محله لب آب، پر بود از باغهای بزرگ و کوچک و کوچههایی که در میان دیوارهای کاهگلی باغها، راهی برای عبور داشت، اما آرام آرام باغها تحلیل رفت و آدمها جای درختان دیوارهای خانههایشان را بالا آوردند تا اینکه دیگر باغی نماند. در زمان کریم خان که شهر شیراز را کوچک کردند، محله سراجان را نیز در این محله ادغام شد. محله لب آب به مناسبت اینکه قسمت عمده آبهای قناتهای جاری که از ناحیه قصردشت وارد شهر میشد، از وسط آن میگذشت، به این نام خوانده شد و این نام تا امروز هم هست.
محله لب آب هم مانند دیگر محلههای قدیمی شیراز، آثار و مکانهای با ارزشی را در خود دارد، آثاری که بخشی از آن به قرن نهم هجری و زمان زندگی خواجهشمسالدین حافظ شیرازی میرسد و برخی نیز ارزشهای معماری خاصی را دارند. از آثار قدیمی موجود در این محله، بقعه علمدار و مدرسه منصوریه است که از آثار مربوط به قرن نهم هجری محسوب میشوند. ابراهیم بن موسی الکاظم، معروف به امامزاده ابراهیم دارای آرامگاهی است در محله لب آب شیراز قرار دارد.
در زمان شاهشجاع که بهنوعی بخشی از دوران زندگی حافظ را نیز شامل میشده، سیدشریف جرجانی، در مدرسه دارالشفا این محله تدریس میکرده. ﻫﻮﻳﺖ هر ﺷﻬﺮ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﻓﺮﻫﻨﮓﺷﻬﺮﻧﺸﻴﻨﺎن در هر دورهای ست، ﺑﺎﻓـﺖ تاریخی شیراز نیز اگرچه ﻓﺮﺳـﻮده و خسته و نیازمند ترمیم، اما نمایان کننده بخشی از هویت این شهر ریشهدار است، شهری که نمیتوان آن را از ریشههایش جدا کرد. هر جزء از اجزای محلههای تاریخی در شهرهای ایران، بخشی از فرهنگ غنی این مردم خوب و نجیب را نمایش میدهد.
همه مان می دانیم که یک کشور بدبخت جهان سومی...با مسولین و مدیران دارای...هستیم. هیچکدام از اینها نیاز به یادآوری ندارد!