بخشهایی از گفت و گوی سعیدی را در ادامه میخوانید:
آیا مفسدهای که با دیدن این صحنهها و رفتارها دیده میشود خیلی بزرگتر و بیشتر از اصل بیحجابی و بدحجابی نیست؟ من در عجبم رگ غیرت ما مسئولین در این مواقع متورم نمیشود؟
چرا وقتی چنین برخوردهای زشتی را که با اصل آموزههای اسلام در تضاد است میبینیم باز هم ساکت میشویم؟ چرا به جای اینکه نهادهای فرهنگی و بسیاری از تریبونهای مذهبی که این همه هزینه دارند بیایند پاسخ دهند که پاسخگویی هم ندارند، ما آمدهایم مردم را در برابر مردم قرار دادهایم؟ این رویکرد مطمئناً چالشهای بسیار زیادی را ایجاد میکند.
به جد معتقدم هرجا که حساسیت مسئولین نسبت به موی دختران از پدیدههای ارتشاء، اختلاس، زبالهگردی، بیعدالتی و ربا که در بانکهای ما بیداد میکند بیشتر میشود، حتما و حتما ما از آموزههای واقعی دین اسلام، امامین انقلاب و گفتمان عدالت فاصله گرفتهایم.
من خوشحالم از اینکه دستگاه قضایی ورود خوبی داشته و این فرد دستگیره شده است، اما مهم این است تریبونهایی که دارند حجاب را مترادف با عفاف میدانندو به افراد بیحجاب انگهای مختلف میچسبانند، بدانند قطعاً چنین مسائلی تکرار میشود.
بانوان ما خیلی بهتر میدانند ما در یک کشور اسلامی قرار داریم و احکام اسلامی جاری و ساری است، اما اولویتهای ما مخصوصاً مسئولین قطعاً باید حوزههای معیشتی مردم باشد. هنگامی که سفرههای مردم روز به روز کوچک میشود قطعا اولویتهای بسیار مهمتری داریم که متاسفانه عملاً شاهدیم فضا و گفتمانها را به سمتی میبرند که حجاب را عملاً مسئله اول کشور کردهاند، در صورتی که بانوی ایرانی خودش بهتر میداند چگونه پوشش داشته باشد.
صد البته باید با کسانی که ممکن است به صورت سازمان یافته با رسانههای معاند در تماس و از عوامل آنها هستند برخورد شود، کسانی که به صورت سازمان یافته در تلاش هستند به امنیت ملی خدشه وارد کنند.
اما من فکر میکنم اولویت مسئولین باید مسائل دیگری باشد و باید تمام تلاشمان برای حوزههای معیشتی مردم باشد. مجددا میگویم هر زمان احساس کردیم حساسیت مسئولین نسبت به موی دختران به مراتب بیشتر از پدیدههایی مانند بیعدالتی، زباله گردی، تورم، حقوق معلمان و کارگران شد مطمئن باشید ما راه را درست نرفتهایم و از مسیر واقعی عدالت دور شدهایم.
واقعا برای من جای سوال است که فردی از همکاران ما مطرح میکند برای حجاب و بدحجابی جریمه ۳ میلیاردی در نظر گرفته شود در حالی که دیه یک انسان ۹۰۰ میلیون تومان است! این ادبیات شگفت انگیز است و هیچ مطابقت و نسبتی با واقعیتهای جامعه ما ندارد و طبیعتاً جامعه ما هم نمیپذیرد.
مضاف بر اینکه مطابق اصل نهم قانون اساسی چنین اختیاری به قانونگذار هم داده نشده که آزادیهای مشروع جامعه را حتی با وضع قانون بخواهد دچار چالش کند از طرفی اگر قرار است ما فرجه بگذاریم برای دولت که ظرف ۲۴ یا ۴۸ ساعت این کار را انجام دهد طبیعتاً این اهرم نظارتی را باید بر حوزههای معیشتی بگذاریم.
در آغاز سال نو مشاهده کردیم رهبری گفتند موضوع تورم به شدت باعث ناراحتی ایشان شده است و امسال را به نام سال مهار تورم و رشد تولید نامگذاری کردند.
جامعه این انتظار را از نمایندگان خودش دارد که تبلور خاص ارادهاش باشند که این انتظار به حقی است که ما اولویتهای خودمان را بر بحثهای اقتصادی و معیشتی بگذاریم نه اینکه با حرفهای خودمان التهاب ایجاد کنیم.
من باز هم میگویم چنین رویکردهایی را در کنار نکتهای که شهید حاج قاسم سلیمانی درباره دخترانهای به زعم عزیزان بدحجاب فرموده بودند بگذاریم احساس میشود ما چقدر با گفتمان سردار دلها فاصله گرفتهایم و چقدر با آنچه که رهبری در حوزه بانوان بدحجاب گفتهاند، فاصله داریم.
بازهم تکرار میکنم ابداً منکر این نیستم که موضوع حجاب جزو احکام الهی است، اما شما این را بگذارید در کنار ربا. قرآن ربا را در حکم محاربه با خدا دانسته است. اما مشاهده میکنیم که چقدر نظام بانکداری ما رَبوی است آیا ما حساسیت به این موضوع داشتهایم؟ آیا حساسیتی نسبت به پدیده زبالهگردی در کشور داشتهایم؟ آیا حساسیتی در بحث توزیع ناعادلانه فرصتها و منابع در نقاط محروم کشور و حاشیهنشینی داشتهایم؟ آیا حساسیتی درباره حقوق کارمندان، کارگران و بازنشستگان داشتهایم؟
امسال علیرغم اینکه تورم بالای ۴۰درصد را شاهد هستیم افزایش حقوق کارگران ۲۷ درصد است و این یعنی اینکه مشخصا سفره مردم بسیار کوچکتر میشود. شما در کشورهایی که سالها تجربه جنگ دارند را نگاه کنید این میزان از کاهش ارزش پول ملی را شاهد نیستید!
در چنین شرایطی این کاملا انتظار به حقی است که مردم از نمایندگان خودشان دارند که به فکر مسائل معیشتی و اقتصادی باشند چرا که جایگاه ما صرفا و صرفا به وسلیه خواست مردم است، لذا روی این حساب معتقدم چنین رفتارها، صحبتها و رویکردهایی بیشتر و بیشتر باعث ناراحتی مردم میشود.