در پی حوادث اخیر وزیر کشور هفته گذشته از تشکیل کمیته حقیقت یاب خبر داد و از دستگاههای ذی ربط به علاوه حقوقدانهای مستقل که وابستگی دولتی ندارند به عنوان ترکیب این کمیته یاد کرد. احمد وحیدی با اشاره به سیاسی نبودن بحث شکل گیری کمیته مذکور، از نبود نمایندگان احزاب و جریانهای سیاسی در کمیته حقیقت یاب خبر داد. وزیر کشور اضافه کرد معترضان در واقع نماینده خاصی ندارند، به اضافه اینکه در حال حاضر عمدتاً و بیشتر با اغتشاش مواجه بودیم تا اعتراض؛ اتفاقاً اغتشاشگران نگذاشتند اگر کسانی هم حرف منطقی دارند، بتوانند حرف منطقیشان را بزنند، لذا به طور طبیعی اغتشاشگران نمیتوانند نماینده خاصی داشته باشند.
وحیدی بیان کرد ما باید بر اساس آن ریشهها، عوامل موثر و بازیگران این صحنه را پیدا کنیم بنابراین دستگاههایی که در این کار صاحب نقش هستند، در این کمیته حضور دارند. به نظر میرسد با توجه به عدم حضور نمایندگان احزاب و معترضان، خروجی این کمیته احتمالا مورد قبول اذهان عمومی قرار نگیرد. «خبر آنلاین» در گفتگو با صادق زیباکلام به بررسی این موضوع پرداخته است.
وزارت کشور بنا دارد یک کمیته حقیقت یاب جهت بررسی علل حوادث اخیر تشکیل دهد. وزیر کشور گفته اند خودمان مسئله را بررسی میکنیم، اولین سوال این است که چرا نمایندگان گروههای سیاسی در آن حضور ندارند، از سوی دیگر وقتی نمایندگان گروههای سیاسی نباشند، به طور طبیعی جامعه نتیجه و خروجی این کمیته را نخواهد پذیرفت، همچنین احزاب نیز این انتظار را دارند که نمایندگان شان به همراه نماینده معترضان در این کمیته حضور داشته باشند. این در حالی است که وزیر کشور حضور این نمایندگان را رد کرده است. به نظر شما در این صورت این کمیته به هر نتیجهای هم که برسد آیا برای مردم قابل قبول خواهد بود؟
پدیده کمیته حقیقت یاب در کشورهای دیگر هم وجود دارد که بعضا بر سر برخی از مسائل که اتفاق نظر وحود ندارد این کمیته تشکیل میشود و به بررسی مشکل و نحوه عملکرد پلیس و مردم میپردازد. معمولا در کشورهای پیشرفته اعضاء کمیتههای حقیقت یاب قضات عالی رتبه بازنشسته یا شاغل هستند، مهمترین ویژگی کمیته حقیقت یاب این است که از یک اعتبار و مقبولیت اجتماعی جمعی برخوردار است. مقصودم این نیست که نتیجه حاصله از بررسی کمیته را همه آحاد جامعه تایید میکنند، ولی به هر حال یک جمع قابل توجهی از مردم آن کشور بی طرفی و اعتبار آن کمیته را قبول دارند و نظر آن برای مرم قابل پذیرش و احترام است. دومین اصل این است که این کمیته باید بی طرف باشد، در خیلی از موارد پیش آمده که به عنوان مثال یک تیراندازی شده و کمیته حقیقت یاب آمده و بررسی کرده که تیراندازی چگونه بوده است، آیا پلیس دچار سهل انگاری شده و شتاب به خرج داده و یا درست عمل کرده است. شرط سوم این است که واقعا دنبال حقیقت هستند؟ اگر نظامی بداند حقیقت چیست و بعد یک کمیته حقیقت یاب تشکیل دهد مسلم است که آن کمیته به آن نتیجهای که حکومت میخواهد خواهد رسید. به بیان سادهتر کمیته حقیقت یابی که وزیر کشور جمهوری اسلامی تشکیل میدهد قطعا به آن نتایجی که وزیر کشور میخواهد میرسد.
وزیر کشور گفته اند که نماینده معترضین نمیتوانند در این کمیته حضور داشته باشند، حُب وقتی آنها نباشند چگونه به حقیقت خواهند رسید؟
اگر جناب سرلشگر وحیدی واقعا دنبال کمیته حقیقت یاب است میتواند مثل کشورهای پیشرفته بیاید و یکی دو روحانی که جامعه اینها را به عنوان روحانی حکومتی نمیشناسد و آنها را تا حدودی روحانی مستقل میداند، یا چند شخصیت دانشگاهی را که باز جامعه آنها را به عنوان دانشگاهیان مستقل که عامل حکومت نیستند میشناسد به علاوه چند قاضی عالیرتبه را تحت عنوان کمیته حقیقت یاب گرد هم آورد. چنین مجموعهای میتواند بیاید و کمیته حقیقت یاب شود و اصلا بحق این نیست که اپوزیسیون و طرفداران حکومت در آن باشند یا خیر، این کمیته میآید یک سری چیزهایی را که در مورد آنها شک و اختلاف نظر وجود دارد (مثل قضیه شاهچراغ و تیراندازی به اتومبیل کیان و ...) را بررسی میکند و میبیند که آیا روایت مادر درست است یا روایت نیروی انتظامی، یا روایت شاهچراغ چه بوده است و دقیقا آنجا چه اتفاقی افتاده است. یا در دانشگاه صنعتی شریف چه اتفاقی افتاده است، وظیفه کمیته حقیقت یاب این است که این مسائل را روشن کند. یکی از مسائل بسیار مهمی که این کمیته میتواند روشن کند آتش گرفتن زندان اوین است. ما در مورد تمام این حوادث و رویدادها فقط روایت حکومت را داریم، ما یک روایت حکومت داریم و یک روایت که در فضای مجازی و بین مردم شایع است و این واقعا تاسف آور است که ما نتوانیم به حقایق دست پیدا کنیم. به طور قطع در ایران هستند روحانیونی که صداقت دارند و حاضر نیستند سیاسی کاری کنند و به طور قطع قضات پاکدامن و شریفی داریم که بتوانند در این کمیته حضور داشته باشند.
درست است وقتی که برخی طیفها در این کمیته عضویت ندارند شاید نتایج این کمیته هم به نفع افکار عمومی و غایبین نباشد؟
بله، اگر اعضاء این کمیته حقیقت یاب بی طرف نباشند میتوانیم از جناب وزیر کشور بپرسیم چه لزومی دارد که بیایید اینکار را بکنید و چرا دارید کاری را میکنید که از الان نتیجه آن مشخص است و اصلا و ابدا آنچه که آنها پیدا میکنند مورد قبول مردم نخواهد بود.
وقتی گروههای سیاسی و معترضین هیچ نمایندهای در این کمیته نداشته باشند شاید جامعه نتیجه حاصله را خیلی نپذیرد چرا که نمایندهای آنجا نداشته اند که بدانند چه خبر بوده است؟
یک وقت است که ما داریم راجع به شاهچراغ و تیراندازی در ایذه و نحوه کشته شدن مهسا امینی و مرحوم خانم شاه کرمی صحبت میکنیم، یک وقت است که داریم در مورد مسائل عمیقتر صحبت میکنیم مثل اینکه معترضن و دهه هشتادیها چه میگویند و چه میخواهند و دانشجویان ما به چه چیز اعتراض دارند و خواهان چه چیز هستند، همه اینها با هم فرق میکند. اگر که خواهان این هستید که اسباب و علل این اعتراضات چیست باید جدا از کمیته حقیقت یاب از یک سری روزنامه نگار، تحلیل گر سیاسی و اساتید دانشگاه بخواهیم که بیایند و یک گزارشی علنی تهیه کنند.
یعنی نخبگان هم در این مسائل ورود پیدا کنند.
بله و آن وقت این کمیته است که به ریشههای سیاسی و اجتماعی آن خواهد پرداخت و پس از جامعه شناسی اعتراضات، تصمیم گیری خواهد کرد. چنین کمیتهای باید با طرفداران حکومت، بسیجیها، دانشجویان، اصلاح طلبان، معترضین و آنهایی که خیلی طرفدار حکومت هستند صحبت کند، در مجموع باید با همه اقشار صحبت کند و بعد بیایند و برسند به یک گزارش نهایی و آن را به وزرات کشور و یا مجلس ارائه دهند. راه مشخص است و اگر وزارت کشور نخواهد این راه را برود نشان دهنده این است که آنها میخواهد یک سَنبل کاری کند و از اسم حقیقت یاب بعنوان یک سرپوش برای وقایع اخیر استفاده کند.