آفتابنیوز : آفتاب-علیفلاحیان: پخش مجدد مصاحبه رئیس جمهور با «لری کینگ»، از شبکهی سه سیما بر این گزاره صحه میگذارد که مشاوران دولت، این گفتگو را موفقیتی ویژه برای احمدینژاد میپندارند و با پخش چندباره آن، این به زعم خود «موفقیت» را به رخ میکشند. مگر در این مصاحبه چه گذشته است که شایسته چنین پروژهای است؟
«لری کینگ» مجری با سابقه شبکه «سی انان» است که با تهیهی نزدیک به چهل هزار گفتوگوی رادیویی و تلویزیونی، خود را گزارشگری پرتلاش در این عرصه معرفی کرده است. اما برنامهی «اجرای زندهی لری کینگ» داستان دیگری دارد. این برنامه در حقیقت نبض جامعه آمریکاست که کینگ با تجربه فراوان خود به آن دست یافته است.
جامعهای که به دوقلوهای «آنجلینا جولی» همانقدر علاقهمند است که به هالیوود و حاشیههای دو سیاستمداری که در آستانهی کاخ سفید ایستادهاند، جامعهای که رسانه، ساعت شماطه دار آن است و عشق، هراس، خواب، لالایی شبانه و سرنوشت خود و فرزندانش را به دامن آن آویختهاست.
«لری کینگ» رهبر این ارکستر روح نواز برای خانوادههای آمریکاست. در پی شناختی که او به دست آورده است میداند که جامعه آمریکاییِ خسته از تکرار، به دنبال وقایع تازه است. دیگر فیدل کاسترو اهمیت گذشتهاش را از دست داده است، قذافی به چهره حقیقیاش بازگشته است و جنبشهای سوسیالیستی آمریکای جنوبی نشانی از اقتدار سرخ ها ندارند. پس مردم آمریکا انعکاس ابرجامعگی خود را در چه چیز باید تماشا کنند؟ آینههای پیشین همه فروریختهاند و انسان امروزِ آمریکا را از دیدن شمایل خود محروم کردهاند.
«لری کینگ» نه سیاستمدار است نه شومن، نه دستی در ادبیات دارد و نه سری در هنر. اما آن قدر هوشمند است که در همهی این عرصهها زورآزمایی کند و بداند تا کجا باید پیش رود. تا آنجا که خدشهای به باوری وارد نیاورد و ذهنی را به آشوب نکشاند. سوالات او از احمدی نژاد نیز در همین مسیر پیش رفت.
درست از آغاز دور دوم انتخابات نهم ریاستجمهوری ایران، رسانههای آمریکایی به دنبال احمدی نژاد افتادند تا چهره جدید سیاست کلان ایران را به مخاطبان خود معرفی کنند و مدت کوتاهی بعد، سخنان و رفتار رئیس جمهور نقل رسانههای خبری شد.
اما مهمتر از همه پروندهی هستهای ایران بود که از اواخر دوران خاتمی با تدبیر نظام و مدیریتی عقلایی در مسیری عزتطلبانه و همراه با دیپلماسی فعال و بدون هزینه پیش میرفت. با روی کار آمدن احمدی نژاد جریان این پرونده با شعارهای رئیس جمهور گره خورد و شعار محو اسرائیل از سوی دستگاه دیپلماسی کشور، همه چیز را تحتالشعاع خود قرار داد.
چنین شد که رسانههای آمریکایی موضوعات مورد علاقه مخاطبان خود را یافتند و با برنامهریزیهای گسترده آن را در ذهن خانوادههای آمریکایی نهادینه کردند. هر روز با پخش اخبار به ظاهر شایعهآمیز و افشاگرانه از یک سو پروندهی هستهای را به شدت سیاسی کردند و از سوی دیگر افکار عمومی را همراه با واهمههای خودساخته، پیش بردند.
از همین روست که در مصاحبه «کینگ» با احمدی نژاد سوالات حول سه محور پردازش شدهاند: رابطه ایران و آمریکا، پرونده هستهای و اسرائیل.
سه محوری که به زعم رسانهها و نیز سیاستمداران آمریکا باید زنده بماند، تکرار شود و تکرار شود تا به الگوی غالب بدل شود و از آن هیچ گریزی نباشد.
در این گفتوگو جوابها در حاشیه قرار دارد، آنچه مهم است موضوعات مورد علاقه بیش از یک میلیون آمریکایی است با طرح سوالاتی که رسانهها آن را به سوالات اساسی جامعه آمریکایی در خصوص ایران بدل کردهاند و البته جواب آنها را خود میدهند نه رئیس جمهوری اسلامی ایران.
كدام [...] كدام رفاه...
وضعيت فعلي جامعه ما اسف بار شده. يك عده معدودي هر روز پولدار و يه عده ي كثيري هر روز فقيرتر مي شند...
كاش [...] به جاي مصاحبه با رپيس جهوري ايران با مردم ايران مصاحبه مي كرد!
بياد دارم كه در دوران نوجواني زماني بدليل نداشتن همبازي و يا حريفي كه بتواند در بازي مورد علاقه ام ( شوت يك ضرب توپ يا همان شوت يک ضرب خودمان ) مرا شكست دهد بدون اينكه قصد شكست دادن سريع كساني را كه با من همبازي شده بودند را داشته باشم و فقط به صرف بازي كردن با آن ها يكي دو گل دريافت مي كردم تا هم حريف را به مسلخ شكست بكشم و هم او را از شكست سريع و دلسرد كننده بدور نگهدارم و از سوي ديگر با خوردن گل و يا عدم ضربه زدن دقيق و بجا به توپ همه توانايي خود را به حريف نشان نمي دادم البته اين فريبي بود تا براي خود همبازي يافته و صرفا او را بازي دهم . لاري كينگ نماينده تفكر قالب در دولت امريكا است كه نه تنها با احمدي نژاد بلكه با حكومت ايران چنين رفتار مي نمايند تا از اين رهگذر به آنچه بيشتر برايشان مهم است دست يابند . لاري كينگ و يا بهتر بگويم امريكا هم بدنبال پاسخ هاي احمدي نژاد و جمهوري اسلامي است و هم بدنبال عملكرد وي و حكومت ايران و البته اكنون شايد ديگر بدنبال پاسخ وي يا موضعگيري ايران هم نباشد زيرا آنچه را خواسته زماني با پاسخ و حال بدون شكل و ماهيت و محتواي پاسخ بدست مي آورد . انچه شما نوشته ايد درست است كه او بدنبال پاسخ هاي احمدي نژاد نبود چرا كه پاسخ هاي او را در طي اين سه سال و بقول احمدي نژاد بار ها و بارها شنيده و ديده بود تا جايي كه احمدي نژاد نه تنها در پاسخ لاري كينگ كه در پاسخ تمام خبرنگاران ديگر به اين نكته اشاره نمود كه سه سال است به امريكا مي آيم و هنوز سوالات شما همان است كه در اين سه ساله از من پرسيده ايد . به نظر شما واقعا كساني كه از آنها بعنوان امپراطور يا غول هاي رسانه اي ياد كرده ايد در ساده ترين موضوعات رسانه اي دچار اشكال يا خطا مي شوند ؟ يا همه اينها نشانه و دليلي است كه آنها بدنبال چيز ديگري بغير از آنچه احمدي نژاد و جمهوري اسلامي فكر ميكند پاسخ ميدهد و يا موضع مي گيرد ُ بوده و يا آن را بدست آورده اند ؟ حاشا و كلا كه نبايد فكر كرد كه دشمنانمان از احمق ها يند .
در اين مصاحبه چرا از اين نظر نگاه نميكنيد كه شخصيت گيراي احمدي نژاد چارهاي جز تسليم شدن در برابر او را به ديگران نداده است و از همين جهت ميباشد كه از سران آمريكا و ديگران از رويارويي با او طفره ميروند. زيرا توان تحمل شخصيت او را در خود ندارند و در مقابل او به اصطلاح كم ميآورند.
پس بايد با اين شخصيت از در احترام و تواضع وارد شد و اين دقيقا روشي است كه در مقابل ايشان به كار گرفته اند.