آلبرت بغزیان، کارشناس و تحلیلگر اقتصادی در یادداشتی نوشت: نخست) این روزها عباراتی از این دست که «مذاکرات هستهای تاثیری در نوسانات بازارها ندارد»، «دولت نظم و نظام بازارها را به مذاکرات گره نزده» و... به کرات شنیده میشود. به طور طبیعی هر اظهارنظری از سوی دولتمردان، باید مبتنی بر اسناد، شواهد و مدارک متقن باشد. زمانی که صحبتی از جانب مسوولان مطرح میشود، بدون اینکه استدلال معقولی پشت آن وجود داشته باشد، این معنا را به اذهان عمومی متبادر میسازد که مسوولان عوامفریبی میکنند. اینکه از یک طرف عنوان شود، تحولات بازار ارز (و سایر بازارها)، ارتباطی با مذاکرات ندارد و از سوی دیگر کوچکترین خبری از وین، طول و عرض بازارها را به هم بدوزد، نشاندهنده آن است که دولت اطلاعات درستی به جامعه نمیدهد. با هر روش آماری که بازارها بررسی شوند، روشن است نبض بازار ارز در وین میتپد. عدم انجام مذاکرات، بنبست در مذاکرات یا تداوم تحریمها، ابتدا باعث صعودی شدن نرخ ارز و سپس رشد قیمت مجموعه کالاها و خدمات در کشور میشود.
دوم) باید دید، اساسا چه دلیلی دارد که نرخ ارزی که قبل از سال ۹۷ در محدوده قیمتی، زیر ۴ هزار تومان قرار داشت، بعد از خروج ترامپ از برجام به ۳۰ هزار تومان برسد. سپس با آغاز دور جدید مذاکرات، نرخ ارز حول و حوش قیمت ۲۵ الی ۲۶ هزار تومان قرار بگیرد؟ طبیعی است که این نوسانات برآمده از اخبار مذاکرات هستهای است. نکته جالب در این میان، رفتار ساختارهای اقتصادی کشور مانند بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و... است. بخش مهمی از نوسانات صعودی بازار ارز به دلیل تصمیمات اشتباه بانک مرکزی است. در شرایطی که کشور تحریم است و کمبود ارز وجود دارد...
ناگهان بانک مرکزی اعلام میکند به هر کارت ملی ۲۲۰۰ دلار، ارز تخصیص میدهد. این نوع تصمیمات باعث افزایش رویکردهای سوداگرانه در بازار و گسترش نوسانات میشود. مردان اقتصادی رییسجمهوری یا نمیدانند که در بطن اقتصاد کشور چه میگذرد یا اینکه میدانند و اطلاعات اشتباه در اختیار رییسجمهوری قرار میدهند.
سوم) در این میان بسیاری به دنبال تحولات آینده نرخ ارز هستند. پاسخ این پرسش به طور مستقیم به مذاکرات ارتباط دارد. چنانچه احتمال احیای برجام، جدیتر شود، نرخ ارز در وضعیت باثبات قرار میگیرد. در نقطه مقابل اگر اخبار ناخوشایندی از مذاکرات به بازارها برسد، نرخ ارز در دالان صعودی قرار میگیرد و بر نوسانات افزوده میشود. بارها به این واقعیت اشاره کردهام که رییس بانک مرکزی، اقتصاددان نیست؛ بنابراین درکی از زیر پوست تحولات بازار ارز و نظامات اقتصادی ندارد. اما این واقعیت را که مذاکرات بر نوسانات نرخ ارز اثر میگذارد، حتی یک بچه دبیرستانی هم میداند. امروز شما از بچههای ۱۰ الی ۱۵ ساله درباره نرخ ارز بپرسید، میگویند که وابسته به مذاکرات است؛ اما اینکه مسوولان ارشد دولت و شخص رییسجمهوری، این ارتباط را انکار میکنند، عجیب است.
چهارم) تصمیم مجلس برای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، گزاره دیگری است که بدون تردید، بازار ارزی کشور را با تکانههای متعدد روبهرو میسازد. نهتنها بازار ارز کشور به دلیل این تصمیم ملتهب میشود، بلکه مجموعه بازارها و قیمت کالاها و خدمات در کشورمان با افزایش مواجه میشوند. دولت در این شرایط باید با تدبیر عمل کند و اجازه ندهد، حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی معیشت ملت را مختل کند. در روزهای پایانی سال، سفرههای ملت خالی است و توان رشد فزاینده قیمتها را به دلیل حذف ارز ترجیحی ندارند. بانک مرکزی باید جایگزینهای ارزی ارایه کند تا بازار با خلأ ارزی مواجه نشود. از همین امروز میتوان پیشبینی کرد که نرخ تورم به دلیل این تصمیم با تکانههای تازهای مواجه شود.