آفتابنیوز : آفتاب-دکتر محمدمهدی مظاهری: تهدید تازه رژیم صهیونیستی ضد ساکنان و گروههای فلسطینی مستقر در باریکه غزه به ویژه جنبش حماس (مقاومت اسلامی فلسطین) در حالی صورت میگیرد که به رغم اعتراض مدافعان حقوق بشر و تظاهران مردمی در برخی از کشورهای مسلمان منطقه تاکنون جهان اسلام از اتخاذ مواضع متحد در مقابل حملات ضد بشری صهیونیستها علیه کودکان و زنان فلسطینی بازمانده است. سکوت برخی از کشورهای عرب منطقه و چراغ سبز آمریکا و کشورهای اروپایی برای تداوم حملات جنایتکارانه صهیونیستها این فرصت را به رهبران این رژیم داده است که ضمن دهنکجی آشکار به قوانین و اهداف منشور سازمان ملل و حتی مصوبات نشست آناپولیس درصدد تسلط کامل بر نوار غزه و خلع سلاح کامل جنبش حماس باشند. بطوریکه به نقل از رهبران رژیم صهیونیستی گفته شده است، این رژیم جنگ واقعی را از زمین و هوا و دریا به عنوان یک «هدف راهبردی» تا سقوط حماس در غزه ادامه خواهد داد.
در بررسی دلایل تشدید حملات صهیونیستها به نوار غزه و پیامدهای آن میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
1- به رسمیت نشناختن رژیم صهیونیستی از طرف جنبش حماس و عدم پذیرش موافقتنامه امضاء شده میان حکومت خودگردان فلسطین و مقامات تلآویو از دلایل اصلی تشدید حملات نظامی و گسترش محاصره کامل نوار غزه است. بطوریکه به گفته کارشناسان مسائل سیاسی منطقه نابودی حماس پس از 14 ماه اوت 2007 (32 خرداد) زمانی که این نبش بر باریکه غزه تسلط پیدا کرد، آغاز شده است.
2- ناظران امور فلسطین و منطقه بر دخالت و مشارکت برخی طرفهای غیرصهیونیستی برای ضربه زدن به حماس صحه گذاشتهاند. بطوریکه اطلاعاتی روشن در دست است که حماس به عنوان خطر بزرگ و مانع اصلی سر راه عملی شدن روند سازش و به ثمر نرسیدن توافقنامه آناپولیس در منطقه معرفی شود. این در حالی است که جنبش مردمی حماس به رغم حملات کور و گسترش تهدیدات ایذایی رژیم صهیونیستی، برای حفظ و آرامش در منطقه به آتشبس قبلی پایبند مانده بود.
3- رهبران رژیم صهیونیستی در تلاشند در سایه لشکرکشی گسترده نظامی آمریکا به منطقه خاورمیانه و حضور نظامی در عراق و افغانستان تحت لوای مقابله به تروریسم و «اشاعه دموکراسی» جنبش حماس را نیز بخشی از اهداف راهبردی مبارزه تروریسم معرفی کنند. این در حالی است که جنبش مردمی حماس به رغم گسترش تهدیدات و محاصره نوار غزه نه تنها محبوبیت سیاسی خویش در میان مردم فلسطین را حفظ کرده، بلکه تداوم مقاومت و تن ندادن به طرحهای سازشکارانه موجب ارتقای منزل سیاسی و اجتماعی آن در کل منطقه نیز شده است.
4- جنگ و تهدید تازه مقامهای تلآویو به نوعی بیانگر عمق مشکلات درونی حکومت و جامعه نظامی اسرائیل است. اعتراف آشکار مقامات سابق این رژیم به زوال و همپاشیدگی درونی آن، نشانگر عمق اختلافات درونی و گرفتاریهای اجتماعی این رژیم است. از این رو «رژیم آپارتاید صهیونیستی» برای فراکنی مشکلات و ایجاد وحدت ظاهری داخلی، گسترش حملات علیه ساکنان بیدفاع نوار غزه را به عنوان تنها گزینه پیشرو برای حفظ بقاء جستجو میکنند».
5- گسترش حملات برنامهریزی شده به باریکه غزه و تهدید ترور رهبران حماس با هدف ایجاد فتنه بیشتر و تشدید اختلاف میان گروههای فلسینی به ویژه حماس با حکومت خودگردان صورت میگیرد. جالب این است که مقامات تلآویو برای ابراز حسن نیت و پیگیری توافقنامههای پیشین با حکومت خودگردان در یک اقدام فریبکارانه تعدادی از زندانیان فلسطینی را آزاد نمود».
6- تقویت بازدارندگی رژیم صهیونیستی یکی دیگر از اهداف گسترش حملات صهیونیستها به نوار غزه است. بطوریکه جنبش حماس برغم فشارهای سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی توانسته است ضمن حفظ سلاح مقاومت در صورت لزوم ضربات موثری بر ارتش اشغالگر قدس وارد سازد، ترس از حملات انتقامجویانه سران این رژیم را بر آن داشته است که بر اساس قاعده معروف شائول موفاز «مبنی آنچه را با قدرت عملی نمیشود باید با قدرت بیشتر محقق شود» به اجرا درآید. تا عقبنشینی اجباری از نوار غزه مشابه عقبنشینی از جنوب لبنان قلمداد نگردد»
7- منابع امنیتی صهیونیستی از گسترش نفوذ نظامی و معنوی حماس در سراسر سرزمینهای اشغالی فلسطین و نیز تضعیف جایگاه تشکیلات حکومت خودگردان نزد افکار عمومی مردم فلسطین به شدت نگرانند از این رو، با تهدید حملات و محاصره نوار غزه درصدند ضمن فراهم نمودن شرایط تسلیم این جنبش، زمینه را برای تقویت تشکیلات خودگردان فراهم سازند.