گوهر یسنا انزانی اظهار کرد: این تصور که زوجین هر جایی که میروند باید با هم باشند، غلط است و ریشه آن به آنچه افراد در خانواده و فرهنگ زندگی خود قبل از ازدواج و بین روابط والدین شاهد بودهاند، باز میگردد.
وی با ذکر مثالی افزود: برای مثال دختری که مادرش همواره با مادر شوهر دچار چالش بوده و رفتار پدرش با خانواده تحت تاثیر سخنان مادر شوهر بوده است، با همین زمینه فکری وارد زندگی مشترک میشود و تصور میکند برای حفظ زندگی مشترک باید همه جا در کنار همسر خود باشد. در واقع نوع نگرش افراد در این موضوع از نوع ارتباطی که بین والدین وجود داشته، نشات میگیرد.
این روانشناس معتقد است که هر زوج باید اهداف خاص خودش را داشته باشد و برای اهداف فردی خود پس از ازدواج نیز تلاش کند.
به گفته انزانی، زن و مرد همانند دو دایر ه هستند که با ازدواج در کنار هم قرار میگیرند و از این رو در بخشهایی از زندگی مشترک با یکدیگر همپوشانی دارند و در قسمتهایی نیز همپوشانی ندارند.
وی با اشاره به لزوم داشتن اهداف فردی و دنبال کردن این افراد پس از ازدواج، خاطر نشان کرد: هر فرد باید اهداف خاص خود را در زمینه های مختلف معنوی، تفریحی، آموزشی، جسمی و روحی و... پس از ازدواج نیز دنبال کند. در واقع پس از ازدواج زوجین باید هم اهداف فردی و هم اهداف مشترک زوجی داشته باشند و آنها را دنبال کنند.
این روانشناس بخشی از احساس مالکیت زوجین نسبت به یکدیگر پس از ازدواج را به ترسهای درونی معطوف دانست و تصریح کرد: این احساس وابستگی و ترس از دست دادن همسر پس از ازدواج و به ویژه در سالهای اولیه زندگی مشترک بیشتر میشود این در حالی است که زوجین در روابط خود نیاز به صمیمیت و نه ترس دارند.
انزانی صمیمیت تفریحی، روانشناختی، عقلانی و جسمی را از جمله انواع صمیمیت عنوان کرد و ادامه داد: هرچه صمیمیت میان زوجین بیشتر شود ترسهای درونی آنها کاهش مییابد. در واقع زوجین میتوانند بخشی از زندگی مشترک را صرف فعالیتهای مشترک در راستای صمیمتهای یاد شده کنند و بخشی دیگر را به صورت فردی مشغول انجام فعالیتها و اهداف فردی خود باشند.
به گفته وی، اگر زوجین نتوانند به اهداف فردی خود دست یابند نهایتا تمام زندگی را در بودن با همسر معنا میکنند و از این رو ترس از دست دادن همسر در آنها شدت میگیرد.
این روانشناس در عین حال تاکید کرد که نمیتوان مرز خاصی را برای انجام فعالیتهای مشترک و فردی در زندگی مشترک تعیین کرد چراکه این امر به ویژگیهای شخصیتی، محیطی و خانوادگی هر فرد بستگی دارد.
انزانی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اهمیت مشاوره پیش از ازدواج برای شناخت بهتر از خود و همسر، افزایش صمیمیت، تعهد و شور و شوق بین زوجین را بهترین راه حل برای رفع ترس از کنار همسر نبودن دانست و این را هم گفت که زوجین باید خواستهها و انتظارات خود را بشناسند، درباره خواستهها و انتظارات یکدیگر صحبت کنند و در عین حال بر روی اهداف فردی خود نیز تمرکز کنند.
این روانشاس در پایان سخنان خود، افزود: خاطرات گذشته افراد و محیطی که در آن پرورش پیدا کردهاند در دیدگاه و نگرش آنها نسبت به چگونگی فعالیت فردی و مشترک پس از ازدواج بسیار مهم است. بنابراین میتوان برای شناخت این مسائل و رفع آنها از مشاوره پیش از ازدواج کمک گرفت تا بتوان زندگی آگاهانهای را شروع کرد.