آفتابنیوز : آفتاب- علی فلاحیان*: میرحسین بازگشته است و این خبر برای کسانی که دل در گروی حفظ ارزشها و آرمانهای انقلاب دارند، نویدبخش و امیدآور است. از همین روست که در جریانهای مختلف و ناهمپایه میتوان این افراد را جستجو کرد.
در این میان، از روزهای نخستینِ طرحِ نام او تاکنون سوالی همواره زمزمه شده و تعبیر و تفسیر میشود: «آیا او همان موسوی دهه شصت است؟ با همان دیدگاههای اقتصادی و ارزشی»؟
این سوال اما روبنای پرسشی دیگر است. او مثل بسیاری از مسئولین عصر جنگ، تابع و فرزند زمان خود بوده است. برخی از کسانی که امروز به اقتصاد آزاد و لیبرالیستی معتقدند، در آن دوران به گونه او میاندیشیدهاند، یا دستکم از زاویهای دیگر، آن دیدگاه را در آن شرایط، موثر و مفید دانستهاند و نیز تحلیل صحیح آن چه او کرده است شاید نشان دهد چنان که مصطلح شده است همخوانی کاملی میان عملکرد میرحسین با مبانی سوسیالیسم وجود نداشته است.
در سپهر سیاسی و معرفتشناسی سی ساله اخیر تغییر و تحولات گستردهای را میتوان در افراد مختلف رهگیری کرد. او نمیشود که تغییر نکرده باشد. پس شاید این سوال چندان موضوعیتی نداشته باشد و موضوع اصلی این باشد که: «هدف میرحسین از آمدن چیست»؟
او میتوانست خرداد 76 و 84 بیاید بدون آنکه با مسایل کنونی مواجه شود. چه اینکه در آن زمان، او «رأیآور» و «مقتدر» دانسته میشد و مثل امروز، این دو ویژگی، به ترتیب، زیر نامهای خاتمی و کروبی محو نمیشد. در آن زمان تمامی جریانهای تحولخواه از دانشگاه و حوزه تا احزاب و شخصیتها به دعوت او میرفتند و با پاسخ مثبت او همه چیز، سرفرازانه و آبرومندانه و حتی تضمینشده به نظر میرسید. نه مثل امروز که هیچ جریانی او را کاندیدای اول خود نمیداند و اصلاحطلبان نیز در پس و پیش کشیدن او دست و پایی مردد دارند. مرد بحرانهای دهه شصت در زمانه بحران دیگری ظهور کرده است: بحران اصلاح طلبی
مشکلات کنونی در عرصه کشور، محصول چند ماه اخیر نیست و سیاستهای رئیس دولت نهم از آغاز کار تاکنون در معرض نقد آسیبشناسان حوزههای مختلف قرار گرفته است، و این همان چالشی است که میرحسین با آن مواجه شده است و نه تنها او - که به استثنای آیتالله هاشمی رفسنجانی که پس از روشن شدن نتایج سیاستهای دولت، همواره در نقد و نصیحت و روشنگری فعال بوده است - دیگرانی که پا در رکاب انتخابات گذاشتهاند با این سوال مواجهاند و این در خصوص میرحسین که سکوتی بیست ساله را در آستانه انتخابات شکسته است، بیشتر خودنمایی میکند.
میرحسین، شخصیت ارزشمند و خوشنامی است، چهره او در حافظه تاریخی ما پررنگ و منوّر است. او شخصیت محبوب و مورد علاقه امام(ره) بود که چیزی از کاریزمای آن رهبر فقید را در خود به یادگار دارد. اما امروز و برای نسل امروز نه فقط در اقتصاد و سیاست که در تمامی اجزای شخصیتاش ناشناخته است و زمان انتخابات، زمانی برای شناختن کسی مثل او نیست همان طور که زمانی برای شکستن سکوت او نبود.
از سوی دیگر اگر شایعات، رنگ حقیقت به خود بگیرد و او نه برای ریاست جمهوری که برای روشنگری(که البته به تخریب سوءتعبیر خواهد شد) پا به عرصه گذاشته و وظیفه فعالسازی بخشی از جامعه را در جهت مهیا شدن شرایط برای دیگری و ایجاد سردرگمی در جریان مقابل به عهده گرفته است، چیزی جز فروکاستن نقش او در حد کاتالیزوری نیست که در بدبینانهترین شرایط، بار دیگر نه خودخواسته به سکوت، که جبراً به فراموشی سپرده خواهد شد.
در شرایط کنونی اگر ورود میرحسین به عرصه انتخابات، رسماً اعلام شود و این اقدام در کنار ورود خاتمی و کروبی به گونهای مدیریت نشود که علاوه بر دستاوردهای توسعهگرایانه، به شخصیت و اعتبار این سه تن خدشهای وارد نشود، هواداران توسعه بار دیگر در بزنگاهی سخت، مسابقه را نه به رقیب که به سیاستهای سیاستمداران خودی باختهاند.
*عضو کانون جوانان حزب اعتدال و توسعه
ما نياز به عالم بي عمل نداريم
سلام بر مير حسين يار امام