«چند مساله اساسی و مشکل بزرگ پیش پای بیماران کرونایی و همراهانشان بود. مساله اول عدم وجود داروها یا بخشی از آنها در داروخانههای شاخص و معرفی شده است. داروخانههای خصوصی و معمولی هم که اصلا در جریان فروش و توزیع این داروها نیستند. مساله دوم عدم پوشش بیمهای بسیاری از داروها به دلیل اولا کمبود، ثانیا بدقولی بیمهها و ثالثا الزام بر وجود مهر و امضای متخصص پای نسخههاست. مسالهای که به هر حال نمیتوان از بسیاری از بیماران که به درمانگاهها و پزشکان عمومی مراجعه میکنند درخواست کرد. ماجرای بعدی موجودی کم داروخانهها و دست خالی ماندن بسیاری از بیماران پشت در داروخانههاست. پس مجموعه مشکلات تامین دارو و تخت صرفا در مساله قیمت خلاصه نمیشود و قبل از این که مردم با قیمتها شگفتزده شوند، پشت در داروخانهها و بیمارستانها، قید نجات و سلامتشان را میزنند!
همان آش و همان کاسه ایمنی تودهای
به چه زبانی، با چه متر و معیاری و با چه ادبیات و سند و مدرکی بنویسیم و خواهش و التماس کنیم که فکری به حال شیوع کرونا در کشور شود؟ اگر قرار بر ایمنی جمعی و گلهای است که خب این مسیر از ابتدا هم طی شده و آثار و نتایج آن را هم دیدیم و میبینیم. اگر هم که قرار نیست آن مسیر طی شود، این چه رویهای است که ستاد ملی مقابله با کرونا و مسئولان نظام بهداشت و درمان کشور پیش گرفتهاند. یکسری آدم روزانه مبتلا و یکسری دیگر جان میدهند، کادر درمان خسته و بیمارستان خصوصی و شرکتهای داروسازی پولدارتر میشوند. کشورهای مختلف دنیا در مسیر تزریق دوز سوم واکسن حرکت میکنند و پوشش واکسیناسیون ما چیزی نزدیک به فاجعه است. ایام محرم هم که فرارسیده و چند صباح دیگر هم که باز تعطیلاتی در پیش داریم. اگر الان در شرایط فاجعه انسانی نیستیم، چند روزی بیشتر با آن فاصله نداریم و نمیدانم دلیل این همه تعلل و سادهانگاری چیست. همه از متخصص و رسانهای و مطلع و دلسوز میگویند، باید با یک تعطیلات اساسی ترمز این وضعیت کشیده شود، مسئولان ما تازه به دنبال طرح و تحول، آن هم بعد از حدود دوسال مقابله با ویروس کرونا و این شیوع و همهگیری هستند. القصه این که این مسیر و این روند ادامه همان مسیر و روند و اشتباه گذشته است و مصداق عینی آش همان آش و کاسه همان کاسه، تا بیشتر دیر نشده، کاری کنید. مردم جانشان را از سر راه نیاوردهاند.»