کد خبر: ۷۴۵۹
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۸۴ - ۱۲:۱۰

نظامیان و گذار به دموکراسی

آفتاب‌‌نیوز : سعي مي كنم تا به صورت خلاصه و فشرده بحثي را در مورد "نقش نظاميان در گذار به مردمسالاري" طرح كرده و باب گفتگو در مورد اين موضوع مهم را بگشايم. تذكر دو نكته را به عنوان مقدمه لازم مي‌دانم. 

نكته اول اينكه بحث من يك بحث "ارزشي _ هنجاري" نيست. يعني نمي‌خواهم از اين بحث كنم كه آيا اساساً نظاميان حق دخالت در فرآيند گذار به دموكراسي را دارند يا خير؟ يا اينكه آيا دخالت آنها در فرآيندهاي سياسي امر پسنديده‌اي است يا نه؟ اينگونه مباحث كه بطور مشخص در "حقوق اساسي" و "فلسفه و ايدئولوژي‌هاي سياسي" طرح مي‌شوند اگر چه مهم‌اند اما در اينجا مورد نظر من نيستند. بحث من "توصيفي _ تحليلي" است و بيشتر به توصيف و تبيين رفتار امروز و احتمالاً فرداي نظاميان در زمينه گذار به دموكراسي بحث مي كنم.


نكته دوم اينكه منظورم از نظاميان در اينجا به طور مشخص "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي" است و در مورد نقش "ارتش" در اين گذار سخن نمي‌گويم. 

به پرسش اصلي بازگرديم: نظاميان در فرآيند گذار به دموكراسي چه نقشي ايفا مي‌كنند و خواهند كرد؟ آيا اين گذار را تسريع و تسهيل مي‌كنند؟ يا اينكه در مورد آن خنثي و بي طرف خواهند بود؟ يا اينكه به صورت مانع و كند كننده اين گذار عمل كرده و خواهند كرد؟ 

پاسخ به اين پرسش به گونه‌اي كه وضع موجود را توضيح دهد و توان پيش بيني آينده را به ما بدهد، هدفي است كه دنبال مي‌كنم. به نظر مي‌رسد كه نوع عملكرد نظاميان و نقشي كه در فرآيند اين گذار ايفا مي‌كنند به سه عامل متفاوت اما مرتبط بستگي دارد: 

1- ميزان توجه و حساسيت طرفداران دموكراسي نسبت به دلبستگي هاي نظاميان.
2- ميزان تكميل فرآيند تحولات دروني نظاميان و موقعيت حاصل شده در نتيجه اين تحول.
3- ميزان تمايل و توانايي نيروهاي سياسي براي بهره گيري از نظاميان در پيشبرد اهداف سياسي. 

هر يك از عوامل را در حدي كه امكان داشته باشد، توضيح مي‌دهم.
1- ميزان توجه و حساسيت دموكراسي خواهان نسبت به دلبستگي‌هاي نظاميان.
مفهوم دلبستگي را در اينجا به گونه‌اي بكار مي‌بريم كه هم مفهوم "منافع" را در برگيرد و هم مفهوم "علائق" را. تأمين دلبستگي ها انگيزه اقدامات يك جمع و معيار آن جمع براي ارزيابي اقدامات ديگران است. 

دلبستگي‌هاي موجود در نيروهاي مسلح را مي توان به طور كلي به دو گروه "دلبستگي‌هاي صنفي" و "دلبستگي‌هاي سياسي و عقيدتي" تقسيم كرد. 

با توجه به معيارهاي مطرح شده توسط "ماكس وبر" مي‌توان نظاميان را يك گروه صنفي (corporote group) و داراي هويت صنفي دانست. به دليل هويت صنفي شكل گرفته در ميان آنها مي‌توان از وجود دلبستگي‌هاي صنفي در ميان آنها سخن گفت. اولين دلبستگي صنفي در ميان آنها خواست "تأمين رفاه معيشتي و ارتقاء مسئوليت اجتماعي اعضاء صنف" است. اما در سطح بالاتر "دفاع از منزلت نهادي" قرار دارد. منزلت نهادي عبارتست از يك پايگاه كاملا مشخص در نظام اجتماعي.
همين پايگاه منزلتي است كه حقوق و مزايا را مشخص مي كند.
نظاميان مورد بررسي ما علاوه بر دلبستگي‌هاي صنفي، داراي دلبستگي‌هاي ايدئولوژيك- سياسي نيز هستند. اين دلبستگي ريشه در تاريخ تشكيل و شكل گيري اوليه نهاد سپاه دارد. ناظران به خوبي از نقش سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي (تشكيل در سال 57 و انحلال در سال 65) و گروه‌هاي هفتگانه تشكيل دهنده آن به ويژه گروه منصورون در شكل‌گيري و هويت يابي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مطلعند. در آغاز، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بيشتر صورت و محتواي يك سازمان ايدئولوژيك _ سياسي و نظامي را داشت تا يك ارتش حرفه‌اي را. در زمان حيات امام خميني تمامي گرايش‌هاي فكري _ سياسي موجود در درون حاكميت (جريانهاي پيرو امام خميني) در درون سپاه نيز حضور داشتند. اما پس از ايشان اگر چه هنوز در بدنه سپاه پاسداران مي‌توان تمامي گرايش‌هاي طرفدار انقلاب اسلامي، نظام جمهوري اسلامي و ديدگاه‌هاي امام خميني را يافت، اما فرماندهان آن بيشتر به يك گرايش تعلق دارند و به نوعي ساير گرايش‌ها را از سطوح فرماندهي كنار زده و يا حتي زمينه را براي خارج شدن آنها از سپاه پاسداران فراهم آورده اند. 

به دليل پيشينه و تاكيدي كه بر نقش آنها در پاسداري از انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن شده است، در كنار و شايد مقدم بر نقش حرفه‌اي، اعضاي سپاه پاسداران براي خود رسالتهاي عقيدتي- سياسي نيز قائلند. البته همانطور كه تصريح شد در بدنه سپاه، اين رسالت در پرتو نوعي تنوع و چگونگي تفسير مي شود و در سطح فرماندهان، يكدستي و تك گرايشي بودن بيشتري مشهود است. 

نخستين عاملي كه نوع برخورد نظاميان با گذار به دموكراسي را مشخص مي كند، تصوري است كه آنها از ميزان توجه به دلبستگي هاي خود در نيروهاي دموكراسي خواه مي بينند. آيا به منزلت صنفي و گرايش‌هاي عقيدتي _ سياسي آنها توجه خواهد داشت؟ آيا خواسته‌هاي آنها برآورده خواهد شد يا خير؟
2- ميزان تكميل فرآيند تحولات دروني نظاميان و موقعيت حاصل شده در نتيجه اين تحول.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از هنگام تولد و در جريان جنگ ،تحولي اساسي را در درون خود تجربه مي‌كند. رفتارهاي سپاه در آينده بستگي كاملي دارد به اينكه اين فرآيند تا چه حد تكميل شود و سپاه در چه موقعيتي قرار گيرد. براي اينكه روشن شود اين تحول چه ابعادي دارد نگاهي به موقعيت سپاه در آغاز ضروري است.
سپاه در آغاز شكل‌گيري سه ويژگي اصلي داشت:
نخست يك ارتش پارتيزاني بود، دوم از لحاظ گرايش و رفتار به يك سازمان ايدئولوژيك- سياسي – نظامي مي‌مانست و سوم از نظر جايگاه در نظام تصميم گيري كشور و بهره گيري از منابع در موقعيتي برتر قرار داشت. توجه به اين سه ويژگي ما را در درك فرآيند تحول ياري مي نمايد. 

ارتش پارتيزاني با سه ويژگي از ارتش منظم و كلاسيك متمايز مي‌شود: سازمان و تركيب، تسليحات و تاكتيك. سپاه پاسداران در آغاز مركب از داوطلباني بود كه بدون محدوديت سني و گذراندن آموزش هاي رسمي و در قالب سازمانهاي بسيار ساده‌اي سامان يافته بودند و تنها به سلاح‌هاي گرم عادي مجهز بودند و از تاكتيك هاي مبتني بر غافل گيري و تحرك دائمي بهره مي‌گرفتند. جنگ و تجربيات حاصل از آن سپاه را ناگزير از تحول به سوي يك "ارتش منظم و كلاسيك" نمود. 

به علاوه سپاه در آغاز بيشتر به صورت يك سازمان عقيدتي _ سياسي- نظامي شكل گرفت، به ويژه بايد به پيوند آن با مجاهدين انقلاب اسلامي توجه داشت. نيروها بر اين اساس گزينش شده و آموزش ديدند و در سالهاي نخست انقلاب بر اين اساس عمل كردند. اما پس از تنش هاي ناشي از بگومگوهاي سياسي و عقيدتي در درون سپاه، تلاش براي تبديل سپاه از يك سازمان عقيدتي- سياسي- نظامي به يك ارتش حرفه‌اي آغاز گرديد. 

سومين زمينه تحول و گذار در درون سپاه به موقعيت اين نهاد در نظام تصميم گيري كشور باز مي‌گردد. به دليل نقش بسيار مؤثر سپاه در پاسداري از انقلاب و حكومت برآمده از انقلاب در مقابل براندازان و همينطور نقش مؤثر سپاه در دفاع از كشور در جريان جنگ تحميلي، سپاه نقشي اساسي در تصميم‌گيري‌هاي كشور پيدا كرد. در عرصه‌هاي مختلف چون سياست خارجي سپاه تصميم‌گيرنده اي بسيار تأثيرگذار بود. تثبيت انقلاب و نظام سياسي برآمده از آن و به ويژه پايان جنگ اين انتظار را پديد آورد كه سپاه نيز هم رتبه با ساير نهادها و بخش‌هاي اداري كشور قرار گرفته و به صورت بازوهاي اجرايي قواي مجريه كشور عمل نمايد. برآورده شدن اين انتظار به طور طبيعي مي تواند به كاهش موقعيت و بهره گيري از منابع توسط سپاه بي‌انجامد.

 بنابراين سپاه را بايستي در سه زمينه در حال تحول ديد:
از ارتش پارتيزاني: به ارتش كلاسيك (منظم)
از سازمان عقيدتي – سياسي- نظامي: به ارتش حرفه اي
از محوريت در تصميم گيري:‌به مجري تصميم ها
گذار سپاه در اين زمينه علي رغم گذشت زمان كامل نشده است و هنوز با پديده‌اي در حال تحول مواجهيم. رفتارهاي سپاه بستگي زيادي دارد به تكميل اين گذار. سپاه اگر به صورت ارتش منظم، حرفه‌اي و در چارچوب علايق موجه براي نظاميان عمل كند مي‌تواند با گذار به دموكراسي همراهي كامل داشته باشد و مانعي بر سر راه آن ايجاد نكند.
3- ميزان تمايل و توانايي نيروهاي سياسي براي بهره گيري از نظاميان در پيشبرد اهداف سياسي. 

ارتش‌ها نسبت به سازمان‌هاي سياسي و غيرنظامي (مانند احزاب) از سه جهت برتري دارند: يكي از نظر سازماني، دوم از نظر توانايي بسيج و سوم از لحاظ ابزارهاي مورد استفاده آنها. همين برتري‌ها، گروهها و جريانهاي سياسي را براي بهره گيري از نيروهاي نظامي در پيشبرد اهداف سياسي خود، وسوسه مي‌كند. گرايش ايدئولوژيك جريانهاي سياسي است كه ميزان تلاش آنها را براي بهره گيري از نظاميان تعيين مي‌كند. معمولاً جريانهاي داراي گرايش‌هاي راست افراطي به بهره گيري از نيروهاي نظامي بسيار متمايلند. بسياري از گروههاي سياسي اگر چه به كارآيي اين بهره گيري معترفند اما آنرا در بلند مدت براي نظام سياسي به عنوان يك تهديد تلقي مي كنند. اين روند ممكن است به ارتش سالاري و نظاميگري بي انجامد.
اما براي بهره گيري سياسي از نظاميان تنها تمايل گروهها كافي نيست. توان آنها در اين بهره گيري به ساختار حقوقي _ سياسي كشور باز مي گردد. در ساختار حقوقي _ سياسي فعلي ايران "رهبري" است كه مي‌تواند مجوز چنين بهره گيري را صادر كرده يا با آن مقابله نمايد. اگر رهبري با بهره گيري سياسي از نظاميان مخالف باشد و سازوكارهاي نظارتي را به دقت بكار گيرد مي تواند از هرگونه مداخله اي جلوگيري نمايد. ورود نظاميان به عرصه سياست و فراتر رفتن آنها از علائق موجه و مشروع خويش، مي تواند زمينه را براي تقابل با گذار به مردمسالاري و نيروهاي دموكراسي خواه فراهم آورد. 

به پرسش نخست باز مي گرديم: سپاه پاسداران چه نقشي در فرآيند گذار به مردمسالاري ايفاء خواهد كرد؟ پاسخ آن بستگي به سرنوشت عوامل پيشگفته دارد. به دليل پيوندهاي عاطفي كه به سپاه دارم و حضور در آن در دوران جنگ را افتخار خود مي دانم، اميدوارم با درايت فرماندهان سپاه و وسعت نظر رهبران كشور آنها در خدمت تسريع و تسهيل گذار به مردمسالاري قرار گيرند و در ايران دموكراتيك از جايگاهي ارزشمند و والا برخوردار شوند .
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین