کد خبر: ۸۴۵۷۱۶
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۱:۳۱

کتابی که سرقت ادبی را بررسی می‌کند

کامران شرفشاهی در نشست بررسی کتاب «غربالی در دست» گفت: در کنار مسئله فقر آثار پژوهشی در عرصه نقد ادبی، وجود این کتاب غنیمتی است و مطالعه آن برای هر یک از علاقه‌مندان در این حوزه می‌تواند داشته‌های ارزشمندی با خود به همراه داشته باشد.
کتابی که سرقت ادبی را بررسی می‌کند
آفتاب‌‌نیوز :

چهارمین نشست نقد و بررسی کتاب‌های برگزیده این جشنواره با حضور حمید هنرجو، دبیر این دوره رویداد و جمعی از چهره‌های ادبی، با نقد کتاب «غربالی در دست» تألیف سیدمهدی طباطبایی توسط کامران شرفشاهی در کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار شد.

شرفشاهی در ابتدای این نشست با بیان این‌که در حوزه نقد ادبی ضعیف هستیم انتخاب کتاب «غربالی در دست» را انتخابی هوشمندانه خواند و گفت: این کتاب در حوزه نقد ادبیات معاصر ایران قرار دارد و حوزه‌ای که از ابتدای پیدایش ادبیات فارسی دغدغه مهمی برای فعالان این عرصه بوده؛ هرچند در ذیل عنوان کتاب به مسئله سرقت ادبی در شعر معاصر ارجاع و اشارت شده؛ اما در مواجهه با متن کتاب مثال‌های مختلف و متعددی از شعرای نام‌آشنا و قدیم ایران را شاهد هستیم که نشان‌دهنده نگاه جامعی است که این کتاب و محقق آن به حوزه مقوله سرقت ادبی در عرصه شعر داشته است.

او سپس با توضیحی درباره ساختار کتاب، گفت: این اثر پژوهشی کتابی جذاب، علمی و شیرین است. موضوع سرقت ادبی موضوعی است که حتی به‌گونه‌ای باید آن را طنزآمیز دانست. وقتی این کتاب را مطالعه می‌کنیم درست است که با موارد جدید، جذاب و نوآوری مواجه می‌شویم، اما درنهایت شیرینی‌هایی را نیز در بطن خود دارد. به گمانم این کتاب رساله یا پایان‌نامه دکترای جناب طباطبایی بوده و به لحاظ ترتیب کتاب و عرفی که دارد معتقدم این اثر رساله دکترای ایشان است.

این شاعر موازی‌کاری را یکی از مشکلات پژوهش عنوان کرد و توضیح داد: بسیاری از پژوهش‌هایی که در جامعه ما صورت گرفته به ویژه پژوهش‌های آکادمیک جنبه موازی‌کاری دارد و اغلب حرف‌های تکراری را بازگو می‌کنند. اما موضوعی که آقای طباطبایی انتخاب کرده موضوعی به نسبت جدید است که کمتر به آن پرداخته شده است. به ویژه در بخش ادبیات معاصر. البته جسته‌وگریخته شاعران و منتقدان کشور ما به موضوع سرقت ادبی پرداخته‌اند، اما کتابی که به شکلی مستقیم و با این گستردگی چیزی در دسترس باشد تا به امروز وجود نداشته است.

این ناشر ادبی با ارزشمند خواندن یادکرد از خلیل عمرانی و هدیه شدن کتاب به او افزود: کلیه مباحثی که در این کتاب مطرح شده با شاهدمثال‌های مختلف و متعددی مطرح شده است. یعنی نویسنده این‌گونه نبوده که مسئله‌ای را بیان کرده باشد و به‌سادگی از کنار آن بگذرد. او برای هر نمونه یک یا چند شاهد مثال از زبان فارسی آورده است. نکته‌ای که باید در مواجهه با نقد صادقانه و صریح درباره این کتاب عنوان کرد توجه به این دیدگاه است که عده‌ای مسئله توارد در حوزه شعر را الزاماً مقوله‌ای منفی نمی‌دانند و به این مسئله اشارت دارند که شاعرانی که دیدگاه کمال‌گرا دارند این مقوله را سرقت ادبی نمی‌دانند.

این پژوهشگر ادبی یکی از آسیب‌های تحقیق را محدود بودن ارجاعات پژوهشگران عنوان کرد و گفت این موضوع در کتاب «غربالی در دست» هم مطرح است.

او افزود: دامنه پژوهشی محدود است و منحصر به چند چهره معاصر است درصورتی‌که پژوهشگر می‌تواند در مواجهه با چنین مسئله‌ای دیدگاه خود را وسعت دهد و بر کار‌های متعدد دیگری تمرکز کند. نکته مهمتر آن است که در حوزه کار‌های پژوهشی باید نگاه میدانی نیز داشته باشد چرا که در دیدار‌های مختلف و متعدد با شاعران ممکن است به نکاتی دست پیدا کند که در دامنه مطالعاتی کتابخانه‌ای و کار پژوهشی متمرکزش به دست نیاورد. این مسئله در میان پژوهشگرانی که در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی کار کرده‌اند نیز دیده می‌شود. در کار پژوهشی با وجود گستره عمیق ادبیات انقلاب تنها بر چند نام مانند قیصر امین‌پور و سیدحسن حسینی متمرکز می‌شوند درحالی‌که ادبیات انقلاب اسلامی وسعتی بسیار بزرگ‌تر از این نام‌ها دارد و کار پژوهشگر آن است که این گستره را توسعه دهد نه این‌که از دامنه این گستره تنها بخشی محدود را برای کار پژوهشی خود برگزیند.

شرفشاهی در پاسخ به این پرسش که چرا در مواجهه با آثار نقد ادبی که ازجمله مهم‌ترین مؤلفه‌ها در حوزه رشد و تعالی ادبیات هر کشوری ازجمله ایران به شمار می‌رود حتی در بدنه نشر کمتر رغبتی میان ناشران برای انتشار چنین دست از آثاری وجود دارد و یا حتی در میان اهالی پژوهش، نخبگان و دانشگاهیان کمتر توجهی برای نگارش آثار در حوزه نقد ادبی خاصه با نگاه پژوهشی مطرح است گفت: طرح این پرسش نکته بسیار مهمی است. یکی از معضلات جامعه ما آن است که حلقه مفقوده‌ای بین دانشگاه‌ها و نیاز‌های جامعه وجود دارد. درواقع دانشگاه‌های ما در حوزه زبان و ادبیات فارسی باید در این زمینه پربارتر باشند و بحث نقد ادبی را با جدیت بیشتری دنبال کند. در جامعه ما اغلب معیار اکثر کسانی که در این حوزه اهل مطالعه هستند آثار نویسندگان و منتقدان خارجی مثل رولان بارت و نظایر دیگر است. این به این معنا نیست که ما در حوزه افراد نام‌آور ضعیف باشیم. نکته دیگر آن است که در مواجهه با آثار نقد ادبی کمتر با فراست علمی در حوزه نگارش اثر مواجه هستیم. دانشگاهیان باید چنین دست از منتقدانی را تربیت کنند تا این منتقدان به پیشرفت ادبیات کمک کنند.

او در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این‌که اغلب ایرانی‌ها از نقد خوششان نمی‌آید، اما اخلاق نقدپذیری باید در جامعه ما رشد پیدا کند گفت: حدیث بسیار زیبایی از پیامبر (ص) وجود دارد که می‌فرماید: «بهترین دوستان من کسی است که عیوب من را به من بازگو و هدیه می‌کند.» اگر این نگرش در جامعه ما رشد بیشتری پیدا کند و سعه صدر ما گسترش پیدا کند در قبال نقد‌هایی که از ما صورت می‌گیرد طبیعتاً جامعه ما به گونه دیگری خواهد بود. البته خود نقد هم قواعدی دارد که باید به آن‌ها اشراف و توجه داشت. بسیاری از پژوهشگران به این مسئله معتقدند که غالب مردم برداشتشان از نقد اعتقاد به شکل عامیانه است درحالی‌که نقد معادل بازتاب محاسن یک اتفاق است.

شرفشاهی در ادامه خاطرنشان کرد: بسیاری از مسائل امروز جامعه ما ریشه در گذشته دارد و محقق این مسائل را نادیده نگرفته است. محقق و نویسنده این کتاب با هوشیاری به آن‌ها ارجاع و اشارت داشته و در مواجهه با سرقت ادبی به ریشه‌یابی این مسئله اشاره داشته که این مقوله از کجا آغاز شده است. نگاه محقق در این اثر با توجه به آنکه از قرن دوم و سوم هجری ریشه‌یابی خود را آغاز کرده است، اما تمرکزش بر نگاه معاصر بوده و با توجه به همان نگاه استقرایی که عرض کردم تنها بر ادبیات فارسی متمرکز بود درحالی‌که می‌توانست در مقوله سرقت ادبی که نه‌فقط به ادبیات ما که در ادبیات تمامی جهان وجود دارد ارجاع و اشارتی از شعر عرب تا حوزه ادبیات جهان را مدنظر قرار دهد.

این شاعر در پایان تصریح کرد: اگر این مهم صورت می‌پذیرفت به کتاب نگاه جامعی می‌داد که می‌توانست حتی آن را به یک دایرة‌المعارف بدل کند، اما با توجه به نگاه متمرکز و استقرایی محقق و پژوهشگر صرفاً در حد ادبیات معاصر خاصه شعر معاصر آن هم با دامنه‌ای محدود که پیش‌ازاین به آن ارجاع اشارت داشتم متمرکز شده است. اما با وجود همه این موارد و مؤلفه‌ها در کنار مسئله فقر آثار پژوهشی در عرصه نقد ادبی وجود این کتاب غنیمتی است و مطالعه آن برای هر یک از علاقه‌مندان در این حوزه می‌تواند داشته‌های ارزشمندی با خود به همراه داشته باشد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
خبرهای مرتبط
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین