مریم مؤمن در سال ۱۳۸۲ و در سن ۵ سالگی با نقشآفرینی در فیلم کوتاهی جلوی دوربین رفت و از همان موقع به بازیگری علاقهمند شد. وی از سال دوم راهنمایی در تئاتر بازی کرد. اما فعالیت جدیاش در دوران دانشجویی و با حضور در تئاتر دانشجویی شروع شد.
این بازیگر در فصل دوم برنامه شبهای مافیا ۴ که با حضور ۱۲ بازیگر زن دنیای تئاتر، سینما و تلویزیون برگزار شد، به عنوان مهمان و جایگزین یکی از بازیگرانی که امکان حضور در این برنامه را نداشت، حاضر شد و در گروه شهروندان بازی خوبی را ارایه کرد. سرزده، همبازی و دردسرهای شیرین عنوان دیگر سریالهای این بازیگر است.
با این بازیگر درباره تجربه اخیرش در نمایش خانگی و دوریاش از تلویزیون گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
شما کارتان را در تلویزیون و با یک سریال موفق شروع کردید. چقدر به تکرار چنین تجربهای در تلویزیون امیدوارید؟
من کار تلویزیون را با یک انسان قدر شروع کردم؛ آقای عزیزالله حمیدنژاد. این کار را نمیتوانم با هیچ کار دیگری مقایسه کنم. در طی ساخت سریال، کارگردان از یک پلان هم نمیگذشت و مانند یک فیلم سینمایی آن را پیش برد و برای آن کار انرژی گذاشت تا به نحو احسن انجام شد. اولین کار حرفهای من با ایشان بود و یاد گرفتم اگر کاری را قبول میکنم تمام توانم را برای آن کار بگذارم. من بعد از بانوی عمارت هم، باز در تلویزیون کار کردم، ولی هیچ کدام شبیه به کار آقای حمید نژاد نبود.
تصمیم به همکاری مجدد با تلویزیون دارید؟
نمیدانم. بستگی به نقشهایی که پیشنهاد میشود دارد. الان دو سال و نیم است که کار نکردهام. اما برای خودم سینما و نمایش خانگی فضای جذابتری دارد. از طرفی هم فضای نمایش خانگی به واسطه چیزهایی که همه میدانیم خیلی طرفدار پیدا کرده است و این که مردم خیلی راحت با رئالیتیشوها ارتباط برقرار میکنند خیلی جالب است و میتواند برای آنها تفریح سالم و جذابی باشد.
در شرایط کنونی، نقش تلویزیون در ایجاد سرگرمی برای مردم را چگونه میبینید؟
به نظرم بزرگترین ضعف این روزهای تلویزیون، نداشتن قصههای جذاب است. مردم با جامعه کاملا آشنا هستند و لزومی ندارد چیزی را از آنها پنهان کنیم یا به شکل دیگری نشان دهیم. اگر در آثار نمایشی، مردم را با واقعیت روبهرو کنیم و خود واقعیمان را به آنها نشان بدهیم، ما و فیلم و سریالهایمان را میپذیرند. ولی اگر ببینند که ما هم با آنها نیستیم، حق دارند که نسبت به ما جبهه بگیرند و ما را دوست نداشته باشند و آثار ما را دنبال نکنند.
حضور در برنامههای مختلف مثل گیمشو و رئالیتیشو برایتان جذابتر است یا بازی کردن در فیلم و سریالها؟
در حال حاضر در تلویزیون، کارهای زیاد و خوبی ساخته نمیشود و در تولیدات نمایش خانگی هم گاهی برای سپردن نقشها تبعیض قائل میشوند. من از این قضیه گلایهمندم. به من نقشهای زیادی پیشنهاد میشود، ولی چیزی که باید باشد نیست. بعد از سریال بانوی عمارت، هرکسی هم که جای من باشد، انتظار یک اتفاق و یک نقش ویژهای دارد که متاسفانه پیشنهادهای من آنقدری خوب و جذاب نبوده است. از طرفی هم من هنرمندم و تنها راه امرار معاش من بازیگری است. پس یکی از دلایلی که ما به سراغ گیمشوهای نمایش خانگی میرویم، دلایل مادی است. برای خودم هم بسیار جذاب است که در یک بازی، کنار این همه چهره خوب و موفق و پیشکسوت قرار بگیرم.
شما به عنوان یک بازیکن خوب در مافیا شناخته شدهاید. از علاقهتان به این بازی بگویید؟
قبل از اینکه در برنامه شبهای مافیا حضور داشته باشم، اسم این بازی به گوشم هم نخورده بود و تازه در این برنامه با مافیا آشنا شدم. ولی چون بازی استدلال محوری است، آن را دوست دارم و میخواهم در این بازی خیلی حرفهایتر بشوم. کلا بازی برایم جدی است. من وقتی منچ هم بازی میکنم اگر ۶ نیاورم عصبی میشوم؛ و این طور نیستم که برای اینکه همه من را تایید کنند، نقش بازی کنم. برای همین گاهی در بازی ممکن است عصبی بشوم یا ناراحت باشم و دوست دارم مردم صداقت من را بشناسند.
کدام سری شبهای مافیا برای شما جذابتر بوده است؟
در سریهای متفاوت این بازی بودهام و همه را دوست داشتم. اما سناریوی (فیلمنامه) زودیاک هم پیچیدگی دارد و هم تنوعی دارد که باعث جذابیت بیشتر بازی میشود. نکته قابل توجه این است که این سری هیچگونه تقلبی در بازی وجود نداشت و این برای من بسیار مهم بود. علاوه بر آن، عوامل این بازی بسیار خوب و دوست داشتنیاند. هم عوامل پشت صحنه و هم عوامل جلوی دوربین. بازی در کنار بازیکنان حرفهای که با فکت بازی میکنند مثل ملیکا شریفی نیا، فرزاد فرزین، شیدا خلیق، بسیار تجربه خوبی بود.