فی الواقع ما نمیدانیم علت و انگیزه قتل چیست. خارج از دانستن ما، شکل قتل بسیار وحشیانه و دردناک است و باعث میشود تشویش اذهان عمومی را داشته باشیم. همانطور که پدر بابک خرمدین بچه اش را قطعه قطعه کرد، این سبک خشونت در جنایت اهواز هم باعث تشویش اذهان عمومی و رعب و وحشت شده است.
مساله دیگر این است که در قانون ما عنوانی به نام «قتل ناموسی» نداریم. در حالی که به نظر میرسد باید داشته باشیم، چون شکل و ماهیت قتلهای ناموسی بسیار متفاوت از شکل و انگیزه سایر قتلهاست. برای همین نیازمند قانونگذاری مشخص و مدونی در این باره هستیم.
انگیزه قتلهای ناموسی مربوط به احساس مالکیت مردانه بر جان و جسم زن از سوی اقوام ذکور اوست و شکل قتلها بسیار خشونتبار است. ابزار به کار گرفته شده و حذف مقتول بسیار هولناک است. باید بخش جداگانهای در قوانین برای رسیدگی به این نوع قتلها درج شود، ولی چون پدیدهای به نام خشونت علیه زنان را در قوانین نداریم، خواسته زیادی است بخواهیم قانونگذار درباره قتل ناموسی احکام قانونی خاص وضع کند.
الان پدر در این قتل وجود ندارد، پس شامل تخفیف در اعمال قصاص نمیشود. پسر عمو که شوهر مقتول است، دست به این کار زده است. اگر خانواده مقتول و اولیای دم رضایت ندهند باید تفاضل دیه برای قصاص به قاتل پرداخت شود. این هم مانع دیگری برای اجرای مجازات قصاص است. در همین قانون فعلی میبینیم باید خانواده شاکی به مقتول پول بدهند تا مجازات اجرا شود.
آنطور که مشخص است شاید توافق در خانواده و طایفه برای این قتل وجود داشته است، چون دوپسرعمو دست به این کار زده اند.
اگر قانونگذاری سخت در این باره نداشته باشیم باید منتظر قتلهای ناموسی خشونتبار دیگری باشیم. جامعه در صورتی که مجازات محکمی در این ماجرا نبیند، باعث میشود قبح خشونت در مقابلش ریخته شود.