ضمنا پرداختن به رویههای منطقهای دولت ترکیه، به طور خاص این کشور را در شرایط فعلی، بازیگری دانسته که دست به هر کاری میزند تا بتواند متحدانی جدید برای خود پیدا کند و از این طریق، از انزوای سیاسی خود در خاورمیانه و تنشها با کشورهای مختلف منطقه، خارج شود. امری که البته به آسانی امکان تحقق ندارد.
به گزارش پایگاه خبری "مدرن دیپلماسی" ، «کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه و متعاقبا احتمالِ افزایش قدرت و نفوذ ایران در خاورمیانه (با توجه به لغو احتمالی تحریمهای هستهای علیه این کشور از سوی آمریکا)، همه و همه قدرتهای منطقهای (در خاورمیانه) را وادار کرده تا روابط خود با همسایگانشان را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند.
در این راستا، ترکیه نیز عملا گام در مسیر تنش زدایی و در پیش گرفتن رویههای آشتی جویانه با دیگران گذاشته است. البته که این کشور جهت تعقیبِ این دستورکار، محرکها و دلایل مختلفی دارد. بیشفعالیِ ترکیه در چهارچوب گفتمان سیاست خارجی "نوعثمانی" آن، عملا از سوی اغلب کشورهای عربی به مثابه تهدیدی جدی علیه وضعیت موجودِ منطقهای در نظر گرفته شده است. در این میان، همکاریهای نزدیک ترکیه با برخی نهادها و سازمانهای اسلامی نظیر "اخوان المسلمین" که در بسیاری از کشورهای عربی و حتی روسیه، فعالیتهای آن ممنوع و قدغن است نیز بر شدت بی اعتمادی و سوظنِ رژیمهای عربی نسبت به ترکیه افزوده است.
از این رو، چندان شگفت انگیز نیست که به عنوان مثال در ماجرای تشدید تنشها میان قطر و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شاهد بودیم که یکی از شروط اصلی کشورهای عربی جهت لغو محاصره و تحریمهای خود علیه دوحه این بود که قطر باید اقدام به خاتمه دادن به نفوذ ترکیه و حضور نظامی آن در خاک خود کند. سال ۲۰۱۸، وزیر مشاور در امور خارجی امارات "انور قرقاش" از کشورهای عربی درخواست کرد تا با هژمونی در حال رشدِ ترکیه و همچنین ایران در منطقه خاورمیانه مقابله کنند. تقریبا در همان زمان، مصر نیز از اعضای اتحادیه عرب درخواست کرد تا در مورد حضور و کارزار نظامی ترکیه در خاک سوریه، موضعی قاطع را اتخاذ کنند.
در این شرایط، ترکیه که عملا خود را در انزوای منطقهای مشاهده میکرد و در عین حال، روابط آن با آمریکا و ناتو نیز دستخوش تنشهای جدی شده بود، عملا مجبور به عقب نشینی شد و در برابرِ برخی دولتهای منطقه، رویههای آشتی جویانه را در پیش گرفت. در این راستا، به طور خاص ترکیه در مورد روابط خود با امارات متحده عربی، مصر و عربستان سعودی، دست به بازنگری و انعطاف زد و سعی کرد این روابط را از شرایطی که عملا میتوان آن را نوعی "جنگ سرد" خطاب کرد خارج ساخته و تعامل سازنده را با آنها در پیش گیرد.
کشورهای عربیِ پیش گفته، جدای از اختلافات شخصی خود با ترکیه، همگی از حمایت جدی ترکیه از اخوان المسلمین در مصر و لیبی آزرده خطر بوده اند و در عین حال، رویههای ترکیه در شمال عراق و سوریه را نیز تا حدی تهدید آمیز ارزیابی کرده اند. در این چهارچوب شاهد بودیم که امارات بار دیگر سفارت خود را در سوریه بازگشایی کرد و مصر نیز رایزنیهای گستردهای را جهت بازگشت سوریه به اتحادیه عرب انجام داده است. امری که البته با مخالفتی از سوی عربستان سعودی نیز همراه نشده است.
گفتگوهای عربستان و ترکیه، از اواخر سال گذشته میلادی بار دیگر از سرگرفته شد. در این راستا، زیر خارجه ترکیه در ماه مِی، از عربستان دیدار کرد. با این حال، کل این فرآیند علی رغمِ اینکه عربستان ممنوعیت واردات کالاهای ترکیهای به خاک خود را رفع کرده، متوقف شده است.
در اواخر سال ۲۰۲۰، رئیس جمهور ترکیه از تمایل خود جهت احیای روابط تاریخی با مصر خبر داد. در این راستا، ترکیه جدایِ از تلاش جهت خاتمه دادن به انزوای سیاسی خود، عملا سعی داشت تا در فرآیند انتقال گاز مصر از طریق خط لوله خود، نقشی محوری را بازی کند و یک امتیاز ویژه اقتصادی را نیز در منطقه داشته باشد.
مصر نیز اگرچه به یکچنین پروژهای علاقهمند بود، عملا با یک گزینه جایگزین جذاب برای خود رو به رو بوده که آن، ترانزیت زمینی و دریایی از طریق اسرائیل (که روابط مصر با آن سالهاست که عادی شده) و یا از طریقِ قبرس و یونان (که مصر روابط نزدیکی را با آنها مخصوصا در حوزه انرژی دارد) بوده است. این مساله به کشورهای عربی اجازه میدهد تا رویکردی حساب شده را جهت تجارت با ترکیه در پیش گیرند.
در این راستا، وزیر خارجه مصر میگوید: "اگر ما ببینیم که ترکیه گامهایی جدی را جهت ایجاد ثبات درمنطقه، همسو با اقدامات مصر، بر میدارد، این مساله شاید بتواند بنیانی برای عادیسازی روابط با آنکار باشد". البته که در مورد این موضع گیریِ وزیر خارجه مصر یک لطیفه دیپلماتیک نیز وجود دارد که میگوید: "وقتی یک دپلمات از لفظ "شاید" و "احتمالا" استقفاده میکند، این یعنی نَه".
در این میان، ترکیه به روابط خود با امارات با خوش بینیِ بیشتری مینگرد. در ماه نوامبر، رجب طیب اردوغان میزبان محمد بن زاید ولیعهد و حاکم غیررسمی امارات بود. در جریان گفتگوها، دو طرف در مورد سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری امارات در اقتصاد ترکیه توافق کردند. آنها همچنین در مورد وضعیت سیاسی در منطقه خاورمیانه نیز توافقاتی را انجام دادند. پس از گفتگوها، رئیس جمهور ترکیه حتی از آغاز شدن فصلی جدید در روابط ترکیه با امارات خبر داد.
در این میان، هیچکس از آغاز فصلی جدید در روابط ترکیه با اسرائیل سخن نمیگوید. در این راستا اخیرا رهبران ترکیه و اسرائیل همدیگر را خطاب قرار داده اند و اردوغان به طور خاص گفته که "اگر درکی متقابل در روابط دوجانبه و مسائل کلی خارومیانه نشان داده شود، میتوان از شدت اختلافات در روابط کاست".
در این راستا حتی اخیرا دستگاههای امنیتی ترکیه اقدام به بازداشت شماری از جاسوسان اسرائیلی در خاک ترکیه نیز کرده اند. البته که آنها اندکی بعد آزاد شدند و رئیس جمهور اسرائیل نیز از اردوغان به دلیل آنچه تصمیم انسان دوستانه وی عنوان شده، تشکر کرد. با این همه، منابع رسانهای اعلام کرده اند که دو طرف، در حال آماده شدن جهت تبادل سفیر نیز هستند. ترکیه پیشتر در دوره ترامپ، به دلیل اقدامات نیروهای امنیتی اسرائیل در سرکوب فلسطینیها و همچنین تغییر پایتخت رژیم اسرئیل، سفیر خود را از اسرئیل فراخوانده بود.
با این همه، توسعه قابل توجه روابط ایران وnترکیه نمونهای عینی از این مساله است که چگونه میتوان تنشهای روزافزون را با کمک دیپلماسی رفع کرد. روابط ایران وترکیه همواره جلوهای عجیب از تنش و همکاری بوده است. دوطرف جهت کسب نفوذ در خاورمیانه رقابت تنگاتنگی را با یکدیگر داشته اند و این مساله خود تا حدی به تضعیف اعتماد میان آنها کمک کرده است.
جدای از این ها، ترکیه یکی از اعضای ناتو و از جمله متحدان آمریکا، دشمنِ اصلی ایران است. از طرفی، ترکیه در تلاش است تا روابط خود با اسرائیل و عربستان را نیز عادی سازی کند. توسعه نفوذ ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز نیز در نوع خود حامل برخی چالشها علیه ایران بوده است. مسالهای که اخیرا موجب شد تا نیروهای نظامی ایران و ترکیه در مورد مساله "قره باغ"، به حالت آماده باش در آیند.
با این حال، در تحولی شگفت انیگز، وزیر خارجه ایران پس از دیدار با همتای ترکیهای خود در تاریخ ۱۵ نوامبر، اعلام کرد که دو طرف در مورد یک نقشه راهِ بلند مدت برای توسه همکاریها در جریان بازدید آتی اردوغان از ایران در ماه دسامبر سال جاری میلادی، توافق کرده اند.
با این همه، بر خلاف تصور رهبران ترکیه، شرایط چندان هم بر وفق مراد آنها پیش نمیرود. رهبران ترکیه اکنون فکر میکنند که تنش زدایی از روابط آنها با اسرائیل، اعرابِ منطقه و ایران، عملا منافع آنها را به نحو بهتری به پیش میبرد و بر توسعه نفوذشان خواهد افزود. این در حالی است که، اولا، کارشناسان معتقدند روند آشتیجویانه ترکیه در قبال اعراب، لزوما به متحد شدن آنها با هم ختم نخواهد شد و صرفا باید آن را یک "متارکه جنگِ تاکتیکی" تلقی کرد. اردوغان دیگر از آن جذابیت سابق در میان کشورهای عربی برخوردار نیست و حتی مساله فلسطین که از آن برای کسب پرستیژ استفاده میکرد هم تا حد زیادی جذابیت خود را با توجه به عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرئیل از دست داده است.
دوم اینکه اسرائیل هم در شرایط فعلی، چیزی بیشتر از تنش زداییِ معمولی در روابط با ترکیه را نمیخواهد و بر آن نیست تا در مسائل گوناگون نظیر همکاری در حوزه انرژی، امتیازی به ترکیه بدهد.
در این میان، ترکیه و ایران منافع اقتصادی مشترک زیادی دارند. در این راستا، بازار ترکیه به منابع انرژی ایران نیاز دارد و ایران نیز به کالاهای تولید ترکیه نیازمند است. از طرفی دو طرف نسبت به تحرکات جنبشهای کُردی نیز حساس هستند. آنها همچنین در مورد مسائلی نظیر سوریه و افغانستان هم دغدغههایی جدی دارد.
با این همه، اگر ترکیه میخواهد به نتایجی مثبت در سیاست خارجی خود برسد، بایستی برخی رویههای خود در عرصه سیاست خارجی اش را بازنگری کند. تحقق این مساله، مسوولیتی سخت برای رهبران ترکیه است. رهبرانی که نقشِ قابل توجهی را در ایجاد خسارتهای سیاسی برای این کشور در سالهای اخیر بازی کرده اند».