مهمترین نکته در تیم ساپینتو پرس شدید بازیکنان است. کمتر تیمی در جهان پیدا میکنید که بتواند از دقیقه یک تا پایان بازی این کار را به درستی انجام دهد. برای آلمانیها پرس کردن معنای متفاوتی دارد و آنها این شیوه را نوعی تاکتیک هجومی میدانند.
در صحنه گل اول این امر کاملا ملموس بود:
رضاوند و بابایی در دقیقه ۳ طوری مدافع نساجی را پرس کردند که او مجبور به دور کردن توپ شود، اما سرعت بالای آرش باعث شد توپ پس از برخورد به او جلوی پای پیمان قرار بگیرد.
پیمان حتی بعد از جا گذاشتن حقیقی هم تنها نبود و حضور به موقع محبی باعث شد که پیمان یک گزینه دیگر را هم در دسترس داشته باشد و همین امر موجب شد تا جانملکی روی خط دروازه نساجی تسلیم شود.
استقلال در این فصل ارسالهای با کیفیتتری روی دروازه حریفان دارد. مهدی قایدی و مهدی مهدیپور و ابوالفضل جلالی بازیکنانی هستند که در این فصل ارسالها را به عهده داشتهاند.
در دقیقه ۴۳ کرنر ارسالی به تیر اول با اثرگذاری مستقیم غلامی به دست شجاعی اصابت کرد تا عارف که بین دیگر جلو کشیدهها کوتاه قامتتر است بتواند یک پنالتی از حریف بگیرد. کرنرهای ارسالی در نیمه دوم هم کیفیت خوبی داشتند، اما مهاجمان استقلال بعد از گل سوم با خودخواهی بیش از اندازه فرصتسوزی کردند.
گل سوم استقلال، اما همان دلخواه هواداران بود. مهدیپور، پس از بازی با پیکان به همین امر اشاره کرد که اگر ارسالش پشت مدافعین پیکان توسط محبی به گل تبدیل میشد، هواداران نمیگفتند که ضعف استقلال نداشتن هافبک طراح است. سلمانی با دید خوب قایدی را صاحب توپ کرد و مهدی نشان داد که هیچ مشکلی برای برداشتن یار مستقیم خود ندارد؛ پاس ارسالی او برای محبی به قدری خوب بود که شماره ۷۷ استقلال را به اولین گلش برساند.
تیم ساپینتو اگرچه موقعیتهای زیادی را از دست داد و رکورد امید گل در لیگ برتر را شکست، اما توانست ۳ گل را با ۳ نقشه متفاوت به ثمر برساند تا مرد پرتغالی نشان دهد برای گلزنی از تنوع تاکتیکی خوبی بهره میبرد.