آفتابنیوز : آفتاب- سرویس بینالملل: به نظر میرسد که موضع «هیلاری کلینتون»، وزیر جدید امور خارجه آمریکا و «باراک اوباما»، رییس جمهور منتخب این کشور درباره خاورمیانه، ادامه اکثر سیاستهای قبلی باشد. این را در مصاحبههای اخیر اوباما هم میتوان دید.
همان طور که اوباما و کلینتون روی آن تاکید داشتهاند، مهمترین تفاوتی که حاصل خواهد شد در قبال ایران خواهد بود. موضوع ایران در ماههای آینده بیشترین بحث را در سایتها و وبلاگهای مختلف برخواهد انگیخت.
باید گفت که رویکرد کلی دیپلماتیک که از سوی رییس جمهور منتخب و وزیر امور خارجهاش ترویج شده، یعنی همان ارائه پیشنهاد مذاکره در کنار مشوقها و تحریمها دقیقا همان رویکردی است که آمریکا و متحدانش در چندین سال گذشته داشتهاند.
دولت جدید باید مشخص کند که چه تحریمها و تشویقهای جدیدی در ذهن دارد و آیا میتواند با آنها کشورهای متحدش را متقاعد سازد؟
مساله اصلی بر سر درگیر شدن آمریکا با این موضوع است. باید در نظر داشت که این درگیر شدن آمریکا با این مساله، باید ابزاری برای به پایان رساندن مجادلات باشد و خود هدف نهایی نیست.
عملکرد آن به عنوان ابزاری دیپلماتیک از دو موضوع تشکیل شده است:
1- منافع مورد انتظار: این به اهداف طرفین، عقلانیتی که به خرج میدهند، و بیش از همه به اهرمها بستگی دارد؛ این که چه کسی چه میزان اهرم را در اختیار دارد موضوع بسیار مهمی است.
اهرمها از طریق تحریم، مشوق و سایر ابزار اعمال میشود. میتوان اهرم را با دیپلماسی پیش برد.
2- ضررهای احتمالی: درگیر شدن آمریکا با این مساله باید از هر دو سو سنجیده شود و هزینههای آن را هم باید در نظر گرفت. در اکثر موارد هزینه مذاکره خیلی کم و ناچیز است، ولی در قبال امثال ایران و زیمبابوه هزینه بالاست.
یکی از مسائلی که در مباحثات عمومی بر سر ایران فراموش میشود این است که از سال 1357 تا حالا هر کدام از دولتهای آمریکا به نحوی با ایران رابطه برقرار کردهاند.
در دولت بوش دو بار این کار صورت گرفت. یک بار مذاکرات سهجانبه با حضور ایران و عراق و آمریکا انجام شد. آن جلسات در سطح سفیران بود و مسائل مطرح شده در آن به امنیت در عراق برمیگشت. یک بار هم آمریکا به عنوان عضو گروه «پنج به علاوه یک» به ایران پیشنهاد داد در مذاکراتی چند جانبه بر سر برنامه هستهایش شرکت کند. این بعد از زمانی روی داد که ایران غنیسازی اورانیوم را تعلیق کرد.
تیم جدید هنوز توضیح نداده که ابتکار پیشنهاد دوجانبه با ایران و حذف پیششرطها چطور احتمال موفقیت بر سر موضوع برنامه هستهای ایران را افزایش خواهد داد و چطور از ضررهای احتمالیش خواهد کاست.
دولت اوباما باید به این دو سوال پاسخ بدهد: آیا رویکرد آنها به درگیر شدن با مساله ایران، در استراتژی کلی آمریکا برای ساخت و به کار گیری اهرمها برای رسیدن به اهداف این کشور جایی دارد؟ اگر دارد چگونه به این استراتژی کمک خواهد کرد؟