آفتاب-دکتر سیدوحیدکریمی*: هرچند رئیس جمهور بعدی آمریکا در ماه نوامبر امسال (2008) انتخاب میشود، اما انتقال قدرت در کاخ سفید به سال آتی میلادی موکول خواهد شد. بدیهی است جورج بوش تا روز بیست ژانویه سال 2009 میلادی رئیس جمهور رسمی آمریکا باقی خواهد ماند.
روسای جمهور آمریکا معمولا در دور دوم ریاست جمهوری ماجراجو میشوند. چنین امری نیز در گذشته سابقه داشته است. نیکسون در افتضاح واترگیت رسوا شد، ریگان در ماجرای ایران گیت، کلینتون با مونینسکی و ممکن است جورج بوش، رئیس جمهور فعلی، برای اینکه از غافله آنها عقب نماند، در رابطه با فعالیت مشروع هستهای جمهوری اسلامی ایران رسوایی ببار آورد.
زمانی بود که جمهوری اسلامی ایران برای بازدارندگی ماجراجویی آمریکا، پایگاههای آمریکا در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را نشانه میرفت. کمی بعد، برای بازدارندگی ماجراجویی آمریکا نسبت به فلج شدن رژیم اشغالگر قدس تذکر لازمه داده شد.
اگر چنانچه مجدداً تهدیدی از سوی بوش متوجه جمهوری اسلامی ایران شود، به نظر میرسد؛ هدفگیری پایتخت نزدیکترین متحد اروپایی آمریکا، برای بازدارندگی بوش از ماجراجویی در چند ماه آخر ریاست جمهوری، مهاری مناسب باشد. باید برای مهار بوش استراتژی موثر تدبیر شود تا دست به اقدام احمقانه نزند.
هر چند هرگونه حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران دور از ذهن است و تحلیلهای سیاسی و نظامی غربیها نیز موید این نظریه است اما به نظر می رسد؛ دو ماه آخر ریاست جمهوری بوش، یعنی از اواخر ماه نوامبر 2008 تا بیستم ژانویه 2009، بدترین روزهای ریاست جمهوری بوش از نظر سوءاستفاده بوش از قدرت برای ماجراجویی سیاسی و اقدام نابخردانه محسوب میشود. بنابراین باید چگونه بوش را مهار کنیم؟
این احتمال وجود دارد که بعد از مشخص شدن رئیس جمهور بعدی آمریکا در ماه نوامبر، که «مک کین»و یا «اوباما» خواهد بود، بوش درباره اقدام نابخردانه علیه جمهوری اسلامی ایران با رئیس جمهور آینده آمریکا به توافق برسد.
در بدترین شرایط ممکن است جورج بوش، رئیس جمهور آینده آمریکا را مجاب نماید که قبل از بیستم ژانویه 2009، یعنی قبل از انتقال قدرت و خاتمه حضور وی در کاخ سفید به عنوان رئیس جمهور، اقدامی نابخردانه علیه جمهوری اسلامی ایران صورت دهد و رئیس جمهور بعد آمریکا تبعات آن را پذیرا باشد.
تبعات به این معنی که در رفع و رجوع کردن و حداقل رساندن خسارت علیه آمریکا را با قول و قرار و انجام مذاکره و یا ابراز عذرخواهی و مصالحه با جمهوری اسلامی ایران، داستان حمله و ضربه زدن به تاسیسات هستهای ایران را خاتمه یافته تلقی نماید و شرایط برای هرگونه اقدام تلافیجویانه جمهوری اسلامی را عقیم گذارد.
اگر بپذیریم که چنین سناریویی با محوریت آمریکا و انگلیس و اسراییل دور ذهن نباشد، به نظر میرسد مناسبترین اهرم بازدارنده که جمهوری اسلامی ایران به آن مجهز است، علاوه بر اقدام تلافی جویانه در منطقه، اقدام علیه لندن باشد.
زیرا به تجربه ثابت شده است که مقامات سیاسی در تل آویو و لندن در لفاظی علیه جمهوری اسلامی ایران و تهییج آمریکا برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران کمتر از بوش نبودهاند.
* استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل بینالمللی