آفتابنیوز : آفتاب: رییس شورای سیاستگذاری ائتلاف اصلاحطلبان با طرح این پرسش که آیا جنبش دوم خرداد مشخصات یک انقلاب و یا یک شورش اجتماعی، یا نوعی تجدیدنظر و انفعال را داشت، و یا نوعی بازگشت به اصالتها بود، اظهار داشت: «در تعریف دوم خرداد هم امروز و هم در گذشته ممکن است دچار اشتباه شده باشیم».
به گزارش آفتاب به نقل از ایسنا، حجتالاسلام سید عبدالواحد موسوی لاری كه در همایش «حماسه دوم خرداد پس از 11 سال» که از سوی انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز برگزار میشد، سخن میگفت، افزود: «حرکت دوم خرداد انقلابی در درون انقلاب نبود، همچنین در جهت واژگون کردن دستاوردهای انقلاب و تغییر مسیر آن نیز نبود، نیروهای انسانی پدیدآورنده آن هم از چنین ویژگیهایی برخوردار نبودند».
وزیر کشور دولت خاتمی همچنین دوم خرداد را یک شورش اجتماعی برگرفته از نوعی تعارضات درونی جامعه ندانست و گفت: «این حرکت در جهت برآوردن مطالبات صنفی نیز نبود و نیز این گونه نبود که پرچمدار حرکت یک جریان صنفی باشد که علیه شرایط موجود در جامعه شورش کرده باشد».
او همچنین در پاسخ به این پرسش خود که آیا آن چه در دوم خرداد اتفاق افتاد نوعی تجدیدنظرطلبی در اصول و بنیان باورها بود؟ اظهار داشت: «نسل جوانی که موتور محرکه دوم خرداد بود، درصدد نبود خلاف آرمانهای انقلاب حرکتی را سامان دهد؛ چرا که اگر چنین بود مجموعههای وسیعی که در محیطهای مختلف علمی و پژوهشی در کنار هم قرار گرفتند، نمیتوانستند این گونه با هم وحدت در هدف و تشریک مساعی داشته باشند».
به باور وی، تحصیلکردگان روشنفکر حوزوی در کنار تحصیلکردگان روشنفکر دانشگاهی با نگاهی روشنبینانه وارد عرصه شدند و در برابر همه تبلیغات رسمیای که وجود داشت و میخواست یک سلیقه و یک جریان را به پیروزی برساند، ایستادگی کردند و جنبش دوم خرداد را به وجود آوردند.
موسوی لاری خاطرنشان ساخت: «جنبش دوم خرداد نوعی آرمانخواهی برگرفته از متن نظام از ناحیه کسانی بود که اصول، اساس و پایههای نظام را قبول، اما قرائتی متفاوت از قرائت موجود داشتند».
وی با بیان این که جنبش دوم خرداد جنبش تجدیدنظرطلبی منفعلانه نیز نبود اظهار كرد: «همه آن چه عوامل پیدایش جنبش اجتماعی دوم خرداد بود، بهویژه نیروهای کنشگری که در عرصه حضور داشتند، کسانی بودند که به اصل و مبانی جمهوری اسلامی اعتقاد داشتند و بازگشت به میثاق ملی و قانون اساسی به عنوان تنها سندی که روابط رسمی و قانونی تودههای مردم و حاکمان بر اساس آن تنظیم شده، نظر این گروه بود».
رییس شورای سیاستگذاری ستاد ائتلاف اصلاحطلبان همچنین با اشاره به منشور 14 مادهای سید محمد خاتمی كه قبل از دوم خرداد 76 ارائه كرد، اظهار داشت: «نکاتی که در آن منشور مطرح شد تکیه بر اصل توسعه سیاسی به معنای مشارکت دادن آحاد جامعه در سرنوشت خویش و « هر ایرانی یک رأی و ایران برای همه ایرانیان» بود که به همه به یک نسبت حق تعیین سرنوشت برای خود میداد».
این فعال سیاسی یادآور شد: «قانونگرایی و بازگشت به اصالتهای قانونی اصل دیگری بود که سید محمد خاتمی مورد توجه قرار داد».
به گفته وی خواستهها، تمایلات، منشها و رفتارهای متفاوت را جز قانون عامل دیگری نمیتوانست به هم متصل کند.
وی به اصل تنشزدایی در سیاست خارجی دولت خاتمی نیز اشاره کرد و گفت: «اصل دیگر رفتار متوازن و تاثیر قانون شناسی و قانونگرایی در رابطه با مردم، همچنین امنیتی فرض نکردن شرایط جامعه و استفاده از روشهای دموکراتیک برای تحولات بود که همه یک واقعیت را به ما تفهیم میکند و آن این که حرکت دوم خرداد بازگشت به اصالتها و بنیانها و حرکتی در جهت عملیاتی شدن اصول قانون اساسی بود».
موسوی لاری ادامه داد: «اگر امروز در آستانه دوم خرداد قرار گرفتهایم و میخواهیم این جنبش را که تأثیری قطعی در سرنوشت ما داشت، بشناسیم، باید بگوییم تعریفی که ما از دوم خرداد داریم بازگشت به اصالتها و فهم صحیح راه و روشی که بنیانگذار جمهوری اسلامی فرا روی ما قرار داد، است».
وی همچنین با طرح این پرسش که چه شد که این نگاه ، نگاه رایج آن روزها شد و تودههای مردم با تفاوتی که در نوع و شرایط زندگی داشتند برای تحقق این شعارها به شعوری جمعی روی آوردند، افزود: «آنهایی که دوم خرداد و این حماسه بزرگ را رقم زدهاند، به پیامهای دریافتی از سوی بانیان این جنبش چگونه پاسخ دادهاند».
موسوی لاری اضافه کرد: «با گذشت هشت سال از دشواریهای جنگ تحمیلی در آن دوران و فشارهای تحمیل شده بر اثر جنگ به جامعه که نتیجه آن، معطلماندن اصولی از قانون اساسی بود، علاوه بر خسارات مادی فراوانی که به ما تحمیل شد، جان عدهای عزیزترین افراد جامعه نیز فدا شد و همچنین به دلیل شرایط دوران جنگ پارهای از اصول قانون اساسی زمینه اجرا پیدا نکرد».
وی با بیان خاطرهای از مجلس سوم، گفت: «هیأترییسه مجلس قرار بود نامهای خدمت حضرت امام بنویسند و به پارهای از مشکلات که در قانون اساسی به وجود آمده، اشاره کنند و از ایشان بخواهند را راهنمایی کنند، جنگ تمام شده بود و چند ماهی از پایان جنگ گذشته بود، ما وقتی تصمیم به نوشتن این نامه گرفتیم، کمی دلشوره داشتیم اما دغدغه این را نیز داشتیم که برخی اصولی که به حقوق ملت برمیگشت اجرا نشده و نیز دغدغه داشتیم که نکند مورد قبول حضرت امام واقع نشود؛ اما بر خلاف برداشت سطحی ما، پاسخ حضرت امام حاکی از مهر و محبت ایشان نسبت به نویسندگان نامه بود و پاسخ فرمودند همه ما باید به قانون اساسی عمل کنیم و اگر در دوران جنگ نتوانستیم به برخی اصول عمل کنیم، وظیفه ماست که همه، هم اکنون به قانون عمل کنیم».
وی اضافه کرد:« پس از رحلت جانگداز حضرت امام خمینی (ره) اولین مشکلی که فرا روی ما قرار گرفت تفسیر اصل 99 بود. شورای نگهبان بر اساس قانون نقش نظارتی در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس داشت، این شورا مسئولیتش این بود که مجریان انتخابات را به سمت اجرای قانون هدایت و بر اجرای قانون نظارت کند، اما درست کمتر از یکسال یا یک سال و چند ماه از رحلت امام تفسیر اصل 99 توسط شورای نگهبان به گونهای شد که در ادبیات سیاسی ما واژه «نظارت استصوابی» وارد شد که به معنای حضور شورای نگهبان در همه مراحل انتخابات و به دست گرفتن سکان انتخابات بود و نتیجهای كه در برداشت رد صلاحیت گسترده نمایندگان مجلس سوم و جلوگیری از ورود آنها به مجلس چهارم شد».
وی به دیگر اصول مغفول قانون اساسی نظیر شوراها، تشکیل دادگاههای مطبوعات و تعریف جرم سیاسی اشاره کرد و گفت: «دهها اصل از اصول قانون اساسی در بوتهای از ابهام باقی مانده بود که بیان واقعی مطالبات صدساله مردم ایران بود».
وزیر کشور دولت خاتمی زمینههای شکلگیری دوم خرداد را بازگشت به بنیانهای انقلاب و عملیاتی شدن اصول و حقوق ملت دانست و گفت: «رأی بیش از 70 درصدی مردم به کاندیدایی که جهتگیری خود را خواستههای عنوان شده میدانست، نشان داد که بر اساس دیدگاه جدید شرایط برای ورود صاحبان اصلی نظام فراهم شده است».
وی همچنین تأکید کرد: «مدعیان اصلاحطلبی کسانی هستند که بازگشت به اصالتهای قانون اساسی مد نظرشان است اما برخی میخواهند عنوان کنند که جنبش دوم خرداد یعنی نوعی شورش علیه بنیانها. این عده اگرچه کم هستند یا شناخت واقعی از جنبش دوم خرداد ندارند و یا میخواهند نظرات خود را بر این حرکت بار کنند».
موسوی لاری در بیان دستاوردهای هشت سال دولت اصلاحات نیز گفت: «در این هشت سال توانستیم در حوزه روابط بینالملل نگاه کینهتوزانه به جمهوری اسلامی را تغییر دهیم؛ به گونهای که سال اول قرن اول هزاره سوم با نام ایران همراه شد تا ایران به عنوان پرچمدار گفتوگو پرچم هدایت انسان را در هزاره سوم به دست گیرد».
به باور وی در این هشت سال خصومتها علیه نظام رنگ باخت و دشمنان کینهتوز جمهوری نتوانستند آن گونه که خواست آنها بود، افکار عمومی جهان را با خود همراه کنند.
این فعال سیاسی در ادامه با اشاره به شرایط اقتصادی گفت: «امروز بعد از سه سال که از پایان پذیرفتن حاکمیت اصلاحات میگذرد وقتی به جامعه نگاه میکنیم میبینیم در زمان اصلاحات با فروش نفت کمتر از 10 دلار در سال 77 ، هزاران پروژه صنعتی با کمترین امکانات به ثمر رسید اما امروز نفت به بشکهای 130 دلار رسیده ولی تمدن صنعتی بزرگ عسلویه در وضعیت خوبی نیست».
وی همچنین گفت: «آن روزها نفت را بشکهای 10 دلار و بعدها کمتر از 20 دلار می فروختیم و با ساماندهی این درآمدها پروژههای بزرگ به نتیجه رسید، ولی امروز خوشحالیم که استانداری اعلام میکند توانستیم برنج را وارد کنیم تا شاید کمی از قیمت 5 هزار تومانی آن کاسته شود»!
موسوی لاری در پایان با اشاره به آنچه آن را تلاش اندیشههای متحجرانه برای حضور در جامعه خواند گفت: «حتی وقتی فرزند امام در مقابل تخطی از اندیشه امام موضع میگیرد به او اهانت میشود و دفتر تنظیم و نشر آثار امام به دلیل اینکه با تحریفکنندگان اندیشه امام همراه نمیشود مورد اهانت قرار میگیرد و خواستار پالایش این مؤسسه میشوند».
موسوی لاری در پایان این جلسه در پاسخ به پرسش دانشجویی که از او پرسید « چرا دوباره اصلاحات؟» گفت: «به اعتقاد شما جایگزین اصلاحات چیست ؟ ما ظرفیتهایی برای اصلاح امور داریم، آیا اگر جامعه بر مدار قانونی اداره شود کسی باید مخالف باشد»؟
وی افزود: «راه اصلاح از درون با منطق و عقلانیت ما را به نتیجه میرساند و راههایی که ما را به ناکجا آباد میبرد ما را به نتیجه نمیرساند. معتقدم دوم خرداد با همه موانع پیش رو به پیروزی رسید و اصلاحات توانست قانونگرایی را به یک فرهنگ تبدیل کند و احزاب را سامان دهد و NGO های فعالی به وجود آورد».
وی تأکید کرد: «با رفع معایب و نقایص و تقویت بنیانهای فکری مسیر اصلاحات را پیش خواهیم برد».
دانشجوی دیگری خطاب به موسوی لاری گفت: «چرا عدهای از اصلاحطلبان در سالهای اولیه دوم خرداد هاشمی رفسنجانی را تخریب کردند و چرا شما جلو تخریب هاشمی را نگرفتید و به توصیه امثال کروبی و زیباکلام توجه نکردید؟ من معتقدم برخی رفتارهای مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی باعث شکست اصلاحات شد».
موسوی لاری در پاسخ به این دانشجو گفت: «تخریب جناب آقای هاشمی رفسنجانی مورد حمایت مجموعه دوستان اصلاحطلب نیست و همیشه مورد نکوهش بوده. معتقدم همان دوستانی که با هاشمی رفسنجانی آن گونه برخورد کردند بعد از مدتی شعار عبور از خاتمی را نیز مطرح کردند و شاید عدهای میخواستند نگاه خود را نگاه رایج اصلاحات کنند؛ بنابراین تخریب هاشمی رفسنجانی که هیچ، تخریب هیچ کس را قبول نداریم».
وی در پاسخ به سوال مطرح شده درباره آنچه نقش حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در شکست اصلاح طلبان خوانده شد نیز گفت: «من عضو مجمع روحانیون مبارز هستم، بنابراین سوال شما از دیگر گروههای سیاسی را باید نمایندگان آن گروه جواب دهند؛ اما به هیچ عنوان نمیپذیرم که اصلاحات شکست خورده، وقتی در مجلس هشتم 86 نماینده را رد صلاحیت کردهاند معنایش این است که عرصه رقابت را گرفتهاند، معنایش شکست اصلاحات نیست، همانگونه که مجموع کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات دوم ریاستجمهوری بیشتر از گروه رقیب رأی آوردند؛ اما به عنوان جریان اصلاحطلب می پذیریم که اشتباهمان ارائه سه کاندیدا در انتخابات ریاستجمهوری گذشته بود و اگر به جای سه کاندیدا یک کاندیدا داشتیم امروز نتیجه انتخابات چیز دیگری بود».
موسوی لاری در پاسخ به دانشجوی دیگری نیز گفت: «در مجلس هشتم فقط امکان رقابت بر سر یک سری کرسیهای مجلس را داشتیم، آن هم با کسانی که کاندیداهای اول ما در بسیاری از حوزهها نبودند، با این حال بیش از 55 نفر از دوستان اصلاح طلب رأی آوردند و همین جا اعلام میکنم مجلس هشتم مثل مجلس هفتم نخواهد بود؛ چراکه این مجلس فراکسیونهای متعددی خواهد داشت و خیلی از کاندیداهای مستقل نیز برای بازیابی خود جذب برخی فراکسیونها میشوند و یا فراکسیون دیگری تشکیل میدهند؛ همانگونه که جریان اصولگرا نیز برای بازیابی خود به تشکیل فراکسیونهای متعددی دست میزند».