آفتابنیوز : تصور ميكنيد پس از انتخابات، در عراق چه روي خواهد داد؟ پاسخ ساده است. هيچ اتفاقي روي نميدهد. شورشيان انتخابات را فاقد مشروعيت اعلام كرده و خشونتها ادامه خواهد يافت، با اين تفاوت كه آنها اين بار اهداف جديدي را هدف حملات خود قرار ميدهند. برندگان انتخابات، اهداف قطعي حملات شورشيان خواهند بود.
اصلاً قصد ندارم به اين موضوع اشاره كنم كه اوضاع عراق بدون برگزاري انتخابات بهتر بوده و يا عراقيها در دوران صدام روزگار بهتري را ميگذراندند. لااقل صدام در توليد و انتقال الكتريسيته بهتر عمل ميكرد! بلكه به سادگي ميخواهم هشداري در مورد تصوير خيالي و زيبايي كه سياستمداران آمريكايي در مورد «عراق پس از انتخابات» ترسيم كرده و پيشروي ما قرار دادهاند، بدهم. مردمان عراق تا زماني كه ما اين كشور را ترك نكنيم آزادي را احساس نخواهند كرد، در شرايط فعلي هم هيچ نشانهاي مبني بر تمايل دولت بوش براي ترك اين كشور وجود ندارد.
افرادي كه قرار است در اين انتخابات بهعنوان نمايندگان ملت عراق وظيفه نگارش قانون اساسي را برعهده بگيرند، با مسؤوليت دشواري روبهرو هستند. نگارش قانون اساسي حتي براي سياستمداران و نوابغي كه قانون اساسي ما را نگاشتند هم كاري سهل و آسان نبوده است.
نويسندگان قانون اساسي آمريكا هرگز با اين همه اختلاف قبيلهاي و قومي روبهرو نبودند ضمن آنكه تجربه نوعي خودمختاري تحت نظارت بريتانيا را هم دراختيار داشتند. تنها موضوع مورد مناقشه، مسأله بردهداري بود كه در نهايت برسر آن به توافق رسيدند. از همه مهمتر اينكه، هيچكس در حالي كه اين جمع در حال نوشتن قانون اساسي بودند، سعي نداشت آنها را به قتل برساند!
عراقيها، اما اكنون وظايف دشوارتري برعهده گرفتهاند. آنها هيچ تجربهاي از خودمختاري نداشته و فرهنگ بومي آنها بر تقابل و انتقام به جاي تفاهم و گذشت تأكيد دارد. اگر قرار باشد دموكراسي در عراق پا بگيرد، يكي از اصليترين موضوعاتي كه بايد همگان به آن تن دردهند اين است كه بازنده انتخابات حق شليك به برنده و قتل وي را ندارد.
بديهي است پس از برگزاري انتخابات، ناراضيان سعي خواهند كرد، منتخبين را به قتل برسانند، همچنان كه سربازان، و اعضاي دولت موقت را به قتل رساندهاند. سادهتر بگويم، انتخابات باعث نجات ما از اين جنگ چريكي وحشتآفرين نميشود.
پرسشي كه آمريكاييان اكنون با آن مواجه هستند اين است كه چه تعداد سرباز آمريكايي ديگر بايد به كام مرگ فرستاده شوند تا از اين كشور عقبنشيني كنيم؟ 2000 سرباز؟ 3000 يا 5000 سرباز ديگر؟ چه كسي بايد اين عدد «جادويي» را تعيين كند. من فقط با اطمينان ميتوانم بگويم تا زماني كه نيروهاي آمريكايي در عراق حضور دارند، افرادي نيز يافت ميشوند كه با كمال ميل! به دنبال كشتن آنها باشند ما نميتوانيم كشور آنها را براي آنها كنترل كنيم، نميتوانيم ارزشهاي خودمان را بازور به آنها بقبولانيم.
ما نميتوانيم شورش را سركوب كنيم كه عامل ايجاد آن حضور ماست ما هر آنچه را كه در توان داشتهايم انجام دادهايم؛ ديكتاتوري را سرنگون كردهايم. اكنون زمان برنامهريزي براي عقبنشيني است.
تصور ميكنم، دولت بوش قصد دارد دولت جديد عراقي را وادار به دادن پايگاههايي دائمي به نظاميان آمريكايي كند اگر تصور من واقعيت داشته باشد، اميدوارم دولت شيعي آتي عراق، بوش را نااميد كرده و از ما بخواهد اين كشور را ترك كرده و به خانه بازگرديم. رهبر بزرگ شيعيان عراق در حالي كه موافق برگزاري انتخاباتي است كه پيروزي شيعيان را به همراه خواهد داشت، اما همزمان هيچ نشانهاي از تمايل يا نزديكي به ايالات متحده يا كشورهاي ديگر نشان نداده است. دولت آتي عراق قطعاً روابط بسيار بهتري با ايران خواهد داشت تا ايالات متحده. اين امر براي ما كه روابط چندان مناسبي با ايرانيان نداريم، اصلاً خوشايند نيست.
قصد ندارم اصلاً بدبينانه به قضيه نگاه كنم. بلكه فقط حقايقش را به صورت عريان مطرح ميكنم. تبليغات دولتي را كنار بگذاريد. آنچه كه باقي ميماند اين واقعيت واضح است كه اقدامات باعث شده است كه تمام جهان عرب، نوعي بدبيني شديد و خصومت دامنهدار نسبت به ايالات متحده بهوجود بيايد. ما در حالي كه اسرائيل فلسطينيان را قتلعام كرده و همزمان از مذاكره با آنها سرباز ميزند و در حالي كه اسرائيل اصول بديهي حقوق بشر را نقض ميكند، حمايت صددرصدي خود را از آن اعلام مي كنيم. ما عراقيها را در خانه خود قتلعام كرده و كشور آنها را نابود كردهايم. چنين اقداماتي قطعاً نتيجهاي جز نفرت در بر نداشت.
اين اقدامات و معضلاتي كه متعاقب آن گريبانگير ما شده است، چيزي نيست كه با تبليغات و جهتدهي با افكار عمومي بتوان از آن گريخت.