آفتاب - سهیلا طائی: در حالی تحول بزرگ وعده داده شده از سوی رئیس جمهور به عنوان مهمترین رویداد اقتصادی سال جاری مورد توجه کارشناسان، مدیران و صاحبنظران عرصه اقتصاد قرار گرفته و بسیاری از کنش گران این عرصه و همچنین عموم مردم در انتظار آگاهی از کم و کیف این تحول هستند كه اظهارنظر اولیه مسئولین حاکی از نوعی سردرگمی و بیبرنامگی دارد که البته امید میرود این اظهارنظرها حاشیهای بوده و اصل تحول وعده داده شد، تحقق پذیرد.
اشاره به برخی از این اظهارات نگران كننده شاید نیل به هدف از پیش تعیین شده مسولین مربوطه را تسهیل بخشد ، البته اگر به این موارد توجهی نهند!
طی روزهای گذشته از سویی رئیس جمهور محترم هدفمند کردن یارانهها را یکی از مهمترین راههای تحقق تحول بزرگ اقتصادی عنوان کردهاند در عین حال ایشان تغییر در کابینه را نیز با هدف نوآوری جز برنامههای خود بیان کرده است که همین دو سخن در درون خود تناقض به همراه دارد طبیعی است که برنامه مهم ، چالش برانگیز و حساسی چون حذف یارانهها نیازمند تیم منسجم و پرسابقهای است که به طور طبیعی ایجاد تغییراتی در کابینه انسجام و هماهنگی لازم برای هرگونه اقدام اساسی در كوتاه مدت را از دولت سلب می كند.
به بیان روشنتر با هرگونه تغییر در تیم اقتصادی کابینه نمیتوان به سرعت به حذف یارانهها نائل شد و یا اینکه هدفمند کردن یارانهها نیازمند برنامه و تیم منسجم میباشد. نتیجه اینکه به نظر میرسد تغییر در تیم اقتصادی کابینه در تناقض کامل با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها باشد.
نکته دیگر اینکه برخی طرحها گرچه در آینده شاید مفید واقع شوند ولی اجرای آنها قطعا هزینههای بسیار بالایی در كوتاه مدت به بار خواهد آورد . مثلا طی ماههای گذشته برای کنترل افزایش قیمت مسکن در تهران طرحی در شورای شهر تهران مطرح شد مبنی بر اینکه از واحدهای خالی از سکنه عوارض دریافت شود اما پس از بحث کارشناسی، مسئولین شهرداری دریافتند اجرای این طرح مشکل و تقریبا غیرممکن است. چرا که میسر نبود سازمان جدیدی در شهرداری ایجاد شود که تک به تک واحدهای مسکونی شهر را جستجو کند و در صورت خالی بودن آنها نسبت به اخذ عوارض اقدام کند. در نتیجه این طرح از گردونه بررسی خارج شد.
هدفمند کردن یارانهها نیز در اجرا با مشکلاتی از این دست مواجه است. اگر هدف از اجرای این طرح را اجرای عدالت در نظر بگیریم به طور طبیعی بایستی دهکهای جامعه به میزان سرمایه و توان مالی خود یارانه نقدی دریافت کنند، یعنی افراد کمدرآمد یارانه بیشتر و افراد پردرآمد یارانه کمتر دریافت کنند.
مکانیسم تشخیص درآمد هر فرد سوالی است که پاسخ به آن به نظر مشکل میرسد خلاصه اینكه نحوه اجرای این طرح با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد. اگر بخواهیم مثال ملموستری بزنیم به طرح سهام عدالت برمیخوریم که با هدف اجرای عدالت و برخورداری طبقه ضعیف جامعه از سهام بخشهای دولتی راهاندازی شد اما شاهد آن بودیم که در بوروکراسی اداری چندان موفق نبود حتی طی نیمه دوم سال گذشته در اخبار آمد که برخی بانکها از ارائه سود برخی سهامهای عدالت خودداری کردند.
در هر صورت اگر دولت میخواهد اقدام نوآورانهای در پیش گیرد باید با بررسی کارشناسی دست به این اقدام بزند تا این نوآوری به شکوفایی برسد.
هر چقدر سياست كنترل مصرف سوخت ( سهميه بندي) موجب بهبود شد اين سياست هم مفيد واقع خواهد شد!!!!!؟