کد خبر: ۷۲۴۱
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۸۴ - ۱۴:۱۴
به مناسبت هفته بهزيستي(25-31تير)

همه براي بهزيستن؛ بهزيستن براي همه

آفتاب‌‌نیوز : بشر از زماني كه خود را به عنوان موجودي متفاوت با ديگر موجودات روي زمين شناخت، همواره در پي اين بود كه زندگي خود را نسبت به روز گذشته بهتر و مطلوبتر سازد؛ همين نياز و خواستة او در حقيقت گام‌هاي آغازيني بود براي حركت به سوي پيشرفت و ترقي جامعه انساني؛ امروزه هم اين نياز بخشي از ‌آمال و آرزوهاي اوست. بشر نيك مي‌داند كه راه‌هاي به‌زيستن بيش از اين بايد براي او فراهم شود و به همين دليل اگر بگوييم:«همه براي بهزيستن، بهزيستن براي همه» در واقع فقط يك قدم به سوي به‌زيستن برداشته‌ايم ؛ قدمهاي بعدي همت ، تلاش و پيكار همه‌جانبه و جهاني است.

امروزه در بسياري از كشورها فقط در هفته و روز بخصوصي به اقشار خاص و ويژه توجه نمي‌شود، بلكه در استراتژي اجتماعي درازمدت آنها قاطبه كساني كه از توان جسمي و فكري و حتي مادي برخوردار نيستند، به نوعي تحت پوشش تامين اجتماعي قرار مي‌گيرند، يا آنكه در تعريف اجتماعي جايگاه و موقعيت آنها مشخص و معلوم شده است.

يكي از مهمترين مولفه‌اي كه مي‌تواند اقشار ضعيف و يا افراد بيمار را تحت پوشش قرار دهد، تأمين اجتماعي همگاني است كه اين امر سبب مي‌شود تا هم دولت و هم سازمانهايي كه اين افراد را به نوعي تحت پوشش قرار مي‌دهند نسبت به وظايف خود آگاه باشند و از موازي كاري و يا تداخل در كارها بپرهيزند.

به نظر مي‌آيد مشكل عمده‌اي كه در جامعه ما وجود دارد، عدم تعريف وظايف و مسئوليتهاي سازمانها و نهادهاي مسئولي است كه به نوعي در امر سامان‌بخشي افراد و اقشاري كه به كمك نياز دارند دخيل هستند، در حالي كه اگر بخواهيم به طور همه‌جانبه و فراگير در اين زمينه فعاليت و خدمت كنيم شايسته است كه در وهله اول همه حول قانوني مشخص كه حق برخورداري اين اقشار از يك زندگي اوليه و رفاه اجتماعي را معين مي‌كند گردهم آييم و در قدم بعدي فعاليت‌هاي سازمانها و نهادهاي ديگر را مدون و مشخص سازيم.

در تعريف سازمان‌ها و نهادهاي دولتي و غيردولتي چندين گروه مشمول توجه ويژه مي‌شوند كه عبارتند از: خانواده‌هاي بي‌سرپرست- معلولين ذهني و جسمي- خانواده‌هايي تك سرپرست كه معمولا در آنها مادران كار سرپرستي را به عهده دارند(زنان سرپرست خانوار)- خانواده‌هاي فقير و مستمند كه از كمترين امكانات رفاهي و زيستي محروم هستند- خانواده‌هايي كه به هر دليل پي و بنيان زندگي خود را از دست دادند- كودكان بي‌سرپرست - معتاداني كه در مراكز بازپروري به سر مي‌برند- دختران فراري- زنان آسيب‌ديده- كودكان خياباني و اقشار ديگري چون سالمندان؛ اما چيزي كه در اين بين به آن بيش از همه بايد توجه داشت اين است كه فقط اين اقشار نيستند كه به به‌زيستن نيازمند هستند، بلكه به‌زيستن نياز قاطبه مردم در يك جامعه است، اگر چه اقشار فوق در زمره كساني قرار مي‌گيرند كه عملا درآمد چنداني ندارند ويا از امكانات حداقلي براي زندگي برخوردار نيستند و يا معلولان و كم‌توانهاي ذهني در جامعه در بدترين وضعيت زيستي قرار دارند كه در وهله اول شايسته است آنها را به عنوان يك واقعيت اجتماعي پذيرفت و در قدم بعدي خدمات خاصي را براي آنها در نظر گرفت.

از اينكه هرساله يك هفته را به عنوان هفته بهزيستي در نظر گرفته‌اند در قدم اول مبارك و خجسته است. از 25 تا31 تير بسياري از ارگانها، نهادها و سازمانهاي دولتي و غير دولتي هر ساله با ارائه آمار و ارقام سعي دارند بخشهايي از فعاليتهاي خود را اعلام كنند كه براي ساماندهي اقشاري كه در دايره بهزيستي مي‌گنجند، كارهاي خاصي انجام دادند. و در اين راستا روزنامه‌ها و رسانه‌هاي گروهي هم همگام با ديگر نهادها در اهميت اين روز و توجه كردن به اقشار نيازمند مطالب فراوان وآمارهاي زيادي را درج مي‌كنند، اما عملا چيزي كه در جامعه به وفور ديده مي‌شود باز وضعيت نگران كننده و غم‌انگيز همين اقشار است.

اما اينكه در اين ايام حداقل چند خانواده بي بضاعت و بي سرپرست به نوايي مي‌رسند، درخور احترام و شايسته تقدير است. ولي بايد به اين نكته توجه كرد كه آيا در تعريف ما از خانواده‌هاي خاص كه مشمول رسيدگي بيشتر و بهتر مي‌شوند دقت نظر و توجه درستي انجام شده است يا خير؟

اگر به آمار و ارقام در كشور ما نگاهي بيندازيم تصور بر اين است كه كارهاي فراواني صورت گرفته است ولي وقتي كه واقع‌بينانه نگاه مي‌كنيم درخواهيم يافت كه هنوز در آغاز راه هستيم. 

به نظر مي‌رسد كه دادن شعار و به چند آمار آن هم در اين ايام بسنده كردن پيش از آن كه صورت مسئله را حل كند در پي پاك كردن صورت مسئله بر آمدن است. اول بايد آموزشهاي لازم را نه فقط به سازمانهاي متولي و مسئول داد، بلكه بايد اين فرهنگ را در جامعه رواج داد كه همه كساني كه در سطور فوق به عنوان مصاديق نيازمندان جامعه برشمرده مي‌شوند را در جامعه پذيرفت و جاي خاصي براي آن در نظر گرفت و سپس به سوي دادن امكانات لازم به آنها رفت.

سالمندان و يا معلولان معضل جامعه نيستند، آنها هم حق دارند از امكانات و سرمايه اين مملكت استفاده كنند و زندگي نمايند. نه تنها معلولين و يا سالمندان، بلكه هر كسي كه در اين مملكت با هر ويژگي جسمي و ذهني به دنيا مي‌آيد حق دارد كه از امكانات و سرمايه‌هاي آن برخوردار شود، و كساني كه رگه‌هاي سرمايه ملي را در دست دارند وظيفه دارند تا به اين موضوع توجه داشته باشند. در برنامه دولت بايد رديف بودجه‌اي براي آنها در نظر گرفت و به فكر سامان‌بخشي اين اقشار برآمد؛‌ به جاي آنكه كمك به آنها را فقط به يك روز و يا يك هفته محدود كنيم، بايد بسترهاي لازم را مهيا كرده و سرمايه‌هايي را كه احيانا به اين سمت سرازير مي‌شود به مسير درست هدايت كرد و از هدر رفتن بيهوده آنها جلوگيري كرد.

هفته بهزيستي شايد اين حسن را داشته باشد كه جامعه را به سمت توجه دادن به مشكلات معيشتي و زندگي اين قشر هدايت كند و تا افراد جامعه نسبت به اين موضوع حساسيت ويژه‌اي پيدا كنند. برانگيختن اين حساسيت يعني آگاهي دادن و آگاه كردن مردم از نوع زندگي و معيشت اين قشر است.

بايد نگاه‌هاي ترحم انگيز و صرفا عاطفي را كه معمولا هم گذرا و لحظه‌اي است به سوي نگاه‌هاي واقع‌بينانه و حقيقي رهنمون ساخت. بايد فرهنگ‌سازي لازم را انجام داد؛ براي فرهنگسازي فردا دير است از همين امروز شروع كنيم.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین