آفتابنیوز : آفتاب: مهندس میر حسین موسوی با بیان این که این جامعه هم اصولگرا و هم اصلاح طلب است، گفت: «مردم دوست ندارند به مقدسات آنها توهین شود و دوست دارند که همه نیز این قداست را پاس بدارند ولی در عین حال مردم راضی نیستند که به هر بهانهای کتابی توقیف شود یا روزنامهای بسته شود».
گزارش تصويری: مهندس موسوی در دانشگاه تهران [کلیک کنید]
گزارش تصويری: مهندس موسوی در دانشگاه تهران (2) [کلیک کنید]
حاشیههای حضور مهندس موسوی در دانشگاه تهران [کلیک کنید]به گزارش خبرنگار سیاسی آفتاب، نخستوزیر دوران دفاع مقدس در سخنرانی خود در شصت و ششمین مجمع سالیانه انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران به موضوع بررسی فضای جامعه پرداخت و گفت: «در فضای سیاسی جامعه ما جریانهای مختلفی وجود دارد. ما گاهی در جامعه به جریانهایی بر میخوریم که در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و وقتی این مساله را واکاوی میکنیم دلیل اصلی آن را در نبود یک ساختار و سازمان که این تضادها را به وحدت تبدیل کند میبینیم».
رییس فرهنگستان هنر به دو جریان اصولگرایی و اصلاحطلبی در جامعه اشاره کرد و گفت: «یک وقت اصولگرایی نوعی تعبیر میشود که ارتباط وسیع با اصلاحطلبی دارد و یک وقت نیز چهرهای کلیشهای، مخالف و در حال جنگ را شاهد هستیم و اصلاحطلبی هم همین طور است. وقتی چنین نگاهی حاکم شود هم اصولگرایی از معنای واقعی خود تهی میشود و هم اصلاحطلبی نقش خود را از دست میدهد و دست مایهای برای جاه طلبیها و مبارزات خالی قرار میگیرد».
وی اضافه کرد: «جامعه ما در ارتباط با چنین شعارهای اصلاحطلبی و اصولگرایی یک چهره ژانوسی دارد به این معنا که جامعه در خرد و عقل جمعی خود هم اصلاحطلب است و هم اصولگرا است. آنچه در سطح مبارزات سیاسی متضاد و معارض یکدیگر دیده میشود، در دید مردم دو سر یک مجسمه یا دو سوی یک سکه تلقی میشوند».
مهندس موسوی در ادامه گفت: «به نظر میآید که برای درک نیاز واقعی ملت و رفع این تفرقهها این است که توجه کنیم که مردم چگونه اصلاحطلبی و اصولگرایی را در خود جمع میکنند و ا ین میتواند بسیار کارساز باشد».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس در تشریح این مطلب اظهار کرد: «به عنوان مثال در جامعه ما مساله عدالت و آزادی از هم جدایی نداشته و ندارند. در دوره مشروطیت مردم در مقابل استبداد شعار عدالت سر میدادند و از دل همین شعارها مجلس و قانونمداری زاییده شد و قانونمندی گسترش پیدا کرد. در آنجا در درون مردم این جدایی را نمیبینیم و در جامعه امروز هم اگر به این دو اصل خوب نگاه شود میبینیم که از هم جدایی ناپذیر هستند».
مهندس موسوی در ادامه تاکید کرد: «در فضای دروغ، تباهی، فساد، نبود عدالت و فضایی که افراد به این فکر هستند که هر روز سفره آنها کوچکتر میشود و بی پناهتر میشوند، زمینه آزادی هم از بین میرود چرا که آزادی زمانی محقق میشود که افراد فرصتی برایاندیشیدن و فکر کردن پیدا کنند».
وی ادامه داد: «عکس این قضیه نیز صادق است. بدین معنا که اکثر مردم خواستار نعمت آزادی که حق آنها است و چیزی نیست که به آنها اعطا شود بلکه برای سلب آن باید دلیل و برهان داشته باشیم هستند. این جامعه مدافع ارزشها، راه شهیدان و معنویات است ولی در عین حال این اعتقاد در بین مردم موجب نمیشود که آنها موافق دخالت دستگاهها و نیروهای گوناگون در امور شخصی خود باشند».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه گفت: «مردم میتوانند در درون خود این دو مساله را جمع کنندو راه رشد کشور نیز همین است. جامعه تحمل زیادی برای دیدن تفاوتها دارد و دولتها، حکومتها و نهادهایی که میخواهند متکی به مردم باشند باید از این ویژگی مردم استفاده کنند و از جوانمردی و پایداری مردم درس بگیرند».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس همچنین به نگاه همه جانبه مردم به دو مقوله ارزشها و آزادی اشاره کرد و گفت: «مردم هم میتوانند پایبند شهدا و ارزشها و اعتقادات خود باشند و هم در عین حال این مجوز را نمیدهند که در اموری که مربوط به مردم و سلایق آنها است تجسس و دخالتی صورت بگیرد».
بر اساس این گزارش، موسوی در ابتدای صحبتهای خود به حضورش در جمع دانشجویان اشاره و اظهار کرد: «هیچ محفل و هیچ جمعیاندازه چنین محفلی در من ایجاد احساس حسرت و هجران نمیکند. وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم که چه بسا بهترین مقطع تاریخ زندگی من زمانی بود با یک عده جوان و دانشجوی دیگر با انگیزههای دینی، معنوی و ملی در انجمن اسلامی فعالیت میکردیم».
موسوی درباره موضوع راز دوام نهاد انجمنهای اسلامی گفت: «یک نگاه مجدد به تاریخ تاسیس انجمنهای اسلامی و دلایلی که این امر را ممکن ساخته که یکی 66 سال دوام پیدا کند به ادامه راهی که در پیش داریم کمک خواهد کرد».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ذکر یک مثال و استعاره اظهار کرد: «زمانی در مسافرتی که به ایتالیا داشتم از واتیکان دیداری کردم در آنجا مجسمهای دیدم و روی آن دقیق شدم. این مجسمه نیم تنهای مرمری بود که دو سر داشت و هر سر به یک سو نگاه میکرد وقتی عنوان مجسمه را نگاه کردم مربوط به یکی از اساتید یونانی به اسم ژانوس است که خدای دروازهها، مرزها و پلها است. از نظر استعاری فرهنگ جهانی و فرهنگ غربی این معمولا درست در نقطهای است که دو مساله مخالف و متضاد به هم میرسند قرار میگرفت. این مجسمه میتوانست هم به گذشته نگاه کند و هم به آینده. هم به ظلمت نگاه کند و هم به نور».
مهندس موسوی اضافه کرد: «انجمنهای اسلامی یک طبیعت ژانوسی دارند و معجزه انجمن اسلامی این است که مسایل متضاد را یک جا جمع کرده است. به طوری که تضعیف هر کدام از این وجوه موجب تضعیف انجمنهای اسلامی میشود».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به تاسیس انجمنهای اسلامی در 66 سال قبل گفت: «پیشتر دانشگاه دروازهای برای نگاه کردن به تحولات جهانی بود ولی با ایجاد انجمنهای اسلامی همه متوجه شدند که در این محیط نگاه دیگری که بتواند تحولات را در کنار اعتقادات بنشاند میسر است و انجمنهای اسلامی نیز بر این اساس تشکیل شده است».
وی به دو چهره انجمنهای اسلامی اشاره کرد و افزود: «یک چهره، چهرهای است به سنتها و دین نگاه میکند و چهرهای است که غرابت زیادی با نهادهای دینی دارد و چون زمینی مبارک از آنها تغذیه میکند.چهره دوم انجمنهای اسلامی نگاهی به جهان دارد. جمع کردن این دو نگاه و دو جهت در یک نهاد یک معجزه است و این مانند همان برخورد سنت و تجدد است».
مهندس موسوی در ادامه اظهار کرد: «ما از یک سو یک جنبه دینی و سنتی داریم که از آن طریق این انجمن قوت میگیرد و از حمایت مردم تغذیه میکند و از تجربیات نهادهای سنتی بهره مند میشود. از یک طرف هم نگاه خود را تغییر و تحولاتی باز میکند که جهان را دگرگون میسازد و چهره ژانوسی انجمنهای اسلامی در همین جا ظهور میکند».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به نظر امام خمینی(ره) مبنی بر این که همه تحولات از دانشگاه شروع میشود اضافه کرد: «چه بسا نظر حضرت امام(ره) ناظر بر همین چهره دو گانه باشد. اگر به گذشته نگاه کنیم میبینیم اکثر آنچه به جامعه منتقل میشود از طریق انجمنهای اسلامی بوده است. این انجمن توانسته است ظرفیتهای عظیم دینی را به جامعه علمی منتقل کند».
مهندس موسوی با مقایسه وضعیت دانشگاهها از 1321 تاکنون تصریح کرد: «انجمنهای اسلامی سهم بالایی در دیده شدن فضای دانشگاهی داشتهاند. از قدیم هر گاه مشکلی برای کشور ایجاد میشد، صف اول طلایه داران را دانشجویان تشکیل میدادند.امکان این تاثیر به دلیل اعتمادی است که مردم به فرزندان خود در این انجمنها داشتهاند؛ اعتمادی که موجب شد انقلاب اسلامی در کشور پیروز شود. مردم بی دلیل در جایی سرمایه گذاری نمیکنند و مردم در جایی که تردید دارند نیز سرمایه گذاری نخواهند کرد و بدین ترتیب حامی جریانهایی که پشت به نگرش و جهان بینی آنها کند نمیشود».
موسوی با بیان این که انجمنهای اسلامی توانستهاند در نهادهای سنتی، دینی در رابطه با روحانیت، مساجد و هر گروه مذهبی نقش بالایی را برای روشنگری و دگرگونی ایجاد کنند تصریح کرد: «هر کدام از این چهرهها تضعیف شود، انجمن اسلامی قدرت خود را از دست میدهد».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس در تشریح این مطلب خاطرنشان کرد: «به محض این که تکیه بر اعتقادات دینی در این انجمنها کم شود نه تنها اعتقاد مردم به این نهاد کم میشود بلکه این نهاد نیز کارکرد خود را از دست خواهد داد. در عین حال به محض این که آن چهره نگاه نو به جهان از دست برود نیز انجمنها تبدیل به جمع متحجر بستهای میشوند که نمیتوانند نقش خود را بازی کنند».
وی با تاکید بر این که توان انجمنهای اسلامی در همین نگاه دو گانه است تصریح کرد: «یکی از معجزات چنین نهادی این است که درست در نقطه مرزی میتواند دو جریان به ظاهر متضاد را جمع کند. نقش انجمنها در این رابطه نظیر نقش مرزداران است، مرزدارانی که از مرزهای قلمروی اسلامی دفاع میکنند و البته نقش دانشجویان از نقش این مرزداران کیفیتر است، کمتر نهاد و جمعی پیدا میشود که در چنین نقاط حساسی ایستاده باشد».
به گزارش خبرنگار آفتاب، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه مراسم شصت و ششمین سالگرد تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با تاکید بر اینکه جامعه ما در مجموع به روحانیت احترام میگذارد، گفت: «این جامعه دلش میخواهد در کنار روحانیت باشد و از او حمایت کند و از او توان گیرد و روحانیت نیز به مردم کمک کند و در عین حال این جامعه اعتماد به روحانیت دارد و این موجب برکات و خیر کثیری در رشد انگیزهها، پیروزی انقلاب و تداومش شده است، دوست ندارد که روحانیت دولتی شود یا تحت تاثیر دولت قرار گیرد».
وی ادامه داد: «مردم ما نه اینکه نخواهند روحانیت از نظام و دولت حمایت کند، بلکه این حمایت را در گرو آن میدانند که روحانیت مستقل باشد و تحت تاثیر قرار نگیرد».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس به خاطرهای در اوایل انقلاب اشاره و اظهار کرد: «در اوایل انقلاب دولت گاهی از روحانیون تهران و ائمه جماعت از شهرستانها دعوت میکرد تا هر چند وقت یک بار در سالنی جمع شوند و هر یک از وزرا و دوستان در این جلسه میرفتند تا مشکلات را برای آنها شرح دهیم. احساس میکردیم این جمع شدن و متفرق شدن برکات زیادی برای کشور دارد بدون آنکه هیچ شائبهای باشد چرا که در آن روحانیون به سوالات و انتقادات و مشکلات را بیان میکردند».
میرحسین موسوی ادامه داد: «در آن زمان خاطر هستم که آیتالله مهدوی کنی نگران شده بودند که این جمع شدن باعث دولتی شدن روحانیت نشود و این موضوع در قالب پیامی برای بنده فرستادند. بنده نیز در جواب به ایشان شرح دادم که ما به این روحانیون پول و امکاناتی نمیدهیم و تنها آنها را برای شنیدن مشکلات نظام دعوت میکنیم و اعتقاد داریم روحانیت پاک و انقلابی ما که خودشان از پایهگذاران انقلاب بودند و در کنار مردم بودند میتوانند نقد مشوقانه داشته باشند ودر عین حال میتوانند متوجه باشند در چه جاهایی باید از دولت حمایت کنند».
موسوی خاطر نشان کرد: «برای حفظ تداوم نقش روحانیت باید به این مسائل توجهای ویژهای داشت البته مردم نیز به این موضوع توجه دارند. ممکن است این مساله در ذهن گروههای سیاسی مخالف یا موافق این مساله وجو داشته باشد که آیا میتواند در کنار روحانیت بود و روحانیت از نظام و دولت حمایت کند و در عین حال حامی مردم باشد. و در این رابطه تناقضهایی کشف کند اما جامعه میداند روحانیت میتواند هم یار جامعه، انقلاب و هم دولت باشد».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس در ادامه گفت: «جامعه موافق بهبود فضای کسب و کار است و از خصوصیسازی دفاع میکند و بر این باور است که بخش خصوصی را باید قدرتمند کرد اما این بحث با این موضوع متفاوت است که جامعه موافق تبدیل فضای ارزشی به جامعه سوداگرانه باشد که در آن همه چیز در آن قابل خرید و فروش باشد، نیست و این دو موضوع با یکدیگر متفاوت است».
وی افزود: «مردم نمیخواهند آن ارزشهایی که باعث بقای شخصیت دین و ایمان آنها است و همه هستیشان از این موارد است همچون یک کالایی که قیمت پولی دارد، قابل خرید و فروش باشد ونهادهای برآمده از مردم چنین وضعیتی را پید اکنند. ما میتوانیم نسبت به این حساسیت و این ویژگی که مردم دارند دقت کنیم چرا که این مساله خیلی از مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ما را حل کند. به عبارت دیگر در جامعه سوداگرانه همه چیز کالا و همه چیز قابل خرید و فروش میشود».
میرحسین موسوی به آیاتی که در این مجلس قرائت شد اشاره و اظهار کرد: «خداوند متعال از تجارتی صحبت میکند که مردم را از عذاب جهنم نجات میدهد و آنها را سرمنزل وصل و وصال خود و بهشت قرار میدهد».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: «در جامعهای که در حال تجارت با خدا است در آن جامعه سوداگری و حاکمیت پول به حداقل خود تقلیل پیدا میکند. این بدان معنا نیست که در آن جامعه تولید، ثروت و رشد نیست بلکه در آن جامعه در صورت ضرورت مردم حاضرند از همه چیز خود در راه خدا بگذرند به کشور و انقلاب کمک کنند تا کشور از بحرانها رد شود».
موسوی اضافه کرد: «در این جامعه میتوان بدون صدقه دادن به مردم و پول در کف دست آنها قرار دادن، بحرانها و مشکلات را برای مردم شرح داد و مردم را به طاقت، سختکوشی و فراوان کار کردن با حفظ عزت انسانیشان دعوت کنیم و مطمئنا آنها پاسخ میدهند».
وی با تاکید بر اینکه حفظ عزت مردم و صیانت از این مساله، صیانت از بزرگترین سرمایههاست، گفت: «اگر این سرمایه را نداشتیم انقلابی پیروز نمیشد و اگر این سرمایه را نداشتیم هشت سال مقاومت را نمیتوانستیم در آن شرایطی که در جنگ وجود داشت انجام دهیم».
نخستوزیر دوران دفاع مقدس در ادامه تاکید کرد: «هماکنون شرایط نیز این گونه است باید در صورت وجود مشکل و سختی و اگر اشتباهی کرده و کج رفتیم مشکلات پید اکرده و هزینه زیاد انجام داده و یا در برخی موارد بیخود خرج کردیم باید با حفظ حرمت و عزت مردم به آنها رجوع کنیم و از آنها کمک بخواهیم».
موسوی ادامه داد: «این مردم در طول جنگ فرزندان خود را به جبهه میفرستادند. مال و اموالشان و زینتآلاتشان را به جبهه میبخشیدند مادران در پشت صحنهها و پدران و فرزندان به نوع دیگری از دفاع مقدس حمایت میکردند بنابراین دلیلی ندارد که در شرایطی که ارزشها زنده شده و روی آنها ایستادگی شود کمک خود را دریغ کنند».
وی افزود: «کسانی که امور را میگردانند و همه نهادهای برآمده از نظام جمهوری اسلامی که برای کشور مقدساند و آرزوی ما این است که تربیت و قوی شوند باید توجه کنند که نمیتوانیم راجع به عزت مردم غزه و حزبالله لبنان صحبت کنیم و عزت مردم خودمان را نادیده بگیریم».
به گزارش آفتاب، در واکنش به این سخن دانشجویان به تشویق مداوم پرداخته و فریاد درود بر موسوی را سر دادند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه جامعه از باج ندادن به قدرتهای بزرگ حمایت میکند و این همان اصولگرایی است، گفت: «جامعه دوست ندارد وابستگی داشته باشیم جامعه قویا از داشتن تکنولوژی هستهای حمایت میکند. جامعه ما سرخم کردن در مقابل قدرتهای بزرگ و خواستههایشان و اینکه پیشرفت ما در مقابل این تکنولوژیها بگیرند رد میکنند و آماده هر نوع فداکاری برای ایستادگی در این راه دارد و از دولتمردان نیز این انتظار میرود این ویژگی اصولگرایانه است».
موسوی در ادامه این مطلب گفت: «در عین حال از آنجا که جامعه ما در آن عقل جمعی حاکم است از تحریک بیهوده جهان دل خوشی ندارد».
وی افزود: «دهها مساله دیگر که به همین ترتیب به نظر میآید متضاد است و در داخل کلیشههایی محفوظ شده و در میان جریانات سیاسی میگردند میتوان پیدا کرد که در میان مردم همه با هم حضور دارند و هیچ نوع تناقضی نیز بین آنها نیست. مردم با هم دوست و آشنا هستند، تفاوتها را تحمل میکنند، دوست دارند به نظام و دولت و انقلاب کمک کنند و آن را به پیش ببرند، کشور را آباد کنند و همه ویژگیها را با هم داشته باشند».
بر اساس این گزارش، نخستوزیر دوران دفاع مقدس در ادامه تاکید کرد: «از وظایف گروههایی که دل به حال مملکت میسوزانند باید این باشد که با تکیه بر این روحیهای که در داخل مردم است امکان وحدت بیشتر را در صفوف مردم فراهم کنند و هر قدمی که برمیدارند توجه داشته باشند این سرمایه عظیم را که یک جامعه متمدن و یک جامعه خوب و برخوردار از تاریخ طولانی میتواند در خود داشته باشد با انگیزههای خود قسمت قسمت نکنند و از مجموعه این سرمایه استفاده کنند».
موسوی ادامه داد: «با دقت به این چارچوب این ظرفیت وجود دارد که در میان ملت ظرفیتهای عظیم را برای دفاع از انقلاب، نظام و دولت به معنای عام و کلی پیدا کرد. این نظام نیازمند آن است که دولتهای خود را داشته باشد».
رییس فرهنگستان هنر خاطر نشان کرد: «انجمن اسلامی نیز دارای چنین ویژگی است که به دلیل آنکه برشی از جامعه است و به طور طبیعی برش زده شده است و این طور نیست که در آن یک سلیقه و یک گرایش دور هم جمع شده باشند و یک نوع کلیشه ساخته و تحت آن عنوان فعالیت کنند».
میرحسین موسوی در پایان گفت: «آرزو میکنم که کشور به سمت وحدت بیشتر و برای حل مشکلات پیش رود این موضوع جز با وحدت آحاد ملت و جز با کمک دانشجویان عزیز و انجمنهای اسلامی، جوانان فرهیخته، زنان، مردان و مردم امکانپذیر نیست. کشور را همه میسازنند و نه یک فرد، گروه میسازد بلکه این خواست جمعی است که همه میتوانند موفق باشند».
فرض كنيد پزشكان موفق به كشف روشي براي درمان يك بيماري شوند و اين روش براي درمان بيماران بكار گرفته شود اما پس از چند سال مشخص ميشود اين روش عوارض جانبي پيش بيني نشده اي براي برخي (فقط برخي) بيماران داشته كه لازم است اصلاحاتي در ان انجام پذيرد حال اگر در اينجا عده اي بنام اصولگرا پيدا شوند و با تغيير روش درمان مقابله كنند ايا ميتوان آنها را اصول گرا ناميد؟ خير اصول اوليه در اينكار درمان بيمار است نه تكيه غير منطقي بر روش درمان! پس ميتوان اصول گرا بود (يعني به سلامت بيمار فكر كرد) و در عين حال اصلاح طلب بود (بدنبال اصلاح روش درمان بود)
وحشتناک ترسویی تو اعلام مواضعت
شب لولو نیاد به خابت جوجو