اگر ذخیره ارزی داشتیم بحران اقتصادی برای ما فرصت بود!
فرصتی که امروز ایران را تهدید می‌کند
آفتاب‌‌نیوز : 
آفتاب: عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است بحران بازارهای مالی بین‌المللی به هیچ وجه ریشه نظری ندارد بلکه به نحوه اجرای تئوری‌های اقتصادی مربوط می‌شود. با این حال او معتقد است که دخالت دولت‌های غربی در بحران اخیر برای کنترل آن ضرورت بازگشت به اقتصاد کنزی و شکست نئوکلاسیک‌ها را نشان می‌دهد.
دکتر مهدی تقوی در این خصوص به خبرنگار اقتصادی آفتاب، توضیح داد: «جورج بوش رئیس جمهور آمریکا با رها کردن و آزاد گذاشتن اقتصاد موجب شد تا دولت نظارتی بر اقتصاد نداشته باشد از همین رو بانکها که با اتکا به بیمه سپرده‌گذاران و بدون فکر به ورشکستگی از پرداخت وام سود می‌بردند به ارائه هرچه بیتشر تسهیلات مسکن روی آوردند».
به گفته وی اگر دولت آمریکا بانکها را در پرداخت وام به متقاضیان محدود و بر عملکرد آنها نظارت می‌کرد چنین بحرانی دامنگیر اقتصاد خود و جهان نمی‌شود.
دکتر تقوی در پاسخ به این که چه رابطه‌ای میان بحرانهای مختلف جهان با دلارهای بی‌پشتوانه (از سوالات رئیس جمهور از اقتصاددانان) در اقتصاد ملی وجود دارد، گفت: «در سال 1944 در کنفرانسی «برتون وودز» مقرر شد پشتوانه پول آمریکا طلا باشد و دلار به عنوان ارز واحد در مبادلات بین المللی شناخته شود اما بعد از فروپاشی نظام برتون وودز در سال 1973 طلا دیگر پشتوانه دلار محسوب نمی‌شد و این قدرت اقتصادی و درصد بالای مبادلات بین‌المللی است که دلار را به عنوان ارز رایج در جهان مطرح می‌کند».
این اقتصاددان افزود: «تنها در شرایطی که در فعالیت‌های اقتصادی از ارز دیگری برای مبادلات استفاده شود مشکلات مربوط به دلار و اقتصاد آمریکا کشورها دیگر را تحت تاثیر قرار نخواهد داد. اما تقاضای مردم در جهان برای انجام مبادلات با دلار به دلیل قدرت و اعتماد به اقتصاد آمریکا همچنان وجود دارد».
به گفته دکتر تقوی آمریکا در حال حاضر 28 درصد از کل تولید ناخالص ملی دنیا را به خود اختصاص داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره نقش بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در ایجاد و یا مهار بحران مالی حال حاضر تصریح کرد: «این دو نهاد "لیبرالی‌ـواشنگتنی" در ایجاد بحران مالی کشورها نقش داشته‌اند چرا که شعارهای آزادسازی سر دادند و راهکارهای تعدیل و تفکرات نئوکلاسیکی را در اقتصاد ترویج دادند. اگر امکان بازگشت به پیش از دوره 1973 (سقوط نظام برتون وودز) وجود داشت این دو نهاد نیز نقش مهمی در کنترل چنین بحرانی داشتند؛ اما با فروپاشی نظام برتون وودز در واقع نقش بحران زدایی این دو نهاد هم در اقتصاد جهانی سقوط کرد».
این استاد اقتصاد با اشاره به دوره رکورد در اقتصاد جهان اظهار داشت: «دوره رکورد اقتصادی همواره از دوره رونق کوتاه‌تر و معمولا مدت آن دو سال است بنابراین بحران کنونی که در حدود یکسال و سه ماه گذشته از بازار مسکن آمریکا آغاز شد، تا نه ماه دیگر ادامه دارد و بعد از آن اقتصاد دوباره به سمت رونق حرکت می‌کند».
وی با بیان اینکه در این بحران اقتصاد دنیا دوباره به سمت نظریه «کنز» بازگشت افزود: «بر همین اساس دولتها با پرداخت پول و کمک به بخش‌های اقتصادی از خود انعطاف نشان دادند و برای جلوگیری از عمیق‌تر شدن بحران از نظریه‌های نئوکلاسیکی به اقتصاد کنزی بازگشتند و در اقتصاد مداخله کردند».
این اقتصاددان درباره فرصت اقتصاد ایران در بحران بازارهای مالی بین‌المللی نیز تصریح کرد: «با وجود آن که قیمت نفت براثر این بحران کاهش شدید یافت، اما قیمت انواع کالا و برخی مواد اولیه نیز سقوط کرد و این شرایط در صورت وجود ذخایر ارزی مناسب می‌توانست بهترین فرصت برای سرمایه‌گذاری کشور در بخش صنعت، مکانیزه کردن بخش کشاورزی و حرکت به سمت صنعتی شدن باشد».
دکتر تقوی درباره امکان باز کردن مسیر ورود سرمایه‌های فراری از نظام سرمایه‌داری به کشور گفت: «سرمایه همواره به جایی می‌رود که ریسک پایین‌تری آن را تهدید کند؛ بنابراین ایجاد محیط امن و فراهم آوردن امنیت کامل برای سرمایه و سرمایه گذاران که از طریق اصلاح زیرساخت‌ها در اقتصاد کشور میسر است، راهی برای جذب سرمایه‌ایرانیان خارج از کشور و نگهداری سرمایه‌ها در داخل محسوب می‌شود».
آفتاب: عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است بحران بازارهای مالی بین‌المللی به هیچ وجه ریشه نظری ندارد بلکه به نحوه اجرای تئوری‌های اقتصادی مربوط می‌شود. با این حال او معتقد است که دخالت دولت‌های غربی در بحران اخیر برای کنترل آن ضرورت بازگشت به اقتصاد کنزی و شکست نئوکلاسیک‌ها را نشان می‌دهد. دکتر مهدی تقوی در این خصوص به خبرنگار اقتصادی آفتاب، توضیح داد: «جورج بوش رئیس جمهور آمریکا با رها کردن و آزاد گذاشتن اقتصاد موجب شد تا دولت نظارتی بر اقتصاد نداشته باشد از همین رو بانکها که با اتکا به بیمه سپرده‌گذاران و بدون فکر به ورشکستگی از پرداخت وام سود می‌بردند به ارائه هرچه بیتشر تسهیلات مسکن روی آوردند».
به گفته وی اگر دولت آمریکا بانکها را در پرداخت وام به متقاضیان محدود و بر عملکرد آنها نظارت می‌کرد چنین بحرانی دامنگیر اقتصاد خود و جهان نمی‌شود.
دکتر تقوی در پاسخ به این که چه رابطه‌ای میان بحرانهای مختلف جهان با دلارهای بی‌پشتوانه (از سوالات رئیس جمهور از اقتصاددانان) در اقتصاد ملی وجود دارد، گفت: «در سال 1944 در کنفرانسی «برتون وودز» مقرر شد پشتوانه پول آمریکا طلا باشد و دلار به عنوان ارز واحد در مبادلات بین المللی شناخته شود اما بعد از فروپاشی نظام برتون وودز در سال 1973 طلا دیگر پشتوانه دلار محسوب نمی‌شد و این قدرت اقتصادی و درصد بالای مبادلات بین‌المللی است که دلار را به عنوان ارز رایج در جهان مطرح می‌کند».
این اقتصاددان افزود: «تنها در شرایطی که در فعالیت‌های اقتصادی از ارز دیگری برای مبادلات استفاده شود مشکلات مربوط به دلار و اقتصاد آمریکا کشورها دیگر را تحت تاثیر قرار نخواهد داد. اما تقاضای مردم در جهان برای انجام مبادلات با دلار به دلیل قدرت و اعتماد به اقتصاد آمریکا همچنان وجود دارد».
به گفته دکتر تقوی آمریکا در حال حاضر 28 درصد از کل تولید ناخالص ملی دنیا را به خود اختصاص داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی درباره نقش بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در ایجاد و یا مهار بحران مالی حال حاضر تصریح کرد: «این دو نهاد "لیبرالی‌ـواشنگتنی" در ایجاد بحران مالی کشورها نقش داشته‌اند چرا که شعارهای آزادسازی سر دادند و راهکارهای تعدیل و تفکرات نئوکلاسیکی را در اقتصاد ترویج دادند. اگر امکان بازگشت به پیش از دوره 1973 (سقوط نظام برتون وودز) وجود داشت این دو نهاد نیز نقش مهمی در کنترل چنین بحرانی داشتند؛ اما با فروپاشی نظام برتون وودز در واقع نقش بحران زدایی این دو نهاد هم در اقتصاد جهانی سقوط کرد».
این استاد اقتصاد با اشاره به دوره رکورد در اقتصاد جهان اظهار داشت: «دوره رکورد اقتصادی همواره از دوره رونق کوتاه‌تر و معمولا مدت آن دو سال است بنابراین بحران کنونی که در حدود یکسال و سه ماه گذشته از بازار مسکن آمریکا آغاز شد، تا نه ماه دیگر ادامه دارد و بعد از آن اقتصاد دوباره به سمت رونق حرکت می‌کند».
وی با بیان اینکه در این بحران اقتصاد دنیا دوباره به سمت نظریه «کنز» بازگشت افزود: «بر همین اساس دولتها با پرداخت پول و کمک به بخش‌های اقتصادی از خود انعطاف نشان دادند و برای جلوگیری از عمیق‌تر شدن بحران از نظریه‌های نئوکلاسیکی به اقتصاد کنزی بازگشتند و در اقتصاد مداخله کردند».
این اقتصاددان درباره فرصت اقتصاد ایران در بحران بازارهای مالی بین‌المللی نیز تصریح کرد: «با وجود آن که قیمت نفت براثر این بحران کاهش شدید یافت، اما قیمت انواع کالا و برخی مواد اولیه نیز سقوط کرد و این شرایط در صورت وجود ذخایر ارزی مناسب می‌توانست بهترین فرصت برای سرمایه‌گذاری کشور در بخش صنعت، مکانیزه کردن بخش کشاورزی و حرکت به سمت صنعتی شدن باشد».
دکتر تقوی درباره امکان باز کردن مسیر ورود سرمایه‌های فراری از نظام سرمایه‌داری به کشور گفت: «سرمایه همواره به جایی می‌رود که ریسک پایین‌تری آن را تهدید کند؛ بنابراین ایجاد محیط امن و فراهم آوردن امنیت کامل برای سرمایه و سرمایه گذاران که از طریق اصلاح زیرساخت‌ها در اقتصاد کشور میسر است، راهی برای جذب سرمایه‌ایرانیان خارج از کشور و نگهداری سرمایه‌ها در داخل محسوب می‌شود».
گزارش خطا
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره عضویت در خبرنامه 
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین
لینک های مفید