آفتابنیوز : آفتاب: روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله امروز خود با عنوان «شعار در آمريكا تغيير در ايران»! به بررسی رویکرد دولت نهم درقبال انتخاب «باراک اوباما» به عنوان رئیسجمهور جدید آمریکا و نیز تغیر موضع جریان دولتی نسبت به سایر جریانات اصولگرا پرداخته است.
بهگزارش سرویس سیاسی آفتاب، مدیر مسئول این روزنامه در یادداشت خود آوردهاست:
«انتخابات پر سر و صدای آمریکا که با شعار «تغییر» توسط کاندیدای دموکرات آغاز شده بود پس از یک دوره تقریبا 2 ساله به آخرین مرحله رسید تا برای نخستین بار پای یک «رنگین پوست» را به کاخ سفید باز کند.
البته نتایج نهایی انتخابات چهارم نوامبر آمریکا نشان داد شعار «تغییر» آنگونه که انتظار میرفت توسط آمریکاییها جدی گرفته نشد به طوری که در نهایت، اختلاف آرای کاندیدای پیروز با کاندیدای ناکام، به 6 درصد (نسبت به شرکتکنندگان در انتخابات)هم نرسید.
حتی به نظر میرسد اگر برخی عوامل دیگر از جمله هـجـوم بـیسابقه رنگینپوستان به مراکز رایگیری و رای آنها به اوباما، بیماری شدید مککین و گمانهزنیها درخصوص مرگ او تا قبل از پایان دوره آیـنـده ریـاسـت جـمـهـوری و گـافهای سیاسی سارا پیلین – کاندیدای جمهوریخواهان برای تصدی معاونت ریاست جمهوری آمریکا– نبود شاید سرنوشت دیگری برای جمهوری خواهان و دموکراتها رقم میخوردتا مشخص شود ادعاهای تغییر، بیش از آنکه توسط آمریکاییها جدی گرفته شود در کشورهای دیگر موجب جلب توجه شده است!
ظاهراً برخی سیاستمداران ایرانی در راس کسانی بودند که شعار «تغییر» اوباما را جدی گرفتند و این تلقی را در ارسال پیام تبریک بیسابقه برای اوباما به نمایش گذاردند. البته آنچه در این یادداشت مورد بررسی قرار میگیرد تحلیلهای سیاسی و برداشتهایی است که سیاستمداران ایرانی را به تابوشکنی و ارسال پیام، تشویق کرد وگرنه اقدام آنها در ارسال پیام، اقدامی هوشمندانه و قابل تحسین است.
پس از ارسال پیام از ایران، اوبـامـا بلافاصله واکنشی از خود نشان دادتا سیاستمداران ایرانی و مشاوران آنها را از اشتباه درآورد و به آنها ثابت کندکه اگر هم «تغییر» در آمریکا به وجود آید تاثیری بر دیدگاههای اصولی آمریکا نسبت به ایران و منطقه خاورمیانه نخواهد داشت. اما برخی رفتارهای رسانهای نشان داد که اوباما هنوز موفق نشده است تلقی برخی نزدیکان به دولـت ایـران را اصـلاح کـنـد و آنها هنوز در انتظار تغییر رفتار و گفتار رئیسجمهور جدید آمریکا در برابر ایران هستند.
دو روز قبل، روزنامه اصلی دولت، اظهارات اوباما را منعکس نمود که پس از ارسال پیام احمدینژاد ایراد شده است،این روزنامه تمامی اظهارات ضدایرانی او از جمله ادعای «حمایت ایران از سازمانهای تروریستی» را حذف و تنها به انتشار این جمله اوباما بسنده نمود که «به پیام احمدینژاد پاسخ میدهم».
در همین حال، ظاهرا در عرصه سیاسی داخلی، با شرایط متفاوتی روبرو هستیم . یعنی برخلاف تلقی اشتباه برخی سیاستمداران اصولگرا از «تغییر» در آمریکا، آنها از تغییرات واقعی در داخل کشور تلقی درستی داشتند که نتیجه آن به صورت <تغییر> ناگهانی در برخورد فراکسیون دولتی اصولگرایان با سایر فراکسیونهای آن جناح به چشم میخورد. این تغییر را میتوان در یادداشتی مشاهده کرد که به قلم مدیرعامل خبرگزاری دولت در روزنامه دولت چاپ شده است.
اهمیت این مقاله از آن جهت است که کمتر کسی در این دولت میتواند برخلاف جریان عمومی دولت سخنی بگوید یا مقالهای بنویسد. لذا مقاله روز شنبه در روزنامه دولت را میتوان نشانه تغییر اساسی در تعامل فراکسیون دولتی با سایر فراکسیونهای بانفوذ و پرسابقه اصولگرایان دانست.
کمتر از ده روز قبل، اظهارات شدیداللحن رئیسدولت و مشاوران او در مورد اکثریت مجلس و عدهای از اصولگرایان در رسانههای دولتی منتشر شد که نشان میداد رئیسجمهور و همکاران نزدیک وی، برخی اقدامات نمایندگان اصولگرا را تلاش برای زمین زدن دولت میدانند و اقدام نمایندگان مجلس احتمالا «تحت تاثیر القائات دشمن است که البته میتواند موجب تعقیب قضایی نمایندگان شود»!
قبل از آن هم تاکید نمایندگان بر لزوم هماهنگی دولت با مجلس برای اعلام و اجرای مراحل مختلف طرح تحول اقتصادی، با واکنش رئیسجمهور و بعضی یاران نزدیک او مواجه شد. حتی گلایه نمایندگان از اقدام ناهماهنگ رئیسجمهور برای اعلام ارقام یارانههای تخصیصی به دهکهای مختلف جامعه، این پاسخ طعنه آمیز احمدینژاد را به دنبال داشـت کـه: «وقـتـی مـن رقم 45 هـزار تـومـان را بـرای بـرخـی مـردم و 70 هزار تومان را برای قشر محروم اعلام کردم برخی عصبانی شدند که چرا این موضوعات را با مردم در میان میگذارید؟ باید ابتدا از دسته و گروه ما اجازه میگرفتی و بعد به مردم میگفتی»!
اما ناگهان فضا عوض شد و در نخستین روز از هفته جاری، رئیس خبرگزاری دولت در مقاله خود تاکید کرد: «وحدت راهبردی اصولگرایان در عین تنوع و کثرت سلایق، هم اکنون به مهمترین ابهام رازآلود برای مخالفان نظام ولایی تبدیل شده است».
البته باید مدتی بگذرد تا مشخص شود آیا «تشبیه اقدام قانونی نمایندگان برای استیضاح وزیر به تلاش برای زمین زدن دولت» نشانه وحدت راهبردی است یا سخنان صریح نایب رئیس اصولگرای مجلس که به صراحت از «عدم وجود راهبرد اقتصادی در دولت» سخن میگوید و بر <فرصتسوزی دو ساله و بعضاً غیرقابل جبران در دولت نهم» تاکید میکند؟
مشاور رئیسجمهور اخیراً در یادداشتی به مناسبت استیضاح کردان، نمایندگان مجلس را مخاطب قرار داد و نوشت: «آیا دشمنان قسم خورده ملت ایران به تلاش حیلهگرانه خود برای سوءاستفاده از جایگاه رفیع مجلس و اثرگذاری بر آن در جهت خدمت به منافع خویش خاتمه دادهاند یا آنکه به لطایف الحیلی همچنان سعی دارند تا از این رهگذر، پی جوی اهداف شوم خویش باشند»؟ آیا این اظهارنظر مشاور رئیسجمهور، نشانه «ابهام رازآلود دشمنان از وحدت استراتژیک اصولگرایان» است یا سخن رئیس اصولگرای یک کمیسیون موثر مجلس که میگوید «نزدیک است به خاطر بعضی اقدامات دولت، در صحن مجلس سکته کنم»؟
اما به هر حال سخن اخیر رئیس خبرگزاری دولت، نشان میدهد که یک تغییر مبنایی در دیدگاه فراکسیون دولتی اصولگرایان ایجاد شده و آنها در آستانه انتخابات به این نتیجه رسیدهاند که «احساس بینیازی به سایر اصولگرایان» ناشی از تلقی غلط از واقعیات جامعه و نیزغفلت از خطر جدی رقیب اصلی یعنی اصلاح طلبان بوده است. این تغییر حتی اگر تنها موجب اتحاد قوی اصولگرایان در برابر اصلاحطلبان شود، یک «تغییر» مثبت است و باید از آن استقبال کرد. زیرا موجب بهرهبرداری مناسب از فرصت 8 ماه پایانی دولت احمدینژاد و جلب همکاری نهادهای قانونی کشور برای حل مشکلات مردم خواهد شد. ضمن آنکه با اطمینان میتوان گفت که حتی وحدت صددرصدی اصولگرایان، خطری متوجه اصلاحطلبان نخواهد کرد و در صورت برگزاری انتخاباتی عادلانه– از لحاظ مراحل اجرایی و دسترسی به رسانهها– انتخابات 22 خرداد 88 به نفع اصلاح طلبان رقم خواهد خورد.
البته از فراکسیون دولتی اصولگرایان توقع میرود در کنار این تغییر رفتار نسبت به رقیبان درون جناحی، ادبیات مورد استفاده خود نسبت به رقیب بیرونی – اصلاحطلبان– را نیز تغییر دهند.
استفاده از عباراتی همچون «رقیب سادهلوح»، «سرمستی و «دروغ پراکنی» برای توصیف اصلاح طلبان بسیار قبیح است؛ به ویژه آنکه این توصیفات علیه رقیب داخلی همزمان با ارسال پیام محترمانه برای رئیسجمهور صهیونیست پرور آمریکا– اوباما– بیان میشود و میتواند نگرانیها نسبت به بیخاصیت بودن تغییر در داخل را افزایش دهد».