کد خبر: ۷۹۲۷۴
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۲:۲۰
دیوید میلیباند:

روسیه از بحران گرجستان درس اشتباه نگیرد

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- سرویس بین‌الملل: پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی، قوانین جدیدی برای روابط بین‌الملل در اروپای‌مرکزی ‌و ‌غربی و آسیای‌میانه در حال شکل‌گیری بوده‌اند. این روابط بر پایه اصولی چون استقلال، همبستگی متقابل، حق تمامیت ارضی، مسئولیت پذیری متقابل و همکاری بر اساس منافع مشترک، برقرار بوده‌اند. اصولی که درخور دفاع‌اند.

از کشورهای پس از جنگ می‌توان به اوکراین اشاره کرد. اوکراین نمونه کشوری است که استقلال خود را به دست گرفت و نباید به عنوان تهدیدی برای مسکو تلقی شود. این کشور به دنبال ایجاد روابط تازه با روسیه و شراکت متقابل است و نه روابط ارباب و رعیت دوران گذشته.

در این میان بحران گرجستان یک شوک ناخواسته بود. تصویر تانکهای روسی در این کشور همسایه‌اش، نشانگر این است که وسوسه باقی ماندن در قدرت سیاسی دوباره در روسیه ظهور کرده و این کشور هنوز با تقسیمات مرزی نقشه جدید اروپا کنار نیامده است.

پذیرش استقلال اوستیای‌جنوبی و آبخازیا از سوی روسیه و تغییرات مرزی جدید، پایان دوران پس از جنگ سرد را رقم زد و نشان داد که دیگر کشورها می‌توانند در موضع‌گیری‌های خود در قبال مسائل مهمی چون تعریف ملیت و قوانین بین‌المللی تجدید‌نظر کنند. رئیس‌جمهور روسیه می‌گوید که از یک جنگ سرد تازه نمی‌ترسد. ولی ما این جنگ را نمی‌خواهیم. او نباید یک جنگ سرد جدید راه بیندازد.

روسیه نباید از بحران گرجستان درس اشتباه بگیرد. تخطی از احترام به اصولی چون تمامیت ‌ارضی، دولت‌گردانی مردم‌سالارانه و قوانین بین‌المللی راه بازگشتی ندارد. روسیه در دو هفته اخیر نشان داد قادر به شکست ارتش گرجستان است؛ چیزی که هر کسی می‌دانست و نیاز به اثبات نداشت. اما در ازای آن روسیه در انزوای بیشتری قرار گرفت و احترام و اعتماد جامعه بین‌المللی به آن کاهش پیدا کرد. در کوتاه‌مدت روسیه از لحاظ نظامی موفق شد، ولی در نتیجه‌ آن در بلند‌مدت خسران‌های اقتصادی و سیاسی زیادی را متحمل خواهد شد.

«ولادیمیر پوتین» نخست‌وزیر روسیه سقوط اتحاد جماهیر شوروی را بزرگترین فاجعه‌ جغرافیایی-سیاسی قرن بیستم خوانده است. من چنین فکر نمی‌کنم و بیشتر مردم بلوک شوروی سابق نیز چنین فکر نمی‌کنند. برای روسیه بسیار ناگوار خواهد بود اگر 20 سال آینده را با این طرز تفکر سپری کند.

از سال 1997 هیچ‌کس به روسیه از پشت خنجر نزده است. ما با روسیه همکاری‌های گسترده داشتیم، ناتو و اتحادیه اروپا به این کشور پیشنهادات همکاری گسترده‌ای داده‌اند؛ عضویت در شورای اروپا و گروه هشت و همچنین اجلاس‌های مختلف از این نمونه‌ها است. ناتو و اتحادیه اروپا نه برای تهدید و تحقیر، بلکه برای بیشتر به‌کار‌گرفتن روسیه این مکانیزم‌ها و نشست‌ها را به‌راه انداخته‌اند. اتحادیه اروپا و ایالات متحده از روسیه حمایت اقتصادی کرده و شرکتهای غربی در روسیه سرمایه‌گذاری کردند و باعث پیشرفت قابل توجه روسیه در نتیجه اختلاط در اقتصاد‌جهانی شدند.

این عملکردهای خیرخواهانه و احترام به روسیه اخیرا از بین رفت. بدون شک روسیه باید نسبت به همسایه‌ها خود علاقه نشان دهد و نباید بار دیگر باعث تشکیل بلوک شرق شود. در اکثر اوقات راجع به اتحاد در اروپا صحبت می‌شود و عملکرد روسیه باعث اتحاد اروپا در خروج نیروهای روسی از گرجستان شد.

عملکرد روسیه در سازمان ملل در بیشتر اوقات مخالف دخالت نیروهای خارجی در زیمباوه یا برمه بوده است. درباره گرجستان، روسیه از موضع حامی امنیت و تمامیت ارضی اوستیا وارد این کشور شد و به نیروی نظامی متوسل شد. اما در این بین روسیه باید درباره پیروزیهای کوتاه مدت و موفقیت دائمی اقتصادی بیشتر بیاندیشد. قابل ذکر است حمله اتحاد شوروی به مجارستان در سال 1957 و همچنین چک‌اسلواکی در سال 1968 هیچ تاثیری بر بازار بورس روسیه نداشت؛ چون اساسا روسیه بازار بورسی نداشت.

اکنون، بحران گرجستان باعث کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران در روسیه شده است. سهام گاز پروم در طول یک روز، و میزان ذخیره ارزی روسیه در طول یک هفته سقوط 16 میلیارد دلاری داشتند. بنابراین خطر انزوای روسیه دور از ذهن نیست و در زمانی که جهان به جلوگیری از دست‌یابی به سلاح هسته‌ای و تغییرات جوی و امنیت در افغانستان می‌اندیشد، روسیه باید عکس‌العمل متفاوتی در سیاستهای خود نشان دهد.

در عین حال جامعه بین‌المللی نسبت به منابع گازی روسیه بی تفاوت نیست، ولی گازپروم نيز در مقابل نیازمند كشورهای سرمایه‌گذار است. در این بین اروپا باید روابط خود با روسیه را دوباره تنظیم کند. همچنین در تمام سازمانهای بین‌المللی نیازمند بازنگری روابط با روسیه هستیم.

من از رد درخواست شتابزده برای اخراج روسیه از گروه 8 و یا قطع روابط اتحادیه اروپا وناتو با روسیه عذرخواهی نمی‌کنم. توجه دنیا در حال حاضر متوجه اوستیا و آبخازیا است و گزینه امروز آشکار و واضح است؛ نباید حامی جنگ سرد بود بلکه باید نسبت به پايداری پایه‌های صلح تلاش کرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین