مذاکرات وین در فضایی مه آلود و نه چندان روشن ادامه دارد. تیم مذاکره کننده کشورمان از هفته گذشته در وین مستقر شده است و تلاش دارد مذاکرات را به نتیجه برساند. فارغ از دیدگاهها و نظراتی که در هفتههای اخیر درباره مذاکرات ارائه شده است، بر اساس آنچه علنا شنیده میشود و بیش از همه مواضع کشورهای اروپایی، نمیتوان انتظار داشت فضای مذاکرات به خوبی پیش رود. برای همین نمیتوان نسبت به نتیجه فوری مذاکرات (آن طور که طرفهای مذاکره کننده روسی و مذاکره کننده ارشد اروپایی گفته است) که تا پایان ماه جاری به نتیجه قطعی برسد، امیدوار بود.
واقعیتی که نمیتوان کتمان کرد تجربه پنج سال گذشته است که هر کدام از طرفهای مذاکره کننده را بر آن داشته با توجه به آنچه در این سالها گذشته و همچنین انتقادهایی که به برجام وجود داشته، مذاکرات فعلی را دنبال کنند. روسیه، چین، ایالات متحده و کشورهای اروپایی در طول این سالها با مشکلات و انتقادهایی رو به رو بودند که طبیعتا وضعیت فعلی مذاکرات را فرصتی میبینند تا آنچه در گذشته به آن نرسیده یا از دست داده بودند را جبران کنند یا اگر انتقادی بوده رفع کنند.
روسیه
اگر حرفهای محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق کشورمان را در پی افشای فایل صوتی اش ملاک بگیریم، روسها بعد از امضای توافقنامه برجام به شدت مورد انتقاد فضای داخلی خود قرار گرفتند که از آنها انتقاد میشد ایران را به آسانی به غرب واگذار کردند. برای همین طبیعی است که آنها از فرصت فعلی پیش آمده بهره ببرند تا دیگر انتقادهای گذشته تکرار نشود.
در عین حال روسها – همانند همه کشورهای جهان از جمله کشورهای حاضر در وین – در پی منافع خود هستند. یکی از این منافع که به طور جدی پیگیری میکنند، موضوع اوکراین، گرجستان و گسترش فعالیتهای ناتو به سمت مرزهای شرقی شان است. بی تردید روسها این بار مذاکرات وین را فرصتی دم دستی میبینند تا از طریق آن منافع خود را دنبال کنند.
فارغ از این که آیا تقسیم کاری میان ایران و روسیه در وین وجود دارد یا خیر، عملا شاهدیم کار گزارش وضعیت مذاکرات توسط طرف روسی انجام میشود. تقسیم کار ایران و روسیه قابل توجیه و پذیرفتنی است، اما شکی نیست که در این کار هم روسیه منافع خود را دنبال میکند که سادهترین آن پررنگ کردن وجهه خود در مذاکرات برای دریافت امتیازهای بیشتر است.
انتقال صدهزار نیروی روسی یک روز قبل از مذاکرات وین به مرزهای اوکراین یا اعلام خبر خرید تسلیحاتی ایران از روسیه در بحبوحه مذاکرات توسط رسانههای امریکایی، نکات سادهای نیستند که به راحتی بتوان از کنار آنها گذشت.
در اینجا یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که منبع درآمد اصلی روسیه در کنار نفت و گاز، تجارت اسلحه است که اصلیترین موضوع قابل دادوستد با ایران از طرف روسیه محسوب میشود. بی شک ایران میتواند بخش عمدهای از نیازهای خود را در زمینه تسلیحات از طریق روسیه تامین کند.
چین
اگرچه در طول مذاکرات ما کمتر صدایی از طرف چینی میشنویم، اما بی شک طرف چینی نیز منافع خود را در مذاکرات دنبال میکند.
از یک سو چین منافعی در ایران دارد که قابل کتمان نیست. پکن بعد از امضای توافق هستهای در سال ۲۰۱۵، از اینکه ایران کاملا به سمت غرب روی گرداند (یا حداقل چین این گونه برداشت کرد) ناخرسند شد و طبیعتا این بار به گونهای رفتار خواهد کرد که بار دیگر از جانب ایران سرخورده نشود.
از سوی دیگر، چین در فضای تنش آلودی به مراتب شدیدتر از سال ۲۰۱۵ با ایالات متحده به سر میبرد که بارزترین آن به موضوع تایوان و دریای چین جنوبی باز میگردد. پکن در چنین فضای تنش آلودی قدم به وین گذاشته و طبیعتا بدیهی است از این بابت بخواهد امتیازاتی از طرف غربی بگیرد.
اروپا
آنچه دغدغه فعلی اروپاست کش مکش ایالات متحده با چین و روسیه است. اروپا این کش مکش را پروندهای امریکایی میبیند که خود هیچ نفعی از آن نمیبرد. اروپا هم چین را شریک تجاری مهم خود میبیند و از این شراکت منافع بسیاری را برای خود متصور است و هم روسیه را تامین کننده اصلی انرژی خود میبیند و همچنین همسایهای که نباید نگاه خصمانه اش را تحریک کرد. برای همین اروپا به هیچ وجه تمایل ندارد وارد منازعات امریکا با روسیه و چین شود. البته شاید در این میان انگلیس استثنا باشد که روابط خارجی خود را به طور کامل – به ویژه بعد از برکزیت – با ایالات متحده بسته و تعریف کرده است. اما چنین وضعیتی شامل حال فرانسه و آلمان نمیشود. فرانسه امریکا را متهم میکند که به اتفاق انگلیس در حال شکل دادن به اتحادی آنگلاساکسونی است که در آن کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان جایی ندارند یا اگر هم داشته باشند موقعیتی ثانویه دارند. آلمان نیز به هیچ وجه تمایل ندارد در فضای پرتنش روسیه و امریکا بر سر مرزهای شرقی اروپا، با روسیه درگیر شود و در جبهه امریکا قرار بگیرد. هم فرانسه و هم آلمان خوب میدانند در آینده فضای بین المللی پرآشوبتر از الآن خواهد بود، چرا که ایالات متحده در حال رفع و فتق امور خود و حل پروندههای مختلف خود با هدف تمرکز بر روسیه و چین است. این چیزی است که جو بایدن، رئیس جمهوری ایالات متحده در نخستین برنامه تلویزیونی خود برای اعلام سیاست خارجی اش بیان کرد.
دیپلماتهای اروپایی در حالی قدم به وین گذاشتند که تنشها بر سر معاهده آواکس (AUKUS) رو به اوج است و طبیعتا تلاش میکنند هر کاری کنند تا این پرونده به اولویت جامعه بین الملل تبدیل نشود. شاید لحن تند اروپاییها به ویژه دیپلماتهای فرانسوی و آلمانی علیه ایران در طول مذاکرات به همین دلیل باشد.
*
به عبارتی میتوان گفت هم اروپا و هم روسیه و چین ترجیح میدهند پرونده هستهای ایران در همین وضعیت فعلی خود باقی بماند، فقط به دنبال راهکاری باشند برنامه هستهای ایران بیش از این توسعه نیابد، به ایران بیش از حد و توانایی اش فشار نیاید تا دیگر تاب و توان تحمل تحریمها را نداشته باشد، ایالات متحده نیز به مرحلهای نرسد که بخواهد پرونده هستهای ایران را مسکوت بگذارد. یعنی به قول معروف استخوان لای زخم بماند. چرا که نمیخواهند به این زودیها وارد اولویت ایالات متحده یعنی تقابل واشنگتن با مسکو و پکن بشوند.
در این شرایط دیپلماتهای ما کار بسیار سختی پیش رو دارند تا بتوانند مذاکرات را به نتیجه برسانند. به آنها از یک طرف فشار همه جانبه خواهد آمد تا میز مذاکره را ترک نکنند و از سوی دیگر فشار خواهد آمد تا واکنش تندی به طرفهای مقابل نشان ندهند تا مذاکرات به بن بست برسد.
در سایه چنین وضعیتی نمیتوان به راحتی گفت مذاکرات در آینده نزدیک به نتیجه خواهد رسید یا مذاکرات آسان است. بلکه گفتگوها به مراتب از سال ۲۰۱۵ و حتی از آن نزدیکتر، از شش ماه گذشته سختتر و پیچیدهتر است.
این وسط هزینشو اول ایران بعد امریکا میده
پس نتیجه ای تمام شده تا ابد وجود ندارد
ایران امریکا
بنشینید مثل دو تا مرد با هم مذاکره کنید
شما دو قدرتید اگر مثل حرفهایتان خودتان را قبول دارید