آفتابنیوز : آفتاب-گروه فرهنگ و اندیشه: هرچند برخی معتقدند که هیچگاه سینمای ایران توان لازم برای ورود به حوزه سیاسی و مفاهیم جدید این حوزه را در قالب واکاوی روابط قدرت و تقسیم آن بین سیاستمداران نداشته اما گاهی در حین ساخت فیلمهای تاریخی با توجه به کمتهدید بودن بروز اشتباه در نمایش حقیقتهای گذشتگان، این اتفاق میافتد.
سریال تاریخی مذهبی «یوسف پیامبر(س)» شبکه اول سیما که به میانههای راه رسیده یکی از آثاری است که خواسته یا ناخواسته اخیراً به شبیهسازیهای سیاسی و تاریخی دامن میزند. این سریال که از ابتدا با روایتی تاریخی آغاز شد هر چه به قسمتهای اخیر نزدیک میشود، درونمایه دینی و عبرتآموزش کاسته شده و بر سکانسهای حاشیهاش نزدیک میشود.
ماجرای زندگی یوسف پیامبر(س) در قسمت اخیر، دیگر رنگ وبوی تاریخ نبوت ندارد، بلکه این پیامبر بزرگوار را در سرزمین «آخناتون» و مصر بزرگ تبدیل به یک مدیر اقتصادی میکند تا مخاطب را به آموزههای مدیریتی برساند. آیا این هدف با سناریوی فیلمهای مذهبی تاریخی هماهنگ و متناسب است؟
به نظر نمیرسد چنین جوازی برای استفاده از سینما یا تلویزیون در جامعهای دیندار صادر شود که امروز شیوههای مدیریت گندم یا خشکسالی به صورت سنتی در یک سرزمین غیرالهی شبیهسازی گردد تا مردم ایران از آن عبرت بگیرند. چرا که در غیر این صورت این ابتدای چالش و مقابلههای فکری با ابزار رسانه خواهد بود و قاعدتا عدهای هم که احیاناً مخالف چنین تفکر مدیریتی باشند درصدد ساختن فیلمی دیگر در مقابل چنین کاری خواهند بود.
طی دو روز گذشته خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با جریانسازی نسبت به اهداف ساخت این سریال از زبان سازندگان آن و نمایندگان مجلس درصدد است اینگونه القاء کند که مردم با دیدن سریال یوسف پیامبر به یاد شخصیت مدیریتی آقای محمود احمدینژاد میافتند!
به همین خاطر فرج ا... سلحشور کارگردان و تهیهکننده این مجموعه در
اظهارنظری دو پهلو گفته است: «اگر با دیدن این مجموعه، برداشت از یک مدیر الهی مذهبی در ذهن مخاطب ایجاد میشود که میتوان به دولت نسبت داد، جای خوشحالی دارد. ما و رییسجمهورمان همگی مسلمانیم و در مکتب اسلام پرورش یافتیم، حال اگر در کار ما یک مدیر الهی تصویر شده و کارها نزدیک به مدیریت کشور است، نشانگر نزدیکی منبع فرهنگی ماست».
باید از سلحشور در این زمینه پرسید که اگر گفته میشود مجموعه یوسف پیامبر با استناد به منابع تاریخی و قصص قرآنی روایت شده، پس چرا سرعت این روایت در قسمتهای اخیر کاسته و بر سکانسهای سفرهای استانی نقش اول در سرزمین مصر این قدر تاکید شده است؟
چرا حدود سه قسمت از این سریال صرفاً به نحوه کنترل تولید و انبارکردن گندم پرداخته شده است؟ آیا در این مقطع اتفاقات دیگری برای پیامبر عظیم الهی نیفتاد؟ چرا درباره نحوه ارتباط مردم با معابد «آنخمائو» تحلیل مناسبی وجود ندارد؟ آیا این تشبیه فقط درباره «یوزارسیف» اعمال شده یا هدف کارگردان در معبد «آمون» و پادشاه «آمنهوتب» (آخناتون) هم محقق شده است؟ در این صورت چگونه چنین تشابهاتی در فضای کلی امروز قابل قیاس هستند؟
همانطور که بارها پیشکسوتان هنر کشور اعلام کردهاند، یکی از مشکلات سینمای دینی، کم مخاطببودن آن است و اگر دقت نشود، آثار تلویزیونی این حوزه هم دچار نوعی رویکرد شعارزده خواهند شد و این همان آسیب رایج است.
برخی از نویسندگان یا اهالی فرهنگ دارای بینش خاص سیاسی درباره این سریال گفتهاند که امروز وقتی تاریخ را میبینیم، گاهی وضعیتهای تاریخی را میتوان در برخی حوادث روزگار خود تطبیق بدهیم...مثلا یوسف (ع) همواره میکوشد بدون هیچ پرده پوشی، حرفهایش را مستقیماً با مردم در میان بگذارد... همنشینان و دوستان «یوزارسیف»، محرومان و مستضعفان هستند و ساکنان مقر حکومت، از این کار یوزارسیف خوششان نمیآید و... حالا تصور کنیم این برداشت از کجای سریال ناشی میشود؟
در قسمت اخیر سریال، سازندگان این برنامه سکانسهایی ساختهاند که اینگونه جلوه میکند که حتی ارتباط غیرکلامی «یوزارسیف» با مردم و مسئولان حکومت نسبت به اوایل سریال تفاوت کرده است. مثلا مدام از دور به جامعه و مردم دست تکان میدهد، حالت نظارتی و حکومتی بیشتری به خود گرفته و اصلا برای این که در جمع مردم عادی بنشیند و با مردم سخن بگوید حالت غیرعادی و پیشفرض قائل شده است.
در یکی از این سکانسها وقتی «یوزارسیف» در جمع خانوادهای کشاورز ظاهر میشود، آنها او را نمیشناسند و با او مشغول صحبت میشوند و زمانی که پیامبر از جمع آنها خارج میشود، نوعی سوال در روایت فیلم به وجود میآید که این کدام مسئول حکومتی است که با کشاورزان همصحبت و همغذا میشود و یوزارسیف در سوال نهایی آنها خود را با لبخندی معرفی میکند!
اینجا سوال آن است که چرا نسبت به مقام و منصب «یوزارسیف» سوگیری شده است؟ مگر غیر از این بود که در زمان انبیاء، آن انسانهای الهی در جمع مردم زیستند و با مردم همقدم و همکلام شدند. پس چرا نشستن یوسف بر سر سفره فقرا برای عدهای تعجبآور شده که آن را مورد تاکید قرار میدهند؟
هرچند سلحشور، شایعه ساخت سفارشی سریال حضرت یوسف(ع) را تکذیب کرده است اما باید پاسخ بدهد که تغییر روایتگری این سریال در طول حرکت بازیگران ناشی از چیست؟ این که بگوییم مخاطب فیلم آزاد است برداشت خود را داشته باشد صحیح ولی ما چه لوکیشنی را در تلویزیون آفریدهایم که برداشتهای خاص بعد از دیدن 20-30 قسمت آغاز میشود و اینگونه میشود که شخصیت انبیاء با انسانهای امروزی مقایسه شوند.
فارغ از این که این سریال از نظر هنری و فیلمسازی چه نقاط ضعفی دارد، مهمتر از آن بیشک باید دقت کرد که گرتهبرداری از تاریخ دینی به خصوص زندگی انبیاء خدا(س) برای عبرتآموزیهای لازم در شرایط اجتماعی و سیاسی امروز میتواند پتانسیل کافی برای ساخت و تولید فیلمهای ضددینی را در خارج از مرزهای اعتقادی ما فراهم آورد که در این صورت مسئولیت دینی هنرمندان ما زیر سوال خواهد رفت.
يادم مي آيد كه يكي از شهدا مي گفت كه ابر قدرت خداست نه آمريكا و شوروي
به نظر من 30 سال مردم را به جاي آتش دوزخ از آمريكا ترساندن و كم رنگ كردن عذاب گناه راهي است كه شيطان پيش پاي جضرات گذاشته است.
مي ترسي معبدت خراب شه
سالها گوساله سامري تجمل و اشرافي گري را در ميان خود پرستش كرديد و كيسه هاتون رو از بيت المال مسلمين پر كرديد معلومه شما از نمايش يك همچين فيلمي كه اشاره به ساده زيستي يك نبي بزرگ خدا به تنگ مي آيد.
اگر يوسف پيامبر در زمان ما هم بود او را به سوءمديريت متهم مي كرديد چون روش هاي مديريتي شما بيش از آنكه از پيامبران نشات گرفته باشد از معبد آمون و آمون هاي زمان الگوبرداري شده شما كه به حرف ولي زمان كه جانشين رسول خدا و امامان معصوم است گوش نمي دهيد و هر روز سخنانش را توجيه مي كنيد بهتر است آبروي برباد رفته خود را نبريد و زحمت خويش نداريد و به افزودن اموال از بيت المال مشغول باشيد.
برادر خواهشمندم از اين به بعد روز هاي تاوسوعا و عاشورا آب زياد بخوريد چراكه اين آدمها از اين به بعد خواهند گفت كه نعوذبالله تشنه شهيد شدن امام حسين(ع) هم به خاطر تبليغ آقاي احمدي نژاد بوده است.
من كه لذت بردم برادر!
اگر كسي خلاف اين را دارد جواب بدهد ديگر...
تازه اين را هم اضافه كنيد كه اصل اين فيلمنامه يوسف در سال 79 از يك نويسنده ديگر به سرقت رفته و اين موضوع در رسانه ها هم مطرح شد.
تازه چرا اينقدر زوم كرديد روي مديريت يوسف؟ شكي نيست كه پيامبران قدرتمند بوده اند. اما حالا اين رييس جمهور ما كه [...]اداره يك هيپت 15 نفره را هم ندارد و مدام جلساتش تاخير دارد نظرتان چيست؟
بیچاره احمدی نژا
ترسیدید
گفته مقاله بي محتواست...بلكه بايد گفت نقدهاي شما بي محتواست و از سر ترس و حجب جرات شنيدن حقيقت رو فراموش كرديد......
چطور شده كه بعضي ها حتي تحمل ديدن سريالي را كه باعملكرد دولت انقلابي ؛ مردمي و خدمتگذار مردم كه دور از هر نوع بهره برداري خصوصي و شخصي است راندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1 - يوزارسيف اول برنامه ريزي براي ايجاد طرح هاي عمراني كرد و محل اعتبار آن را مشخص نمود بعد به سفر هاي استاني اقدام نمود
2- براي حفظ اقتصاد مردم گندم نخريد و انبار كند و كشاورزان و ..(چغندر كار و كارخانه هاي قند ) را ورشكست كند
3ـ با معافيت دوساله تصدي گري را كاهش و افزايش مشاركت ها را رونق داد
[...]
كاش آقاي رييس جمهور و اطرافيان ايشان مثل يوزارسيف مي انديشيدند و برنامه ريزي مي كردند و كار و ...
مصداق گندم آن روزگار در زمانه ما ارزهاي حاصل از درا«دهاي نفتي بود كه بايد مي اندختيم و در روز بلا و خشكسالي ي ارز از آن استفاده مي كرديم كه نكرديم و اين شد كه مي بينيم. به نظرم شبيه سازي احمدي نژاد و يوسف قياس مع الفارق است.به نظرم بايد مديدران آقاي احمدي نژاد و خود ايشان اين سريال را ببيند و حتي تكراري اش را هم ببينند و كارهاي يوسف را نت كنند و در امور كشور از اين تجربه بصري استفاده كنند و .... و.. و..
انصافا اين دوستان از توليد برنامه هاي تلويزيوني چيزي نميدونن. خواهش ميكنم حداقل با يكي از اين فيلمبردارهاي مجالس عروسي مشورت كنن ببينن آيا اينكار امكانپذيره يا نه.
باز هم مياره
هر چه فرياد داريد بر سر آمريكاي جنايتكار بزنيد...
اگر ادعا داريد كه اين شبهه وارد نيست برويد سراغ خبرگزاري جمهوري اسلامي را بگيريد كه تا الان 3 مصاحبه و خبر در دامن زدن به همين موضوع نوشته است.
ايرنا گفته است كه : ما و رییسجمهورمان همگی مسلمانیم و در مکتب اسلام پرورش یافتیم، حال اگر در کار ما یک مدیر الهی تصویر شده و کارها نزدیک به مدیریت کشور است، نشانگر نزدیکی منبع فرهنگی ماست...
ضمنا كسي نگفته كه بالاي چشمتان ابروست !
متاسفانهُ جناب سلحشور در تهيه فيلم نامه ي . سريال به منابع اسلامي و قصص قرآني بسنده كرده بوده اند . حال آنكه مي توانستند با نگاهي به كتاب هاي يهوديان شباهت فيلم نامه خود را با تحريفات آنها مقايسه كنند.
به کارگردانان محترمی که قصد ساختن فیلم و سریال از پیامبر اسلام دارند توصیه می کنم مبادا از نامه نوشتن پیامبر اکرم به ابر قدرتهای زمان خود سکانسی تهیه کنند ، شاید مجبور شوند در دادگاه اصلاح طلبان از "اصولگرایان" اعلام برائت کنند. راستی حیف که مصطفی عقاد کارگردان فیلم محمد رسول الله زنده نیست وگرنه ایشان هم باید به خاطر سکانس نامه پیامبر به خسرو پرویز از احمدی نژاد اعلام برائت می کرد
نه احمدي...شبيه پسرس [...].تازه اگر هم شبيه بودند باز مردم به او راي نمي دهند چون [...] نه مملكت داري.