فرادید نوشت: «سایت باستانی حسنلو که زمانی بسیار بزرگتر از این بوده، امروزه به واسطهی گسترش زمینهای کشاورزی و ساختوسازها کوچکتر شده است. حالا قطر آن حدود ۶۰۰ متر و قطر دژ آن حدود ۲۰۰ متر است. این سایت دارای یک دژ-تپهی مرکزی به ارتفاع ۲۵ متر است که یک شهر بیرونیِ کوتاه، هشت متر بالاتر از دشت پیرامون، آن را احاطه کرده است.
این سکونتگاه، سال ۸۰۰ پیش از میلاد غارت و سوزانده شد. آثار این هرجومرج و نابودیِ ناشی از آن فاجعه تا مدتهای زیادی به حال خود رها شد تا اینکه باستانشناسان، ساختارها، مصنوعات و حتی بقایای انسانی سالمماندهای را در این منطقه کشف کردند.
اگرچه این سایت و تاریخ آن، شبیه یک داستان آشنای قدیمی به نظر میرسد، اما مصنوعات یافتشده در آن به منبع اصلی پرسشهایی تبدیل شدند که باستانشناسان حتی پس از گذشت این همه سال هنوز پاسخی برایشان ندارند. جام طلایی حسنلو مهمترین اثری است که در این سایت باستانی پیدا شده است؛ اثری شگفتانگیز و خیرهکننده که نشاندهنده وجود صنعتی بسیار ظریف و درخشان در این منطقه در سه هزار سال قبل است. تمام اطراف این جام منقوش به تصاویر خدایان و مراسم آیینی گوناگون و حیوانات و ارابهها است.
جام طلای حسنلو در آوار یک ساختمان سوخته در تپه-دژ حسنلو در سال ۱۹۵۸ کشف شد؛ جایی که انگار زمان در آن متوقف شده بود. نهصد سال قبل از میلاد در این مکان آتشسوزی بزرگی روی داده بود و اجساد و اشیاء زیادی در زیر لایههای خاکستر و آوار مدفون شده بودند.
همانطور که در دانشنامهی ایرانیکا نوشته شده، این کاسه در اتاق شماره ۹ در گوشهی جنوب شرقی ساختمان قرار داشت؛ جایی که زیر دیوارهای خشتیِ فروریختهی طبقهی دوم، کنار بدن سه مرد مدفون شده بود.
یکی از این مردان این جام را در دست داشت. اگرچه استخوانهای این مرد له شده بود، میشد تشخیص داد که موقع مرگ روی شانهی راستش افتاده و سرش به سمت شمال دیوار بوده است؛ پایینِ بازوی سمت راستِ او به صورت عمودی روی دیوار قرار داشت و دستش از مچ خم شده بود. این دست، از مچ تا شانه با یک دستکش بلند پوشانده شده بود که شاید از جنس چرم باشد.
احتمالاً این سه مرد سه سرباز بودند که در بحبوحهیِ به آتش کشیدهشدن این دژ در حال غارت یک مجموعهی چندطبقهای بودند. آنها این جام و اشیاء باارزش دیگر را از انبار طبقهی دوم برداشتهاند، اما حین فرار با این غنائم، ساختمان خشتی ناگهان فروریخته است. البته یک احتمال دیگر هم این است که این سه مرد در واقع جزء محافظانی بودهاند که در آخرین لحظات سقوط قلعه، در حال خارجکردن ارزشمندترین اشیاء آنجا بودهاند که در زیر آوار مدفون شدهاند.
این جام، مظهر منحصربهفرد هنر باستانی زرگری در این تمدن کمتر شناختشده است. نقوش خاص و رازآلود روی اثر نیز کلید کشف سنتهای مذهبی و اساطیری زمان خود به شمار میروند. در طول سالیان، دربارهی این جام در کتب و مقالات علمی بیشماری بحث شده است، از جمله تحلیلی توسط ماری ترز بارلت (۱۹۱۱-۱۹۹۶) که این جام را یکی از بزرگترین یافتههای معاصر باستانشناسی به حساب آورده است.
جام حسنلو با حکاکی برجسته و قلمزنی تزیین شده است. وزن این جام حدود ۹۵۰ گرم است. ارتفاع آن حدود ۲۰ سانتی متر، پایهی آن حدود ۱۵ سانتیمتر و لبهی آن حدود ۱۸ سانتیمتر است. این جام هنوز هم بعد از ۶۵ سال از زمان پیداشدنش، پوشیده در هالهای از معما و راز است. تنها راز این جام موبوط به هویت کسانی که آن را در دست داشتهاند نیست بلکه کل تمدنی که این جام به آن تعلق دارد به صورت یک راز باقی مانده است.
دربارهی ساکنان حسنلو و مهاجمان آن به دلیل فقدان اسناد مکتوب، اطلاعات بسیار کمی در دست است. هیچ سند مکتوبی از حسنلو وجود ندارد که گواهی بر هویت ساکنان آن باشد. آیرین جِی. وینتِر در مقالهاش با عنوان «جام طلای حسنلو: سی سال بعد» نوشته است: «ما نه نام تاریخی این مکان را میدانیم نه حکومتی که شاید این کاسه به آن تعلق داشته، و نه زبان و قوم ساکنان آن را.» جام حسنلو نشان میدهد که در اینجا تمدنی شگفتانگیز وجود داشته، اما ما هنوز هیچ چیز از جزئیات این تمدن باستانی نمیدانیم.
نقوشی شبیه به نقوش جام حسنلو بر روی آثاری متعلق به آشور و عیلام و نیز در شمال سوریه یافت شدهاند که این نشان میدهد تاثیرات متقابل زیادی میان تمدنهای ساکن ایران و سایر تمدنهای خاورمیانه وجود داشته است.
به نقل از دایرهالمعارف بریتانیکا، تمدن تپۀ حسنلو بین ۲۱۰۰ تا حدود ۸۲۵ پیش از میلاد استمرار داشته است، اما غنیترین دورهی کاوششده در آنجا به قرون نهم و دهم پیش از میلاد بازمیگردد. از مشخصات این دوره که به «منائیان» معروف است سفالهای به رنگ خاکستری به همراه انواع سیاه و قرمز است.»
منبع: Arkeonews/ ترجمه از فرادید