تغییرات بهوجود آمده در حوزهی آبریز بختگان موجب تغییرات گسترده در وضعیت تالابهای طشک، بختگان و کمجان شده است. توسعه ناپایدار و نامتوازن در حوزه سدسازی، توسعه بیرویه زمینهای کشاورزی، توسعه متمرکز صنایع در این حوزه، توسعه مراکز شهری و روستایی بخشی از این تغییرات است.
یکی دیگر از پیامدهای خشک شدن تالابها از میان رفتن تنوع زیستی منطقه است. برای نمونه تالاب بختگان که هزاران سال میزبان جمعیت صد هزارتایی پرندگان مهاجر بود، به یکباره از پرندگان خالی شد. تالابهای طشک و بختگان که سال ۱۳۵۴ در پیمان رامسر به ثبت رسید، مناظر و چشم اندازهای بدیع و بیمانندی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی دارند و میتوانند یکی از مقاصد گردشگری استان فارس و ایران باشند. این منطقه در سال ۱۳۴۲ از سوی کانون شکار و نظارت بر صید "منطقهی حفاظت شده" و در سال ۱۳۷۴ "پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان" و یکی از مهمترین مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شد.
در کنار این ارزش، تالابها در ذخیره سازی آب برای زمینهای کشاورزی و تلطیف هوای منطقه نیز اهمیت دارند، بطوریکه انجیرستانهای دیم استهبان فارس محصول با کیفیت خود را مدیون وجود تالاب بختگان در منطقه بوده است. از سوی دیگر، تالاب کمجان بخشی از مجموعهی تالابی بختگان به شمار میرود و در گذشته آب شیرین این تالاب مانع نفوذ آب شور تالاب بختگان به زمینهای منطقه میشد. افزون بر این، وجود تالاب کمجان موجب تقویت سفرههای آب زیرزمینی و بهبود کیفیت آنها و درنتیجه رونق زندگی روستاییان منطقه بود، موضوعاتی که اکنون و به دلیل تداوم خشکسالی، سدسازی بیرویه، صرف حق آبه در عرصههای دیگر و .... در حال فراموشی است.
رودخانههای کر و سیوند، از سرشاخههای اصلی تامین آب دریاچه مهارلو و تالابهای بختگان، طشک و کمجان به شمار میروند، رودهایی که پیش از این سد دروردزن و پس از آن سد سیوند و ملاصدرا، آبشان را جیره بندی کرده است.