عامل اول، سکوت و تکذیبیههای مختلف در این حوزه است.با سکوت یا انتشار تکذیبیه راه به جایی نخواهیم برد. با شناسایی دقیق عوامل است که میشود در تجربههای اینچنین، دانش را به سایر قسمتها منتقل و از تکرار حوادث جلوگیری کرد، اما متاسفانه نهادها و سازمانها در زمانی که این اتفاقها رخ میدهد، یاد گرفتهاند که تکذیب و سکوت پیشه کنند.
دانش با چنین رفتارهایی تسری پیدا نمیکند. به بیان دیگر با ادامهدار شدن این روش، نه تنها محل A که محل B نیز مورد آسیب و حمله قرار خواهد گرفت، چون همه در حال تکذیب و سکوت هستند.
نکته دوم این است که توسعه رایگان را به جای توسعه هزینهمحور یاد گرفتهایم؛ به عنوان مثال ویندوز، آنتیویروس، ابزار ITSM و ابزارهای فرآیندی و... رایگان را ترویج دادهایم. این در حالی است که بابت سختافزارها هزینههای زیادی پرداخت میشود، اما برای نرمافزارها یا همان ابزارهای نامشهود مدیریت دادهها و داراییها اصولا از ابزارهای OPEN SOURCE استفاده میشود که اینها نیز میتوانند به راحتی هک شوند. باید توجه کرد که همیشه بدین صورت نیست که متوجه شویم جایی مورد نفوذ قرار گرفته مگر اینکه هدف هکر نمایش قدرت باشد.
سالهاست از طریق همین نرمافزارهایی که رایگان به دست آوردهایم تحت نفوذ و آسیب هستیم ولی متاسفانه از آن مطلع نیستیم، چراکه همیشه فردی که از اطلاعات ما استفاده میکند لزومی ندارد بابت استفاده از آنها به ما هشدار دهد، مگر اینکه بخواهد ابراز قدرت کند.
عامل سوم عدم توجه نهادهایی که برای ممانعت از این دست رخدادها شکل گرفتهاند به دانش روز است. دانش روز نیز لزوما ارتباطی با تحریم ندارد. متاسفانه دیده میشود که برخی نهادها مهمترین چیزی که از امنیت میدانند، جداسازی اینترنت و اینترانت است. امروزه این حرف در عمیقترین شکل ناشی از نادانستگی در خصوص میزان امکاناتی است که شبکههای رایانهای دارند. البته به این امر مرتبط نیست که اینترنت کشور به اینترانت وصل است یا خیر. به بیان دیگر مراکز ممانعتکننده از چنین رخدادهایی وظایف خود را به نازلترین شکل ممکن انجام میدهند؛ بیشتر به صورت شکلی و شعاری.
عامل چهارم، عدم توجه واقعی به دانش امنیت و موضوع امنیت توسعه نرمافزاری است. نرمافزارهای کشور از تکنیکهای امنیتی مطلع نیستند. به این علت که متاسفانه مراکزی مانند ماهر و سایر مراکز مشابه دانش امکانات و احتمالات قابل روبهرو شدن را کمتر به اشتراک میگذارند و بیشتر به دادن هشدار بسنده میکنند.
این نکته نیز مهم است که در امور فناوری اطلاعات، پیمانکاران نه از روی تخصص و قدرت و توانایی بلکه بسته به میزان تاییدات و ارتباطهایشان انتخاب میشوند، در صورت تداوم این روند باید منتظر چنین روزهایی باشیم و به نظر میرسد بیشتر از این نیز برای کشور رخ میدهد.
زمانی که در رابطه با تکنولوژی و حراست فناوری صحبت میشود، نباید صرفا به موضوعات فرعی توجه شود، بلکه احتیاج به افرادی داریم که به فناوری نیز اشراف داشته باشند و از این جمله شعاری جداسازی اینترنت و اینترانت به دور باشند.در دنیا روشهای جدیدتری برای فناوری عرضه شده اما این بحثها در کشور در 20 سال پیش فریز شده و لازم است نهادهای ناظر بر این امر بیشتر در این حوزه مطالعه کنند و مطلع شوند.