آفتاب: دکتر میرحسین سیدزاده مدیر اسبق بازرسی وزارت آموزش و پرورش در سازمان بازرسی کل کشور، گفت: «هرچه دسترسی به علوم و فنون عصر بیشتر باشد، قدرت فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی ممالک بیشتر خواهد شد».
دکتر سیدزاده در گفتگو با آفتاب افزود: «آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد، میگوید: امروزه مبنای قدرت و پیشرفتهبودن کشورها داراییهای طبیعی و زیرزمینی نیست، بلکه نیروی انسانی باسواد و تحصیلکردگان کیفی است و هر کسی بتواند از این منبع استفاده کند، خواهد توانست بر کشورهای دیگر سلطه داشته باشد».
این کارشناس مسائل آموزش و پرورش در مورد اینکه مسائل معیشتی باعث رکود و نزول مقام معلم در سطح اجتماع میشود، گفت: «مشکلات رفاهی در شخصیت فرهنگیان نقش بسزایی دارد. معلمین ما با توجه به حقوق دریافتی، در شهرهای بزرگ و حتی کوچک، دچار کشمکش زیاد در درون هستند و در کل شخصیت درونگرا دارند؛ در نتیجه این افراد با این شخصیت نمیتوانند افرادی برونگرا را تربیت کنند».
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی افزود: «معلمان ما به دلیل دست و پنجه نرم کردن با مسایل معیشیت فرصتی برای مطالعه و پیشرفت ندارند و بنابراین خود و دانش خود را نمیتوانند به روز کنند، پس مدام راکدتر و درونگرا تر میشوند».
وی درباره نحوه عمل به مصوباتی که برای بهبود وضع زندگی معلمان تصویب شده، گفت: «یک مورد از مصوباتی که قرار بود وضع زندگی معلمان را اندکی بهبود بخشد، قانون تأمین مسکن فرهنگیان مصوب 13/2/68 مجلس شورای اسلامی است که طبق آن، وزارت مسکن، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و دستگاههای دولتی که به نحوی در زمینه تهیه و واگذاری زمین فعالیت داشتند، مکلف شدند در کلیه شهرها، بخشها و روستاهای کشور برحسب مورد به میزان 40 درصد از اراضی قابل واگذاری یا واحدها و مجتمعهای مسکونی را با اولویت به افراد واجد شرایط آموزش و پرورش اعم از شاغل و بازنشسته واگذار کنند، ولی متأسفانه این امر به طور مطلوبی انجام نشد و در طول سالهای 82-68 بسیار ضعیف عمل شد».
مدیر کل سابق دفتر وزارتی و مشاور وزیر آموزش و پرورش در مورد جایگاه آموزش و پرورش ایران در حوزه جهانی گفت: «ما برای پیدا کردن جایگاه خود در جهان باید ببینیم در جهان چه اتفاقاتی افتاده است. دورههای تشکیل نظام آموزشی اروپا را می توانیم اینگونه شرح دهیم: دهه چهل میلادی در اروپا اصول اساسی برنامهریزی تدوین شد که عبارت است از اهداف، تجارب یادگیری، ساختار و ارزشیابی. در دهه 50 میلادی برنامهریزی تالیف شد. در دهه 60 روش آموزش و پرورش روشن شد و برنامهها و اهداف و حیطههای شناختی مشخص شد. در دهه 70 تلاشهایی در جهت ایجاد تعامل در جامعه صورت گرفت. روشهای جدید تحقیقی و روشهای برنامهریزی رسمی در دهه 80 اصلاح شد. در دهه 90 بر تهیه برنامههای درسی مدارس تأکید بیشتری شد، به طوری که مناسب نیاز روز باشد. دهه آخر قرن بیستم در واقع آغاز کار مدارس مدرن، دنیای بدون کاغذ و آغاز تحولات سریع و انفجار اطلاعات و به تبع آن تحول در آموزش بود. در این دوره آموزش مجازی از ارکان آموزش شد».
این کارشناس مسائل آموزشی دلایل افت تحصیلی دانشآموزان را ضعف در برنامهریزی درسی و محتوای کتب درسی دانست و گفت: محتوای این کتب بسیار زیاد است و بیشتر این مطالب محفوظات هستند که پس از دورهای فراموش میشوند.
دکتر سیدزاده ناکارآمد بودن عملکرد مدارس و دانشگاهها را به دلیل نارضایتی از کتب درسی و روزآمد نبودن محتوای آنها، نبود انسجام عمودی و افقی، توالی نداشتن مفاهیم در مقاطع مختلف تحصیلی، رعایت نکردن استانداردهای بینالمللی، تمرکزگرایی افراطی، ضعف نظام ارزشیابی، توجه زیاد به امتحانات و روشهای حفظی، استفاده نکردن بهینه از آزمایشگاهها و کارگاههای آموزشی میداند.
وی در مورد تغییرات زودبهزود وزرا و مدیران ارشد آموزش و پرورش توضیح داد: «این تغییرات پیدرپی در وزارتخانه از عوامل پیشرفت نکردن آموزش و پرورش ماست. یکی از دلایل موفقیت در آموزش و پرورش ثبات در مدیریت است».
عضو دفترسیاسی حزب اعتدال و توسعه، درباره نحوه این تغییرات در دولت آقای احمدینژاد گفت: «در دولت نهم بعد از آقای حاجی، آقای اشعری به مجلس معرفی شدند که ایشان رای نیاوردند. پس از این دو عزیز تلاش شد آقای عباسپور سرپرست شوند، ولی به صلاحدید ریاست محترم جمهوری ایشان حکم سرپرستی دریافت نکردند. به این ترتیب هم مدتی وقت هدر رفت. سپس دکتر فانی سه ماه سرپرست وزارتخانه بودند. در نهایت جناب فرشیدی وزیر شدند، ولی پس از مدتی مورد استیضاح قرار گرفتند. ولی استیضاح وزیر رای نیاورد و پس از چند ماه ایشان خود استعفا کردند!؟ پس از آقای فرشیدی، آقای دکتر علیاحمدی که یک دانشگاهی و متخصص مسائل آموزشی هستند، به مجلس معرفی شدند و خوشبختانه رای آوردند و وزیر شدند. در این روند 5 یا 6 نفر در طول سه سال دولت نهم سرپرست و یا وزیر آموزش و پرورش بودند».
سیدزاده داشتن حمایتهای دولت و مجلس و در کنار آن، داشتن مشاوران عالی و مدیران برجسته و کارشناسان خبره را از عناصر کلیدی برای کارآمد بودن وزیر آموزش و پرورش دانست. او پشتیبانی از سوی مشاوران آگاه را بسیار اساسی دانست و افزود: «ما در کشور حدود دو میلیون و پانصد هزار عائله دولت داریم. حدود 50 درصد آنها متعلق به وزارت آموزش و پرورش است. در نتیجه باید این وزارتخانه برنامهریزی و تصمیمگیری و اقدام عقلایی داشته باشد تا این نیروی عظیم خوب هدایت شوند و کشور را سر و سامان دهند».
این مدرس دانشگاه راه شرکت در آموزش و اقتصاد جهانی در قرن 21 را برنامهریزی درست به همراه حمایت و پشتیبانی دولتی دانست. وی تحقق این هدف را در بازبینی برنامههای درسی و حمایت تکنولوژیک و توجه به IT، تغییر روشهای درسی از حفظی به سوی یادگیری خلاق و پویا، کارآمد کردن راههای استفاده از تکنولوژیهای چند رسانهای و حضور در شبکه جهانی دانست.
سیدزاده افزود: «فراهم آوردن درسافزارها و بهروز کردن مفاهیم آموزش از اهم مسائلی است که متولیان آموزشی با آن مواجهاند. از هماکنون باید به نکتهسنجی و عمیق کردن برنامههای درسی و بازآموزی اساتید توجه شود و خلاء موجود با کشورهای توسعهیافته در مسائل آموزشی از میان برداشته شود».
این متخصص مدیریت آموزش عالی دلیل ناامیدی دانشآموزان و حتی دانشجویان ما را نداشتن مهارت دانست. وی کار مراکز آموزشی را آموزش، پرورش، تولید علم و خدمترسانی به مردم دانست. وی معتقد است: «در صورتی که آموزش و پرورش داشته باشیم، ولی این مقوله دردی از مسائل جامعه را درمان نکند، مثل این است که نه آموزش و پرورش و نه تولید علم داشتهایم».
سیدزاده جمهوری اسلامی را نتیجه خون جوانان و بزرگان شایستهای دانست که با فداکاری و جانفشانی زیاد آن را به دست ما سپردهاند؛ که ما میبایست با حفظ وحدت کلمه و پیروی از مقام عظمای ولایت آن را حفظ کنیم.