آفتابنیوز : آفتاب: اگر در روزهای اخیر در خیابان قدم زده باشید قطعاً چشم تان به بیلبوردهای تبلیغاتی گروه های سیاسی خورده است. یكی حل مشكل تورم و گرانی را به عنوان شعار تبلیغاتی خود برگزیده است، دیگری سودای اصلاح نوع روابط در عرصه بین الملل دارد و گروه دیگر با توسل به امام هشتم در فكر فتح مجلس هشتم است!
سخن در صحت یا عدم صحت این شعارها نیست و به دنبال اثبات حسن یا سوء نیت قائلین این گفتارها نیز نیستیم. اصلاً فرض می كنیم كه مبارزین با تورم و گرانی همان ها نیستند كه در مجلس و دولت فعلی از مسببین آن به شمار می روند و یا هزینه كردن از مقدسات مذهبی برای مقاصد سیاسی را نیز سرزنش نمیكنیم.
ما پیش از آنكه به سراغ دیگران برویم و به نقد انتخاب شوندگان وحامیانشان برخیزیم با انتخاب كنندگان سخن می گوییم. بیاید چشمها را باز كنیم و جور دیگر ببینیم. نكند یك بار دیگر كسی از گرد راه برسد و رای مان را برباید و بعد در افسوس بنشینیم كه ای وای چه شد كه اینچنین شد؟!
استفاده از بعضی واژه های محاورهای در عرصه عمومی شاید كار پسندیده ای نباشد اما هرچه جستجو كردم نتوانستم معادلی برای بیان این هشدار عوامانه بیابم كه لطفا جوگیر نشویم !
به خودتان یا خودمان نگیرید و نگیریم! آیا تصمیمات مان در عرصه های عمومی همیشه واقع گرایانه و بخردانه بوده است. آیا تا به حال اتفاق نیافتاده كه از تصمیم مان منصرف شویم؟ منظور نظر در این گفتار توجه دادن به همین نكته هاست. شاهد مثال هم بسیار است. همین چند هفته پیش یادمان نرفته كه همه در به در به دنبال مربی برای تیم ملی فوتبال می گشتیم وعادل فردوسی پور و نودش میدانداری می كرد. همه مان به چشم خود دیدیم كه نظر سنجی افكار عمومی یكبار مربی خارجی را می پسندید و هفته بعد به امیر قلعه نوعی متمایل می شد و چند روز نمی گذشت كه قطبی را انتخاب می كرد و حالا علی دایی را برای سرمربی گری انتخاب مناسبی می داند.
بیایید انتقاد پذیر باشیم! ما گاهی بخردانه تصمیم نمی گیریم و شاید علت آنست كه به جای جستجو و تحقیق خردمندانه ویا حتی مراجعه به خردمندان تحت تاثیر گفتارها قرار می گیریم.
حالا باز هم به انتخاب وعرصه عمومی فراخوانده شده ایم. سوابق گروهها و عملكردشان بیش از شعارها معرف واقعیتها خواهد بود. چگونه می توان سودای خدمت به مردم داشت ولی در عمل وكیل الدوله بود. چگونه می توان از جامعه پرنشاط سخن گفت ولی حق حیات را از منتقدین و مخالفین به هر دلیلی سلب كرد؟
اینها كه گفته شد در مقام موعظه نیست بلكه طرح درد است. راستی كم اتفاق افتاده كه به قول آن ضرب المثل شیرین پارسی با یك غوره سردیمان كرده و با یك مویز دچار گرمی شده ایم؟!