کد خبر: ۷۹۰۶۶۱
تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۶
یک تحلیلگر مسائل چین پاسخ داد

چرا در مذاکرات برجام شاهد کنشگری فعال چین نیستیم؟

یک تحلیلگر مسائل چین گفت: یکی از دلایلی که باعث شده چین در مذاکرات هسته‌ای نقشی فعال ایفا نکند، این است که تمایل ندارد برجام به‌گونه‌ای به نتیجه برسد که ایران به سوی غرب برود.
چرا در مذاکرات برجام شاهد کنشگری فعال چین نیستیم؟
آفتاب‌‌نیوز :

دکتر فاطمه محروق در خصوص کنشگری چین در مذاکرات هسته‌ای، اظهار کرد: بر خلاف روسیه که کنشگرانه جلو می‌رود یا آمریکا که به واسطه موقعیتش خیلی کنشگرانه و یکجانبه‌گرا عمل می‌کند، چین کشوری بسیار محتاط است. در واقع چین به صورت خزنده جلو می‌رود و به همین دلیل زمانی رفتارش به دیپلماسی خجول معروف بود. هرچند که الان دیپلماسی چین تغییر کرده و جسارتش بیشتر شده است، ولی این جسارت چین به حوزه پیرامونی نزدیک خودش یا در جدال و رویارویی‌هایش با ایالات متحده آمریکا که در سال‌های اخیر بیشتر شده، معطوف می‌شود.

وی با بیان اینکه چین محتاطانه قدم برمی‌دارد تا بتواند ثبات در امنیت اقتصادی و همکاری‌های اقتصادی خود را در دنیا حفظ کند، افزود: هرچند ممکن است چین مثل کشورهای غربی و روسیه برای برنامه هسته‌ای ایران نگران باشد، اما چون می‌بیند دیگران در حال اعمال فشار بر ایران هستند، ترجیح می‌دهد سواری رایگان بگیرد و بر تلاش‌هایی که از جانب سایر کشورها برای محدود کردن برنامه هسته ‌ای ایران صورت می‌گیرد، سوار شود.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی ادامه داد: در واقع چین برای روسیه و سایر بازیگران فضا را باز می‌گذارد تا اگر قرار باشد فشاری بر ایران صورت گیرد، توسط آنها انجام شود و چین در هر جا نیاز باشد حمایت‌های لازم را به عمل می‌آورد و از طرفی سعی می‌کند روابط خود را با ایران حفظ کند تا بتواند از مزیت‌های اقتصادی و حتی مزیت‌های راهبردی ایران مستقلی که می‌تواند در یارگیری‌های استراتژیک در کنار چین باشد، استفاده کند.

محروق با اشاره به نگرانی چین از همراهی ایران با آمریکا عنوان کرد: دلیل دیگری که باعث شده چین در مذاکرات هسته‌ای نقش فعالی ایفا نکند، به افزایش سطح تنش آمریکا و چین و کاهش سطح همکاری‌های دوجانبه آنها در سال‌های اخیر بازمی‌گردد. چین تمایل ندارد برجام به‌گونه‌ای به نتیجه برسد که ایران به سوی غرب برود. این نگرانی چین کاملا در دولت قبل آشکار و هویدا بود که هرگاه ایران در تحریم باشد به سمت چین می‌رود و هرگاه تحریم تمام شود و فضا برای همکاری با غرب به وجود آید، به دامن غرب بازمی‌گردد. حجم همکاری چین در مذاکرات کاهش پیدا می‌کند تا از وضعیت تحریم ایران نهایت استفاده را بکند و ایران به دامن کشورهای غربی نرود.

وی در ادامه با اشاره به غیرقابل پیش‌بینی بودن نتایج مذاکرات گفت: به دلیل تصمیمات دولت مبنی بر درز نکردن مباحث مطرح شده در مذاکرات به بیرون، ما اطلاعاتی از روند مذاکرات و محورهای آن نداریم. بنابراین نتیجه مذاکرات غیرقابل پیش‌بینی است. همچنین اخبار ضد و نقیض رسانه‌ها نیز اغلب غیر قابل اعتماد است، زیرا این اخبار در چارچوب ‌جنگ رسانه‌ای برای جهت‌دهی به افکار عمومی در ایران و خارج است.

این تحلیلگر مسائل چین اظهار کرد: آمریکا تمام تلاشش را در مذاکرات می‌کند تا نه فقط برنامه هسته‌ای را بلکه قدرت بازدارندگی ایران را هم خنثی کند. اینکه می‌گویند اقتصاد ایران با تحریم شرطی می‌شود، به این معنی است که آمریکایی‌ها قصد ندارند تحریم را که مهم‌ترین ابزار آنان برای محدودسازی است، کنار بگذارند.

محروق ادامه داد: حتی اگر توافقی هم صورت بگیرد، چون آمریکا تحریم‌ها را لغو نمی‌کند بلکه معلق نگه می‌دارد و نیاز به طی شدن بازه‌های ۶ ماهه و ۸ ماهه است، ریسک سرمایه‌گذاری در ایران همچنان باقی خواهد ماند. این نشان می‌دهد آمریکا قصد ندارد سطح تنش‌هایش را با ایران کاهش دهد.

وی درباره پیوند نتایج برجام با قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین عنوان کرد: در طرح ۲۵ ساله جامع مشارکت راهبردی، سطح مشارکت دو کشور ایران و چین به مشارکت جامع راهبردی رسیده است، یعنی ایران برای چین یک نقش مهم در دفاع از منافع راهبردی چین دارد. از این نظر به دلیل اینکه قرارداد ۲۵ ساله در سطح کلان حاکمیتی امضا شد و نه در سطح دولت‌ها که با تغییر دولت، مفاد این قرارداد دستخوش تغییر شود، پس چه برجام به نتیجه برسد و چه نرسد، منافع راهبردی چین خیلی تحت‌الشعاع قرار نخواهد گرفت و همکاری ایران و چین به سطحی از همکاری‌های راهبردی رسیده است که می‌توانند با هم در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی همکاری کنند.

عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی تاکید کرد: به خاطر تنش‌های موجود میان ایران و آمریکا، چین بهتر می‌تواند در میان بازیگران منطقه‌ای روی ایران مانور دهد، هرچند برنامه جامع راهبردی ایران و چین هنوز به جایی نرسیده و نتیجه ملموسی نداشته است.

رویکرد آمریکا در قبال طرح‌های چین‌محور

محروق در خصوص واکنش آمریکا به چالشگری‌های چین برای ایالات متحده، اظهار کرد: بر اساس مقالات و تحلیل کارشناسان، آمریکا در قبال منافع مشترکش با چین در مناطق استراتژیک، یا باید مشارکت فعالی در مقابل چین داشته باشد و یا هیچ مشارکتی نداشته باشد و افول خود را مشاهده کند و بگذارد تمام ارتباطات به سمت چین برود و کشورها از سمت زنجیره ارزش آمریکامحور به سمت زنجیره ارزش چین‌محور حرکت کنند.

وی ادامه داد: زمانی که چین بانک توسعه زیرساخت سرمایه‌گذاری آسیا (AIIB) را مطرح کرد، واکنش آمریکا عدم پیوستن به این بانک بود، زیرا اگر آمریکا به این بانک می‌پیوست، به معنای به رسمیت شناختن تلاش چین برای ایجاد نظم موازی با نظم برتون وودز آمریکامحور بود. پس به شدت مخالفت کرد و از متحدین خود خواست به هیچ عنوان وارد این بانک نشوند. ولی از بریتانیا گرفته تا آلمان و فرانسه و تمام متحدین آمریکا از جمله رژیم صهیونیستی، همگی عضو این بانک هستند و فقط آمریکا و ژاپن به دلیل تنش‌های استراتژیکی که با چین دارند، در این بانک عضو نشدند.

این استاد دانشگاه افزود: در مقابل این عدم کنشگری، در زمان اوباما آمریکا سعی داشت طرح مشارکت دوستی فراآتلانتیک (TTP) را امضا کند که چین عضو این طرح نبود، چراکه این طرح برای مهار چین بود، زیرا به دلیل رشد اقتصادی چین درشرق آسیا، این کشور توانسته بود معماری امنیتی آمریکا را در شرق آسیا به چالش بکشد. سیاست چرخش به آسیایی که اوباما مطرح کرده بود، این بود که به شکلی در تنظیم برنامه‌ها، قراردادها و دستورکارهای قرن ۲۱ در شرق آسیا مشارکت کند که رهبری آن با آمریکا باشد تا رهبری شرق آسیا به دست چین نیفتد. چین در مقابل این برنامه‌ آمریکا، برنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقه‌ای (RCEP) را به عنوان رقیب TTP طراحی کرد که آمریکا در آن حضور نداشت، زیرا حضور آمریکا برنامه‌های چین را مختل می‌کرد.

این تحلیلگر مسائل چین اضافه کرد: وقتی ترامپ روی کار آمد از TTP خارج شد و پیرو آن تمامی کشورها با جدیت بیشتر از قبل به سمت RCEP چرخش پیدا کردند، ولی با روی کار آمدن بایدن آمریکا سعی می‌کند توازن نظامی را به نفع خود تغییر دهد و در عرصه تجاری شبکه‌ای از اتحادهای چندجانبه بر علیه چین ایجاد کند. بنابراین آمریکا یا رویکرد عدم مشارکت در طرح‌های چین را در پیش می‌گیرد یا سعی می‌کند که در طرح های چین وارد شود، ولی از داخل اختلال به وجود آورد.

لزوم شکل‌گیری روابط سه‌جانبه بین ایران، چین و روسیه

محروق در خصوص رویکرد و کنشگری ایران در در قبال چین اظهار کرد: در وضعیت تغییر قدرت در نظام بین‌الملل، با توجه به سیال بودن محیط‌های عملیاتی در قدرت‌های بزرگ، ایران باید برای پیشبرد سیاست‌های منطقه‌ای و کنشگری خود در سطح نظام بین‌الملل، سطح روابطش را با شرکای منطقه‌ای خود مثل چین سه‌جانبه و چندجانبه کند. یعنی دیپلماسی نوآورانه در سیاست خارجی خود در پیش گیرد.

وی با تاکید بر لزوم ایجاد روابط سه‌جانبه‌ ایران و چین با سایر کشورها گفت: ایران باید سطح روابط دوجانبه راهبردی خود با چین را به روابطش با روسیه‌ که شریک راهبردی‌اش است پیوند دهد و سه‌جانبه‌ کند. ایران با چین قرارداد ۲۵ ساله راهبردی و با روسیه قرارداد ۲۰ ساله راهبردی بسته است و در کنار این روابط دو جانبه، ایران می‌تواند قرارداد سه‌جانبه‌ چین، روسیه و ایران را دنبال کند و تا جایی که امکان دارد در محیط همسایگی خود روابط سه‌جانبه‌ ایران و چین با کشورهای دیگر که دارای مرزهای مشترک یا محیط عملیاتی مشترک هستند، ایجاد کند زیرا مرزها دیگر بر پایه مرزهای جغرافیایی نیست و بر پایه مرزهای ارتباطی است.

این استاد دانشگاه فردوسی با اشاره به اهمیت مرزهای جغرافیایی و ارتباطی عنوان کرد: ایران و خراسان در طرح کمربند و جاده در فضایی بینابینی قرار دارند. با توجه به اهمیت مرزهای جغرافیایی، اگر ایران بتواند به عنوان حلقه پیونددهنده و مرکزیت بینابینی در تحکیم و تعاملاتش با چین و همچنین سایر بازیگرانی که در مسیر طرح کمربند و جاده هستند پیوندسازی کند، می‌تواند ایران را در آینده به یک بازیگر مهم منطقه‌ای و جهانی تبدیل کند. ولی اگر نتواند از ظرفیت‌هایش استفاده کند، موقعیت بینابینی ایران به عنوان حلقه پیونددهنده کاهش پیدا می‌کند. این سه‌جانبه‌سازی به روابط ایران و چین کمک خواهد کرد.

محروق گفت: بخش دیگر کنشگری ایران برای افزایش ارتباطات با چین به نوآوری‌های نهادی برمی‌گردد که بهتر است انجام گیرد. در واقع منظور از نوآوری و پیوندسازی نهادی، همان عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای، همکاری‌های فعال ایران در اکو و توافقنامه‌های ترجیحی است که با اتحادیه اقتصادی اوراسیا برقرار می‌کند. ایران در کنار پیوندسازی‌ها به رویه‌های نهادی شکل می‌دهد. در واقع هر چقدر این هم‌پیوندی زیاد شود، در قالب طرح‌های ترانزیتی و دیگر همکاری‌ها، می‌تواند نقش مهمی در بازدارندگی ایران فراهم کند و ایران را به یک هاب ترانزیتی تبدیل کند و آن را با بازدارندگی‌های خود پیوند دهد، اما باید توجه کرد اگر ایران منفعلانه عمل کند، حتی اگر شرایط مناسب باشد، بهره‌مندی چندانی از ظرفیت‌هایش نخواهد داشت.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین