قرار بود رضا کوچکزاده، پژوهشگری که در حوزه شبیهخوانی فعال است، طراحی و مدیریت پنل «شبیهخوانی؛ رویکردی نوین» را در همایش پژوهشی بیستمین جشنواره تئاتر آیینی سنتی را بر عهده داشته باشد اما او هفته گذشته، دلایل انصراف خود و دیگر همکارانش را از شرکت در این رویداد اعلام کرد.
به فاصله چند روز بعد، روابط عمومی این جشنواره نیز توضیحاتی را درباره مطالب مطرح شده از سوی این پژوهشگر منتشر شد اما این توضیحات با پاسخی دیگر از سوی کوچکزاده رو به رو شد و او متنی را که به امضای دیگر همکارانش در این پنل رسیده است، منتشر کرد.
این متن به شرح زیر است:
«در پی پاسخ روابط عمومی بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی که در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۴۰۰ با کد خبر ۱۴۰۰۰۹۰۱۰۰۳۴۹ در خبرگزاری ایسنا نشر یافته است، نکتههایی را برای آگاهی یادآور میشویم؛
پیش از هر چیز خویش و شما را به پایبندی به اخلاق انسانی و راستی و درستی در کارها سفارش میکنیم. جشنواره نیز چون دنیا محل گذر است؛ توشهها را دریابیم.
بهتر آن بود که به جای روابط عمومی جشنواره، دبیر علمی همایش (به عنوان دعوتکنندهی پنل پژوهشی شبیهخوانی و مسؤول همایش) یا دبیر جشنواره پاسخگو باشند و ما را به گفتوگو و برطرف شدن سوءتفاهمهای احتمالی بخوانند. پیش از رسانهای شدن مساله، تماسهایی با دبیر علمی همایش، دبیر جشنواره و قائممقام دبیر جشنواره انجام شده بود که شوربختانه هیچیک پاسخی درخور ندادند. آگاهی به مسائل روی داده و بررسی دقیق سندها، شرط نخست پاسخگویی است که مدیر روابط عمومی از آنها دور بوده است. در پاسخ به بندهای بیانیهای که شتابزده و نیندیشیده و بیسند نوشته شده است و اتهامهایی بیاساس را به گفتوگوی رضا کوچکزاده در خبرگزاری ایسنا نسبت داده است، چند جمله را یادآور میشویم.
۱. فرو کاستن انصرافی گروهی به مسالهای فردی، نادیده گرفتن مشکل و نشناختن آن است. همهی پژوهشگران پنل پژوهشی «شبیهخوانی؛ رویکردی نوین» با هم و به نشانهی اعتراض از همایش کنارهگیری کردهاند.
۲. در بند دو از بیانیه آمده است؛ «دعوتی به جز فراخوان عمومی از ایشان انجام نشده است». سازوکار همایش برای مقالههای حاصل از فراخوان، ثبت چکیدهی مقالهها و فرم پر شدهی تقاضای شرکت در سایت ایرانتئاتر بوده است. در فراخوان همایش چنین آمده است؛ « پژوهشگران و علاقهمندانِ شرکت در سمینار تا تاریخ ۱۵ مرداد ماه ۱۴۰۰ فرصت دارند با مراجعه به سایت ایران تئاتر نسبت به تکمیل فرم تقاضا و بارگذاری مدارک لازم اقدام کرده و کد رهگیری دریافت کنند». چکیدههای پنل «شبیهخوانی؛ رویکردی نوین» در ایرانتئاتر ثبت نشدهاند و فرم درخواست هم پر نشده و کد رهگیری هم برای پژوهشگران ما صادر نشده است. اگر دعوت دبیر همایش در کار نبوده و در پی آن آثار به ایشان تحویل نشده، چگونه این چکیدهها به دست داوران رسیده است؟ بماند که فراخوان برای مقاله است؛ نه برای مجموعهای از نوشتارهای پژوهشی که در ترکیب پنل و برای همپوشانی موضوعی مشترک به شکل ویژه طراحی میشوند.
۳. در ادامهی بند دو نوشتهاند؛ «بنا بر رویکرد تعاملی برگزارکنندگان جشنواره و سمینار نسبت به تماسهای مکرر آقای کوچکزاده، همکاران سمینار و جشنواره پاسخگوی تقاضاهای ایشان بوده و بیشترین همکاری در جهت تحقق آنها را به عمل آوردهاند». جمله بهگونهای آرایش یافته که میرساند چنان تماسها فراوانی داشته است که بهناچار ما را پذیرفتهاند. هیچیک از پژوهشگران پنل ما جوانِ جویای نام نیستند که نیازمند حضور در همایشی در این سطح باشند؛ همگی تجربههای سالیان تدریس دانشگاه و انتشار کتاب و مقالههای پژوهشی داخلی و جهانی را در کارنامه دارند. همایشها پایینترین امتیاز علمی را برای هیات علمی دانشگاه دارند. اگر احترام و پرداخت مالی شایسته هم حذف شود، چه ضرورتی برای این «تماسهای مکرر» بوده است؟ تنها طراح و مدیر پنل برای هماهنگی با دبیر علمی همایش در طول چند ماه دو یا سه تماس گرفته است که نمیتوان مکررش خواند. این جمله، کاربردی جز تحقیر و ناچیزانگاری پژوهشگران ندارد که از خودمرکزانگاری بیانیهنویسان ریشه گرفته است. استاد حکیمرابط در کتاب «روز هفتم» نوشتهاند؛ «بسیار تحقیر شدهام ولی حقارت را هرگز نپذیرفتهام».
۴. در بند دیگر بیانیه آمده است؛ «آقای کوچکزاده به طور واضح به یکی از همکاران جشنواره اعلام کردهاند که شرکت در سمینار منوط به دریافت دستمزد اضافهتر از سقف اعلام شده خواهد بود». این ادعای گزاف نیاز به مدرک معتبر دارد. طبیعیست کسی که همهی گفتههایش به متن رسمی فراخوان همایش بازمیگردد و مسالهی نویسندگان پنل عدول مدیران از مفاد همان فراخوان است، زیادهخواهی نکند و اگر ثابت شود که از مسیر فراخوان آمده است که دیگر هرگز نمیتوانسته چنین شرطی هم بگذارد. ولی چون حقخواهی هم از سوی مدیران فرهنگی ما به نیکی تعبیر نمیشود، نیاز بوده بحث منحرف شود تا با فرافکنی حقیقت پنهان بماند.
۵. نوشتهاند «براساس عرف سمینارها پذیرش خلاصه مقاله به منزله پذیرش کل مقاله نیست و تایید مقاله مشروط به ارائه و پذیرش کل مقاله از سوی هیات داوران است».
شگفتا که به پژوهشگرانی حرفهای، چنین نکتهای یادآوری شده است ولی تجربهی منفی چند تن از ما از دورههای پیشین همایش آیینی و سنتی نشان داده است، هنگامی که مقاله را تحویل میدهیم و پس از سخنرانی در همایش، مدیران بهآسانی از مفاد فراخوان سر بازمیزنند و دیگر دستمان به جایی نمیرسد. هیچ مقام بالاتر هم در چنین موقعیتهایی احساس مسوولیت و صیانت از حقوق ما نمیکند. پس مجبور شدیم این بار بهروشنی از میزان پرداختی بپرسیم. آقای صفارینژاد از اعضای دبیرخانهی جشنواره پیامی صوتی فرستاد که به عنوان سند در اختیار خبرگزاری ایسنا نیز قرار گرفت؛ «سلام آقای کوچکزاده! من با استاد [فتحلیبیگی] صحبت کردم. گفتند هر مقاله نهایتا یک میلیون و پانصد هزار تومان». پس این گفته حقیقت داشته و برساخته یا تصور ما نبوده است. همهی تصمیم ما برای انصراف گروهی و اعتراضی، از رسیدن این فایل صوتی آغاز شد که هیچ یک از مسوولان جشنواره هم در شأن خویش ندید تماسی بگیرد و مساله را حل کند. از این رو سناریوی «پوستر» در بیانیه شکل گرفته است تا به جای عذرخواهی از اشتباه احتمالی در بیان، از ما متهمانی بسازد علاقهمند به «حاشیه». و نگفتند که این حاشیه را چه کسانی و با چه اهدافی پدید آوردند.
۶. در بند نخست آمده؛ «جریان مداوم و علمی سمینار، کمتر دچار حاشیه شده است». دلیلش این است که هر یک از ما بیشتر به پژوهش بها میدادیم و هر بار که خلف وعدهای میشد، از آن میگذشتیم. برای نمونه، کسی باید بپرسد چرا مقالهی کوچکزاده که سه دورهی پیش به سال ۱۳۹۴ در تالار مشاهیر تئاتر شهر ارائه شد، در دو کتاب نشریافتهی همایش نیامده است. در گفتوگوی نخست با ایسنا هم اشاره شد که مبلغ پرداختی برای آن مقاله یکپنجم تعهد همایش در فراخوان بوده است.
گذشته از همهی نکتهها بسیار شادمانیم که، چنان که به ما گفته میشد، بیانیه هیچ اشارهای به کمبود بودجه نکرده است و بیش از همه خوشنودیم که بر اساس بیانیهای که چند جایی منتشر شده است، دیگر دبیر علمی همایش نمیتواند از حق پژوهشگران بکاهد و مجبور است به آن متعهد باشد. مراد از اعتراض ما همین بود.
با سپاس از خبرگزاری ایسنا که خیرخواهانه پیگیر حقخواهی است.
با احترام: رحمان مرتضوی، مسلم نادعلیزاده، شهاب پازوکی، امیر سهرابی، روحالله سمیع، رضا کوچکزاده.