راهبردیترین تصمیم پوتین برای بازگرداندن بخشی از وجهه مخدوش شدهاش و موقعیت منطقهای و بینالمللی روسیه و خدمت به مردم این کشور باید مبتنی بر خاتمه دادن به جنگ، تخلیه اراضی اشغالی اوکراین، احترام به تمامیت ارضی این کشور و جبران خسارات وارده به اوکراین در قبال دریافت تضمین امنیتی از آمریکا و ناتو و لغو کلیه تحریمها و همکاریهای اقتصادی و تکنولوژیکی و... با غرب باشد.
افشار سلیمانی، دیپلمات سابق، در یادداشتی برای اعتمادآنلاین نوشت: رئیسجمهوری روسیه روز یکشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت روز «ناوگان دریایی روسیه» دکترین دریایی جدید این کشور را امضا کرد که مرزها و مناطق منافع ملی و راهبردی روسیه را مشخص کرده است و بر حفاظت قاطع از آنها با تمامی ابزار ممکن تاکید میکند. دکترین دریایی، یک سند برنامهریزی راهبردی است که اولویتهای سیاست ملی دریایی را در راستای استقلال و خودکفایی فدراسیون روسیه در زمینه فعالیتهای دریایی تعریف و اهداف آن را مشخص میکند.
اهم اظهارات پوتین در رابطه با دکترین جدید دریایی روسیه را میتوان در سرفصلهای زیر خلاصه کرد:
- در این سند مرزها و مناطق منافع ملی روسیه اعم از اقتصادی، بسیار مهم و راهبردی، آشکارا مشخص شده است.
- این منطقه شامل آبهای دریای قطب شمال، آبهای دریای سیاه، اوخوتسک و برینگ، تنگه بالتیک و کوریل است که مناطق راهبردی برای روسیه محسوب میشود.
- ما به طور قاطع و با تمام ابزار ممکن، حفاظت از این مناطق دریایی را تضمین خواهیم کرد.
- تواناییهای ناوگان دریایی روسیه همچنان کلیدی بوده و قادر است با موفقیت، با افتخار، وظایف راهبردی را در مرزهای کشور و در هر منطقه از اقیانوسهای جهانی انجام دهد و به هر کسی که قصد تجاوز به حاکمیت و آزادی روسیه را داشته باشد، با سرعت برق و قاطعانه پاسخ دهد.
- سامانه موشکی ما فوق صوت «زیرکون» ویژه روی آب در ماههای آینده (احتمالا سپتامبر سال جاری) در ناوگان دریایی «آدمیرال گورشکوف» مستقر خواهد شد.
- امکانات مجتمع صنایع نظامی روسیه بیپایان است!
ملاحظاتی در مورد ادعاهای روسیه در مورد توانمندی نظامی
- وزارت دفاع روسیه پیشتر در ماه مارس اعلام کرده بود که پرتاب آزمایشی موشک «زیرکون» از عرشه یک ناو هواپیمابر ممکن است در ماه ژوئن تا جولای سال جاری به پایان برسد و در صورت موفقیتآمیز بودن، این پرتاب میتواند آخرین آزمایش باشد. اما هنوز پرتاب نشده است!
- با تهاجم روسیه به اوکراین و تحریمهایی که از سوی آمریکا و متحدانش صورت گرفته است، روسیه را چالشهای جدی در زمینههای مختلف مواجه شده است.
- در حالیکه شش ماه از تهاجم نظامی روسیه به اوکراین میگذرد این کشور از جهات اقتصادی، تکنولوژیکی و سرمایهگذاری با مشکلات زیادی مواجه شده است.
- بهرغم مشکلات انرژی حادث شده در کشورهای اروپایی و آمریکا و افزایش قیمت سوخت در این کشورها و نرمش برخی از این کشورها از جمله مجارستان، غرب گذشت چندانی در تخفیف تحریمهای روسیه از خود نشان داده نداده است.
- روسیه در طول ماههای اخیر با دور زدن تحریمها به کمک ایران و فروش ارزان نفت و بعضاً به روبل توانسته است تا حدی در برابر تحریمها مقاومت کند.
- کاهش درآمد ملی روسیه و بلوکه شدن داراییهای خارجی روسیه و افزایش هزینههای این کشور ناشی از تاثیر تحریمها و تامین مالی جنگ در اوکراین مشکلات زیادی برای این کشور ایجاد خواهد نمود.
- حمله پوتین به اوکراین و افزایش نگرانیهای امنیتی اروپا سبب تقویت همکاریهای ناتو و اتحاد و اتحادیه اروپا و ژاپن و کره جنوبی با آمریکا و ارسال کمکهای نظامی و مالی به اوکراین توسط این جبهه شد.
- در این میان ژاپن و کره جنوبی که علاوه بر روسیه از ناحیه چین و کره شمالی نیز نگران امنیت خود هستند بیشتر از کشورهایی اروپایی به آمریکا نزدیکتر شدند.
- برتری نظامی و اقتصادی و سیاسی جبهه غرب بر روسیه بهرغم مشکلاتی که از حیث اقتصادی و انرژی دارند و عدم حمایت عملی چین و هند از روسیه، دست پوتین را برای انجام مانور موثر برای مواجهه با این جبهه کوتاه کرده است.
- حتی اگر روسیه، بر فرض بتواند اوکراین را به صورت کامل تصرف یا آنگونه آرزو میکند میان روسیه و کشورهای همسایه اوکراین تقسیم کند، روسیه عملاً همسایه دیوار به دیوار ناتو خواهد شد و این یک نقض غرض است. به این معنی که پوتین به بهانه عضویت احتمالی اوکراین در ناتو که نه به بار بود نه به دار و حتی سه کشور بزرگ اروپایی در این رابطه چراغ زردی در برابر اوکراین روشن کرده بودند با این اقدام عملاً روسیه را همسایه ناتو خواهد نمود! اگر چه بدون آن هم با عملی شدن عضویت فنلاند در ناتو، روسیه همسایه این پیمان خواهد شد!
نتیجهگیری
با تعمق در گزارههای اشاره شده به نظر میرسد اکثر ادعاهای پوتین در رابطه با دکترین دریایی روسیه و در نبرد با اوکراین و تهدید اتمی غرب مخلوطی از واکنشهای سیاسی، تبلیغاتی و بلوف بوده و آنگونه که آرزو دارد به آنها دست نخواهد یافت و همانگونه که آشکارا یا تلویحاً سخن از احیای تزاریسم یا شبهشوروی میگفت امروز با حفظ پیرامون و خارج نزدیک مشکل جدی دارد و در صورت ادامه راه خطایی که با اقدامات سلبی در جماهیر شوروی سابق از جمله روسهراسی که منجر به واگرایی این کشورها از روسیه گردیده و همینطور حمله اخیر به اوکراین آغازیده است محتمل است در آینده با بحران حفظ تمامیت ارضی روسیه مواجه شود.
در صورتی که روسیه بتواند چین یا چین و هند را بهرغم برخی اختلافات با خود متحد کند و سه کشور اتحاد خود را به سطح شراکت استراتژیک برسانند و کشورهای غیرمتحد آمریکا از جمله ایران را بدون نگاه سلطهگرانه به این اتحاد جلب کنند و در حوزههای مختلف بهویژه در خصوص مسائل اقتصادی و تجاری و مالی و پولی وابستگی به آمریکا و سیستمهای بانکی غرب و دلار را کاهش داده یا قطع کنند و از عامل انرژی استفاده بهینه کنند و سازمان همکاری شانگهای و کشورهای عضو بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا را عملیاتی کنند، شاید بتوان انتظار داشت روسیه بتواند این بحران را مهار کند.
اما به نظر میرسد تشکیل چنین اتحادی به دلایل ذیل چندان هم آسان نباشد. پوتین با چهار پاشنه آشیل برای حفظ خود و روسیه مواجه است:
- کندی در رشد اقتصادی و تولید و خرید تکنولوژیهای برتر ناشی از تحریمها
- ضعف موقعیت منطقهای و بینالمللی برآمده از تجاوز به اوکراین
- مشکلات معیشتی مردم روسیه
- بحران دموکراسی
در عین حال از اهرمهای تاثیرگذاری از جمله انرژی، تسلیحات، توانایی هستهای نظامی و ژئوپلیتیک، برخوردار است. در صورتی که چین در عین حال که از موقعیت برتری نسبت به روسیه بهویژه در زمینه سهم ۱۵ درصدیاش از تجارت جهانی برخوردار است، اما پاشنهآشیلهای مهمش نیاز به انرژی، تجارت گسترده با آمریکا و نیاز به تکنولوژیهای برتر این کشور، بحران دموکراسی در داخل و چالشهایی است که با آمریکا در موضوع تایوان و رقابت با آمریکا دارد.
اما هندوستان نسبت به روسیه و چین در مجموع از موقعیت بهتر و برتری برخوردار است و به عنوان یک کشور دموکراتیک و تقریباً بدون چالش با آمریکا و اقتصاد و تکنولوژی رو به پیشرفت،کفه ترازوی سیاست خارجیاش بیشتر به سوی غرب سنگینی میکند.
با این تفاسیر، اینکه چنین اتحادی امکان شکلگیری داشته باشد چندان خوشبینانه به نظر نمیرسد، اما همکاری در چارچوب سیاست توازن قوا آنگونه که اکنون در جریان است قابل دوام خواهد بود، ولی نمیتواند موجب تقویت موقعیت روسیه در برابر غرب گردد، مگر اینکه مناسبات چین و آمریکا دچار تنش جدی شده و سبب نزدیکتر شدن چین به روسیه شود، اما در رابطه با هند احتمال بروز چنین شرایطی تقریبا نزدیک صفر است.
از این رو راهبردیترین تصمیم پوتین برای بازگرداندن بخشی از وجهه مخدوش شدهاش و موقعیت منطقهای و بینالمللی روسیه و خدمت به مردم این کشور باید مبتنی بر خاتمه دادن به جنگ، تخلیه اراضی اشغالی اوکراین، احترام به تمامیت ارضی این کشور و جبران خسارات وارده به اوکراین در قبال دریافت تضمین امنیتی از آمریکا و ناتو و لغو کلیه تحریمها و همکاریهای اقتصادی و تکنولوژیکی و... با غرب باشد.