پسری که به خاطر بدهی مالی و عدم کمک پدرش از او کینه به دل گرفته و او را کشته بود در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
این پسر جوان هرچند در ابتدا سعی داشت عنوان کند پدرش به دست فرد دیگری به قتل رسیده است اما بعد از اینکه متوجه شد ماموران همه چیز را درباره او فهمیدهاند لب به اعتراف گشود. او حالا با درخواست قصاص از سوی اعضای خانوادهاش روبهرو شده است.
یک سال قبل جسد غرق در خون مردی در خانهاش پیدا شد. پسر مقتول که موضوع را به ماموران گزارش کرده بود مدعی شد وقتی برای برداشتن کارت ماشین به خانه رفته، جسد پدرش را دیده است.
شواهد نشان میداد مرد ۶۰ساله از ناحیه سر گلوله خورده و گلویش با چاقو بریده شده است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به بازجویی از پسر او به نام بهنام پرداختند.
پسر جوان به ماموران گفت: شغل پدرم آزاد بود و وضع مالی خوبی داشت. امروز قرار بود همراه هم به خانه خواهرم برویم. به همین خاطر دنبالش رفتم و او را سوار ماشین کردم. در بین راه شیرینی هم خریدیم. چون کارت ماشین را جا گذاشته بودم به سمت خانه برگشتم و از پدرم خواستم چند لحظهای منتظرم بماند تا کارت ماشینم را بردارم، اما چند دقیقه بعد وقتی برگشتم ناباورانه با صحنه وحشتناکی مواجه شدم. پدرم غرق خون روی صندلی افتاده بود. بلافاصله با پلیس تماس گرفتم. پدرم با کسی دشمنی نداشت و احتمالاً به دست یک ناشناس کشته شده است.
ماموران در نخستین گام از بررسیها به پرسوجو از خانواده مرد مسن پرداختند و دریافتند او مدتی است با پسرش بهنام اختلاف دارد و پسر جوان به خاطر بدهی یک و نیم میلیاردی بارها سراغ پدرش رفته و از او پول خواسته و همین موضوع باعث درگیری میان آنها شده است.
با افشای این ماجرا بهنام ۳۷ساله به عنوان نخستین مظنون بازداشت اما مدعی شد از نحوه قتل پدرش اطلاعی ندارد.
این پسر پس از سه هفته سرانجام قفل سکوتش را شکست و در بازجوییهای فنی به قتل پدرش اعتراف کرد.
او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: نمیخواستم پدرم را بکشم، اما رفتارها و کارهایش مرا به شدت عصبی کرده بود. پدرم چند سال پیش، مادرم را طلاق داد و با زن دیگری ازدواج کرد. سپس همه اموالش را در اختیار همسر دومش و سه فرزند او قرار داد. حتی به تازگی خانه بزرگی را به نام همسر دومش سند زده بود.
متهم ادامه داد: من بدهی سنگینی داشتم و به همین خاطر به دردسر افتاده بودم. چند بار سراغ پدرم رفتم و از او کمک خواستم اما به من کمکی نکرد تا اینکه مجبور شدم برای پرداخت بدهیهایم از یکی از دوستانم پول نزول بگیرم و دیگر امیدی به زندگی نداشتم. همه این مسائل سبب شده بود از پدرم کینه به دل بگیرم.
او در تشریح قتل گفت: من مدتی پیش از یک فروشنده دورهگرد اسلحهای خریده بودم و آن را در خانه نگه میداشتم. آخرین بار وقتی میخواستیم به خانه خواهرم برویم، سر مسائل مالی باز با هم بحث کردیم. از شدت عصبانیت در ماشین با اسلحهای که داشتم تیری به سرش شلیک کردم؛ اما وقتی دیدم او هنوز زنده است با چاقویی که همراه داشتم گلویش را بریدم و با پلیس تماس گرفتم و گفتم پدرم در غیاب من مقابل در خانهمان کشته شده است.
به دنبال اعترافهای مرد جوان و بازسازی صحنه جنایت، برای او کیفرخواست صادر و پروندهاش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به جرمش رسیدگی شود. این در حالی است که دو خواهر و یک برادر بهنام برای او حکم قصاص خواستهاند.