کد خبر: ۷۹۴۶۰
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۴:۳۷
سفیر کشور سودان در کفتگو با آفتاب مطرح کرد:

چاد به جای کمک، به مردم دارفور اسلحه می‌دهد

تنها 7 تا 8 هزار نفر در دارفور کشته شده‌اند
آفتاب‌‌نیوز :

آفتاب- سرویس بین‌الملل: در شرایطی حکم جلب «عمرحسن البشیر» به اتهام کشتار شهروندان سودانی در منطقه دارفور توسط دادستان دادگاه جزایی بین‌المللی صادر می‌شود که طبق آمار سازمان ملل تاکنون 7/2 میلیون نفر آواره و 300 هزار نفر در منطقه دارفور کشته شده‌اند.

اکنون عمرالبشیر 64 ساله که خود را برای انتخابات سال آینده ریاست جمهوری سودان آماده می‌کند حکم جلب وی به علت فقدان مدرک و اسناد یک سال به حالت تعلیق درآمده است. به هر حال اعلام این حکم بیشتر از اینکه به نفع مردم دارفور باشد جنبه سیاسی دارد تا عمرالبشیر به صورت داوطلبانه عرصه قدرت را کنار بگذارد و یا خود را برای عواقب سختگیرانه‌تری آماده کند. به منظور بررسی تحولات سودان و بخصوص منطقه دارفور با «سلیمان عبدالتواب الزین» سفیر جمهوری سودان در ایران به گفتگو پرداخته‌ایم.


کشور سودان به عنوان یک کشور آفریقایی از چه جایگاه ژئوپولتیكی در میان کشورهای آفریقایی برخوردار است؟ 
کشور سودان ضمن اینکه یک کشور آفریقایی محسوب می‌شود ولی به جهان عرب نیز نزدیک است و این جایگاه در میان شهروندان سودانی به مراتب بیشتر از سایر کشورهای آفریقایی مشاهده می‌شود به همین دلیل شهروندان سودانی خود را عرب آ‌فریقایی می‌دانند. البته از طریق همین مزیت اسلام به سایر نقاط آفریقا گسترش پیدا کرده است. در واقع اکنون افرادی که در سودان زندگی می‌کنند ضمن تماس با جهان عرب، اسلام را به سایر مناطق قاره آفریقا ترویج می‌دهند.

در شرایطی که اسلام نقطه مشترک میان شهروندان کشور سودان با سایر همسایه‌های این کشور است چرا اختلاف‌های میان سودان با سایر همسایگان افزایش یافته است؟
وجود اختلاف مابین انسان‌ها امری طبیعی است در واقع هرچه فرهنگ‌ها با یکدیگر برخورد بیشتری داشته باشند به طبع آن جوامع با مشکلات بیشتری مواجه می‌شوند به همین نحو اگر درهای ارتباط با دیگران را ببندیم و با مردم جهان ارتباط نداشته باشیم در مقابل نیز دارای مشکلی نخواهیم بود. 

اکنون مسیر حرکتی مسلمانان همسایه سودان که می‌خواهند به حج مشرف شوند از این کشور می‌گذرد و در واقع این روند باعث گسترش بیشتر تعاملات فرهنگی شهروندان سودانی با سایر کشورها شده است. البته با گسترش ارتباطات در مقابل فوائد موجود با مشکلاتی نیز مواجه خواهیم شد.

استعمارگران غربی و بخصوص فرانسوی‌ها چه نقشی در ایجاد گسست فرهنگی آفریقا و بخصوص کشور سودان ایفا کرده‌اند؟
یکی از نقشه‌های غرب این است که حکومت اسلامی قدرتمندی وجود نداشته باشد به همین دلیل پس از اینکه در سال 1983 میلادی در سودان حکومت اسلامی شکل گرفت آنها درصدد وارد شدن به حکومت هستند تا جایی برای مصالح خود پیدا کنند. در واقع آنها نقشه‌های خودشان را تحت عنوان نصیحت به کشورهای آفریقایی، خاورمیانه و جهان سوم ارائه می‌کنند و به همین دلیل است که آنها به سایر کشورها توصیه می‌کنند که از نظر اقتصادی به سوی سرمایه‌داری و از لحاظ ساختار حکومت شیوه لیبرال را دنبال کنند.

‌حتی آنها تلاش می‌کنند تا لباس و فرهنگ خودشان را به ما القا کنند. آنها می‌خواهند از مسیر فرهنگ وارد شوند تا در موعد مقرر بتوانند مصالح خودشان را دنبال کنند و یا نیازهای آنها تامین شود برای دستیابی به چنین هدفی در ابتدا می‌خواستند از طریق اسلام وارد شوند ولی متوجه شدند که به وسیله دین نمی‌توانند رخنه کنند به همین دلیل وارد مسائل قومی و نژادی شدند. البته پس از به وجود آوردن اختلاف‌ نقش نصیحت‌گر را بازی می‌کنند تا شکل ظاهری یک دشمن را نداشته باشند ولی از این طریق نیز بتوانند به مصالح مورد نظر خودشان دست پیدا کنند.

در واقع آنان همانطور که با ایران می‌جنگند تا یک کشور اسلامی پیشرفته تبدیل نشود و در میان کشورهای اسلامی از نظر اقتصادی و تکنولوژی ضعیف باقی بماند به همان شکل نیز می‌خواهند با پیشرفت کشور سودان مبارزه کنند با تمام این مشکلات کشور سودان پیشرفت‌های زیادی داشته است. که به عنوان نمونه در سال‌های نزدیک سودان خواهد توانست به سایر کشورهای همسایه برق صادر کند. به هر حال آنها می‌ترسند که سودان به یک حکومت دینی با پشتوانه مالی و تکنولوژی پیشرفته تبدیل شود. 

چرا پس از به قدرت رسیدن آقای عمر البشیر شاهد کاهش سرمایه‌گذاری و مشارکت شرکت‌های غربی در کشور سودان هستیم؟
کشور سودان درهای خود را برای سرمایه‌گذری خارجی باز گذاشته است ولی دولت آمریکا از سرمایه‌گذاری در سودان جلوگیری می‌کند و حتی اجازه سرمایه‌گذاری به شرکت‌های آمریکایی را نمی‌دهد ولی در همین شرایط نیز شرکت‌های غربی امیدوارند که شرایطی فراهم شود تا در پروژه‌های موجود سرمایه‌گذاری کنند. البته در هر حال باید این نکته را در نظر داشت که درهای سودان بر روی این سرمایه‌گذاران باز است.

تا چه اندازه طمع کشورهای غربی به منابع غنی نفت و اورانیوم منطقه دارفور منجر به گسترش بحران در این منطقه شده است؟
همانطور که اشاره کردم غرب نمی‌خواهد مسلمانان به تکنولوژی و پیشرفت دست پیدا کنند و به همین دلیل آنها می‌خواهند که سودان از اسلام و حکومت اسلامی عدول کند تا آنها نیز حاضر به سرمایه‌گذاری بزرگ در این کشور باشند. اکنون مساله اصلی منطقه دارفور با وجود منابع زیاد آب‌های زیرزمینی، کمبود آب است. 

اگر آنها به مردم منطقه دارفور کمک می‌کردند تا حفاری چاه صورت گیرد شاهد اینچنین خشکسالی در منطقه دارفور نبودیم. در مقابل آنها نه تنها این سرمایه‌گذاری را انجام نمی‌دهند بلکه ترجیح می‌دهند به مردم منطقه اسلحه بفروشند و بین آنها اختلاف ایجاد کنند تا از این طریق با دولت مرکزی وارد جنگ شوند. 

در واقع آنها می‌خواهند مردم دارفور در فقر و کمبود آب قرار داشته باشند تا اسلحه به دست بگیرند و برای چیزی که فکر می‌کنند حق آنهاست یکدیگر را قتل عام کنند. اکنون قطحی و گرسنگی به آنان چنان فشار آورده است که هر یک از آنها به نام عدالت‌خواهی و آزادی سودان و دارفور حزب و گروهی ایجاد کرده‌اند تا از این طریق مشکلات مردم دارفور را به پایان برسانند ولی با مسلح شدن آنها مساله به مراتب بزرگتر شد تا اینکه اکنون این درگیری‌ها تبدیل به جنگ شده است.

این در حالی است که می‌توانست این مشکلات زودتر حل شود. به عنوان نمونه کشور چاد همسایه سودان و منطقه دارفور است و نیمی از بستگان مردم دارفور در کشور چاد زندگی می‌کنند. در حقیقت کشور چاد به مراتب نزدیک‌تر از دولت مرکزی سودان به منطقه دارفور است و می‌توانست از طریق راه‌حل مسالمت‌آمیز این مشکل را حل کند ولی در مقابل آنها به مردم دارفور اسلحه دادند تا دشمنی آنها ادامه پیدا کند. 

آیا دولت سودان با اتخاذ تدابیر لازم نمی‌توانست از گسترش بحران دارفور جلوگیری کند؟
همانطور که اشاره کردم کشور چاد به مراتب از دولت مرکزی سودان به منطقه دارفور نزدیکتر است. آنها می‌توانستند به مردم این منطقه کمک کننند ولی دولت سودان به دلیل دور بودن منطقه دارفور نمی‌توانست کنترل خوبی برروی تحولات موجود داشته باشد. وجود قبایل مختلف که هر کدام خود را صاحب حق می‌دانند شرایط را پیچیده‌تر کرده است. 

آیا شما فکر می‌کنید که دولت سودان می‌خواست شرایط تا جایی پیش برود که شاهد چنین جنگی باشیم؟ دولت سودان بارها با آنها مذاکرات دوستانه‌ای انجام داد ولی هر کدام از آنها چون از احزاب مختلفی هستند مطالبات متفاوتی را مطرح می‌ کنند و به همین دلیل تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده‌اند. هر زمان که امکان به نتیجه رسیدن به وجود می‌آمد اختلاف‌ها تا حدی افزایش می‌یافت که امکان صلح از میان می‌رفت و به همین دلیل تا کنون شرایط برای آرامش و زندگی سالم آنها مهیا نشده است. 

در واقع هر موقع منافع فردی به منافع کشور ترجیح داده شود آیا می‌توانیم از همان فرد بخواهیم تا از منافع خودش دست بردارد تا وطنش تکه‌ تکه نشود؟ در چنین شرایطی هر قدر که دولت سودان تلاش کند تا آرامش و صلح وجود داشته باشد ولی تفرقه موجود اجازه نخواهد داد تا مذاکرات به نتیجه‌ای برسد. اکنون هر یک از گروه‌ها در گوشه‌ای از این بحران قرار گرفته‌اند و به سایر افراد نیز توجه‌ایی ندارند. 

در شرایط حاضر هر یک از آنها می‌خواهد حق به وی داده شود ولی در چنین شرایطی نمی‌توان حق را بین همه آنها تقسیم کرد و با توجه به خواسته‌های متفاوتی که دارند آنها را راضی نگه داشت. بنابراین باید دو طرف حکومت سودان و مردم دارفور با یکدیگر بخواهند تا این مشکل حل شود.

تا چه اندازه می‌توان تعداد آمارهای ارائه شده از سوی سازمان‌های بین‌المللی درباره کشتارهای گسترده و سیل آوارگان در منطقه دارفور را مورد تایید قرار داد؟
منطقه دارفور حدود 4 الی 5 میلیون نفر جمعیت دارد و اولین نقشه شورشی‌ها و نیروهای درگیر این است که تعداد بیشتری را به طرف کشور چاد آواره کنند. در مرز کشور چاد نیز خیمه و اردوگاه‌‌های بزرگی ایجاد شده است و آوارگان در وضعیت بد اقتصادی قرار دارند. این در حالی است که گروه‌های شورشی می‌خواهند تعداد این آوارگان افزایش پیدا کند 

در مورد تعداد کشته شدگان نیز مبالغه زیادی توسط غرب صورت گرفته است آنها به شکلی خبر تعداد کشته‌شدگان را مطرح می‌کنند که نسل‌کشی در این منطقه به وقوع پیوسته است و میلیون‌ها نفر در منطقه دارفور کشته شده‌اند. اگر این تعداد کشته شده‌اند پس قبراین اجساد کجا قرار دارد؟! این در حالی است که تعداد کشته‌‌ها از سال 2002 تاکنون تنها حدود 7 تا 8 هزار نفر بوده است. 

در پی اعلام صدور حكم جلب عمرالبشیر رئیس جمهور سودان از سوی دیوان كیفری بین‌المللی لاهه وی برای مقابله با این حکم چه تدایری را اتخاذ کرده است؟
چگونه می توان تصور کرد که رئیس دولتی ملت خودش را به چنین فاجعه‌ای می‌رساند؟! این اتهام‌ها به هیچ عنوان صحت ندارد این در حالی است که برای اثبات این اتهام‌ها نیز هیچ مدرک و سندی وجود ندارد به همین دلیل شکوائیه آنها بر علیه آقای عمرالبشیر نادرست است. 

البته دولت سودان تاکنون ماهیت دادگاه را نپذیرفته است و حکم چنین دادگاهی نیز قابل قبول نیست. برای رسیدگی به این موضوع باید این اتهام‌ها در ابتدا توسط دادگاه‌های داخلی سودان رسیدگی شود و در صورت لزوم صلاحیت ایشان برای تصدی پست ریاست‌جمهوری تایید نشود.

در حال حاضر حتی گروه‌های شورشی و مخالفان دولت در مقابل وضعیتی که برای آقای عمرالبشیر روی داده است با یکدیگر متحد شده‌اند و این موضوع باعث اوج گرفتن محبوبیت وی نیز شده است. 

به هر حال برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده ایشان کاندیدا می‌شوند و اگر غرب نخواهد رای مردم را بخرد وی دوباره به عنوان ریاست جمهوری کشور سودان انتخاب خواهد شد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین