین آمدن قدرت خرید مردم و کاهش رفاه عمومی بوده اما در شرایط فعلی کاهش شدید نرخ ارز هم به علت ساختار اقتصادیمان به کسب و کارها آسیب میزند.
سوری ادامه میدهد: مثلا وقتی کارخانهای مواد اولیهاش را با دلار ۲۵ هزار تومانی خریده، فروش محصولاتش با دلار کمتر از ۲۰ هزار تومانی امکان ندارد و باعث ورشکستگی کسب و کار میشود. بنابراین در اقتصاد ما نرخ ارز باید ثبات داشته داشته باشد، کسب وکارهای ما برای ادامه فعالیت متاسفانه به مقدار کمی تورم نیاز دارند و تا زمانی که ساختار این وضعیت در اقتصاد ما اصلاح نشود، به اجبار باید ادامه یابد.
این کارشناس تاکید دارد که حتی اگر با برجام مسئله نقدینگی ما بهبود پیدا کند، بهترین تصمیم این است که اجازه کاهش بیش از حد دلار هم داده نشود، چون از نظر رفاه عمومی هم دست آخر تفاوتی به حال مردم نمیکند؛ بارها شاهد بودیم اجناسی که با بالا رفتن دلار بالا رفتند با پایین آمدن دلار ارزان نشدند.
قیمت ایدهآل دلار
سوری در پاسخ به این سوال که اصلا آیا با وجود نقدینگی بیش از سه هزارهزارمیلیارد تومانی امکان ریزش شدید دلار با برجام وجود دارد؟ میگوید: در اقتصادی که توسط دولت اداره میشود، توازن قدرت در آن برقرار نیست و یک تصمیم سیاسی میتواند معادلات اقتصادی را تغییر دهد، امکان همه چیز هست اما شرایط مثبت و بهینهای وجود ندارد و افرادی که قرار است این تصمیم را بگیرند انگیزه برای این کار ندارند.
او با یادآوری نقش دولت در تعیین نرخ ارز ادامه میدهد: بزرگترین تولید کننده و مصرفکننده ارز در کشور ما دولت است. ما در ریزش قبلی قیمت دلارهم شاهد بودیم که صرافیهای بانکی شروع به خرید دلار کردند و از کاهش بیشتر نرخ ارز جلوگیری کردند وگرنه دلار میتوانست بین ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان پایین بیاید.
این کارشناس در نهایت تاکید میکند که قیمت ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان برای دلار در شرایط فعلی ما بسیار ایدهآل است. لازم است توجه شود که کمتر از این قیمت به کسب و کارها و بیشتر از آن به معیشت مردم آسیب وارد میکند.
حیف از این خاک و هوا که امثال تو درش نفس بکشی
متأسفانه نظرات کارشناسی در بین ما ایرانی ها خریدار ندارد.
با توجه به مطالعات و محاسبات فراوان که در چند سال گذشته انجام دادیم پیش بینی جهش ارزی را (به علت سرکوب قیمت ارز توسط دولت ها به بهای نابودی ارزهای وارداتی که عملا رانت برای عده ای خاص بوده و هست) داشتیم.
متأسفانه در 10 سال گذشته با سرکوب قیمت ارز باعث خروج نزدیک 120 میلیارد دلار ارز از کشور شدیم ( به جز واردات اقلام غیر ضروری مانند کود انسانی از ترکیه و مسواک خارجی و غذای سگ و...) که باعث شد مازاد درآمد ارزی صرف زیر ساخت ها نشود و توان صادرات غیر نفتی ثابت بماند و در بحران ها این ضعف خود را نشان داد.
متأسفانه ارز آسان نفتی در 50 سال گذشته باعث تنبلی و شایسته ناسالاری نظام بودجه ریزی کشور شده که نتیجه آن کسری بودجه های پایان ناپذیر شده.
در بهترین حالت اگر تمام تحریم ها حذف و صادرات نفت کامل شود سالانه 10 میلیارد دلار ذخیره ارزی ایجاد خواهد شد ( در حال حاضر حدود 20 تا 25 میلیارد دلار تراز منفی داریم) که اگر آنرا به ارز پاشی اختصاص دهند دوباره چند سال بعد جهش ارزی سنگین دیگری را شاهد خواهیم بود و روز از نو و روزی از نو.
بهترین کار اجازه دادن به رشد قیمت ارز متناسب با تورم معمولی هست که شوک ایجاد نکند و کسب و کارها را فلج نکند و با یک برنامه ریزی همه جانبه و آینده نگر توان تولید و صادرات غیر نفتی و اشتغال مناسب با دستمزد مناسب را افزایش داد و از واردات اقلام غیر ضروری خودداری کرد تا بتوانیم ظرفیت تولید کالاهای اساسی ( نهاده های دامی، مواد اولیه مصرفی صنایع، محصولات استراتژیک غذایی مثل شکر، گندم، ذرت ودانه های روغنی
و... و کاتالیست های صنایع پتروشیمی و...) را افزایش دهیم تا اگر دوباره بدعهدی کردند نیاز کشور به واردات کمتر باشد و شاهد تراز منفی تجاری ( اختلاف سنگین واردات و صادرات غیر نفتی ) نباشیم.
رشد پایدار اقتصادی یعنی عدم وابستگی ( یا حداقل وابستگی) کالاهای اساسی که باعث می شود تحریم ها تا حد زیادی بی اثر باشند.
متأسفانه با سیاست ارزپاشی و سرکوب قیمت ارز در 50 سال گذشته باعث تعطیلی واحد های تولیدی، واردات غیرضروری، قاچاق کلا، پایین بودن سطح دستمزدها و از همه مهمتر رانت و فرار سرمایه از کشور بوده ایم که پدیده آقازاده ها را همه می شناسیم.
امیدوارم دوستان در مباحثات اگر انتقادی دارند با دلیل مطرح بفرمایند مطرح کنند و از طرح نظرات احساسی پرهیز نمایند.
علت اصلی چنین بحث هایی نظام آموزشی حفظ محور و تک بعدی کشور هست که متاسفانه جامع نگری و آینده نگری جایی در آن ندارد.
مساله آموزش مساله بقا و حیات یک کشور است.
متأسفانه به نظر نمی رسد که اراده ای برای اصلاح مساله آموزش درست در بین مسئولان وجود داشته باشد پس وظیفه خود ماست که به آموزش مخودمان و نزدیکانمان بپردازیم.
به امید ایرانی سربلندتر و عزتمندتر.
از کدوم اقتصاد صحبت میکنید؟
اینکه به خاطر افزایش قیمت دلار کالاهای اساسی و مایحتاج داخلی باید صادر بشه به کشورهای همسایه؟
گرسنگی مردمو نمیبینید؟
دلار ارزانتر نشه یعنی شکلات شونیز صد گرمی ۸۵ درصد را که الان ۲۰ هزار تومان شده به بچمون حالا حالا ها باید جیره بندی بدیم یا پسته و بادام ۳۲۰ هزار تومانی را از مزه اش براشون صحبت کنیم چونکه باید صادر بشن و برای مملکت ارز بیارن و ارز هم باید همین قیمت باشه و با تورم هر ساله افزایش هم داشته باشه. جوجه کارشناسا جیبهاشون رو از نوسانات پر کردن دیگه گرفتاری مردم رو نمیبینند . احمد توکلی در نشست انجمن دانشجویان مستقل به آمار ترسناک فقر در ایران اشاره کرده و بر اساس آنچه پایگاه خبری-تحلیلی الف منتشر کرده، گفته است: «متاسفانه گرسنگی و فقر در ایران معنادار شده و تعداد کسانی که زیر خط فقر فرضی هستند ۶۰ درصد جمعیت کشور است. ببینید فقر مردمه علی آقا که نظر میدی متاسفانه مردم نظرات کارشناسی را قبول ندارن میخوای این ۶۰ درصد گرسنه خودکشی کنن تا چلغوز متفکرهایی مثل تو با دلار ۲۲ تومنی و افزایش آن هر ساله با تورم و عدم واردات کالاهای لوکسی که از ما بهترون وارد میکردند تو دهن استکبار بزنید
صحبت از کارشناسی نکن که سال ۸۸ هدفمندی یارانه ها بشخصه از اینکه یارانه هر کسی به خودش پرداخت میشه تا اونی که بیشتر از موهبت بنزین ارزان استفاده میکنه حق بقیه را نخوره دفاع میکردم ولی بعد دیدیم فشارش بر دوش طبقه ضعیف بیشتر شد الان یارانه چقدر از مبلغ برق و آب و گاز و بنزین را پوشش میده اینجا وضع یه جوریه که میان ابرو رو درست کنن کور میکنن