آفتابنیوز : آفتاب: تهمينه ميلانی گفت: «اگر فيلمی مانند «تسويهحساب» شرايط اكران داشته باشد، قطعا ركورد «اخراجیها» را خواهد شكست».
در اولين برنامه كانون فيلم معناگرا در سال 88 صبح روز ـ 28 فروردين ماه ـ فيلم «سوپراستار» ساخته جديد تهمينه ميلانی به نمايش درآمد و پس از آن با حضور كارگردان، محمد نيکبين (تهيهكننده)، السا فيروزآذر و فتانه ملکمحمدی (بازيگران)، وحيد اسلامی (منتقد) و عبدالله اسفندياری (مدير كانون فيلم معناگرا) در سينما «فرهنگ» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
تهمينه ميلانی در پاسخ به اينكه موضوع كودک درون در فيلم «سوپراستار» هم مطرح میشود، گفت: «مساله كودک درون و يا برخی مسايل ديگر روانشناسی مانند آنچه كه در «افسانه آه» هم مورد استفاده قرار گرفته است، موضوعاتی نيست كه تنها در يكی از فيلمهايم مورد توجه قرار بگيرند. چنين مسايلی در همه فيلمهايم هست و همانطور كه شاهديم كودک درون جمشيد هاشمپور هم در فيلم «واكنش پنجم» بسيار فعال است. بنابراين چنين مسايلی به طور ناخودآگاه در فيلمهايم هست».
اين كارگردان با بيان اينكه تاكيدش در «سوپراستار» بيشتر برروی مسئله شهرت است، تصريح كرد: «میخواستم، بگويم كه شهرت با محبوبيت بسيار متفاوت است و علت آنكه عدهای پس از آنكه به شهرت میرسند به سرعت از آن سقوط میكنند، هم از همين مساله ناشی میشود. چراكه برای حفظ اين موقعيت افراد بايد تلاش بسياری كنند تا علاوه بر شهرت در نزد مردم محبوب هم باشند».
او ادامه داد: ««سوپراستار» درباره خودشيفتگی است و افرادی از اين دست در جامعه ما كم نيستند. اين قصه به تمامی اين افراد میپردازد و سينما در آن به عنوان يک بکگراند انتخاب شده است و به هيچ عنوان قصد نداشتهام كه به خود سينما بپردازم. بلكه تنها به شخصيت معروفی پرداختهام كه میتوانست فوتباليست، سياستمدار و يا حتی يک بچه پولدار تازه به دوران رسيده باشد. حرفم در اين فيلم اين بود كه خودشيفتگی اين افراد در نهايت موجب میشود كه آنها به خود و به اطرافيان خود صدمه وارد كنند».
تهمينه ميلانی در بخش ديگری از اين نشست و پس از آنكه السا فيروزآذر ورودش به سينما را براساس نسبت فاميلیاش با ميلانی دانست، گفت: «هر كسی را كه دوست داشته باشم، به نوعی شخصيت ثابت فيلمهايم میشود و اكنون هم فتانه ملکمحمدی علیرغم آنكه با من نسبتی هم ندارد در چنين جايگاهی قرار دارد».
ميلانی در ادامه اين نشست و در پاسخ به شباهت «سوپراستار» با يک فيلم خارجی نيز عنوان كرد: «چند روز پيش هم روزنامه «ايران» ثابت كرده بود كه اين فيلم از روی يک فيلم ايتاليايی ساخته شده و همينطور روزنامه «جهان اسلام» هم اين فيلم را به يک فيلم ديگر دنيا شبيه دانسته بود و در جای ديگر هم اين فيلم را به يكی از آثار پولانسكی نسبت داده بودند. درحاليكه اين فيلم هيچ شباهتی به آن نداشت. درباره اين موارد بايد بگويم كه كل قصههای دنيا به ظاهر 10 تا بيشتر نيستند و تم اصلی همه آنها به نوعی مربوط به يكی از اين 10 نوع میشود. من به شخصه اين فيلم را از روی فيلم ديگری برنداشتهام».
كارگردان «آتشبس» در بخش ديگری از اين نشست به يادآوری جشنواره فيلم فجر پرداخت و گفت: «در جشنواره فجر خدا را شكر كردم كه اين فيلم جايزهای نگرفت. چراكه اگر جايزه میگرفت، صحبتهايی كه مبنی بر سفارشی بودن اين فيلم مطرح میشود، شدت میگرفت و حال آنكه من حوصله بحث با برخی افراد را نداشتم. به نظر میرسد كه ورود به برخی حيطهها از جمله حوزه معناگرايی، خاص عدهای محدود است و من حق ورود به آن را نداشتهام و حال هم كه وارد اين حيطه شدهام به سفارشی ساختن متهم میشوم».
اين كارگردان همچنين عنوان كرد: «به هنگام تدوين برای اين فيلم دو پايان در نظر گرفته بوديم و يكی از اين پايانها، پايان خوشی بود كه با تماس «رها» با شخصيت اصلی فيلم رقم میخورد، اين پايان ممكن بود كه تأثير بهسزايی در فروش داشته باشد. چراكه به هرحال تماشاگران ما پايان خوش را خيلی دوست دارند. اما من هرچه فكر كردم نتوانستم برای چندصد نفر مخاطب بيشتر، پايان فيلم خود را تغيير دهم. چراكه سينما برای من تجارت نيست البته فروش فيلمهايم اكثرا كم نيست. اما اينگونه هم نيست كه اين فروش انگيزه ما برای كار در سينما باشد چون علیرغم اين فروشها، درآمد و هزينههای ما از طريق يک شركت معماری تأمين میشود».
كارگردان «تسويهحساب» در بخش ديگری از اين نشست و در پاسخ به مطلبی كه جويای علت برخی اعتراضها و واكنشهای منفی نسبت به اين فيلم شده بود، اظهار كرد: «جامعه ما درحال گذار است و عدهای از اين خصلت بنده كه حرفهايم را به راحتی میزنم خوششان نمیآيد. به هرحال ما در يک جامعه نيمهسنتی زندگی میكنيم و در چنين شرايطی برای عدهای خوشايند نيست، اگر زنی بخواهد حرفهايی كه ممكن است، به زعم عدهای غلط و نادرست به شمار میرود را، مطرح كند».
او ادامه داد: «شايد كمخطرترين فيلم من «سوپراستار» باشد. اما بعد از همين فيلم سردبيری در يكی از مجلات عنوان كرده بود كه كار اين خانم به جايی رسيده كه به زندگی خصوصی ما گير میدهد و همان فرد موجی درست كرد كه نه تنها در جشنواره و پس از آن به مخالفت با بنده پرداختند».
ميلانی در ادامه صحبتهايش به نقدهای ديگری كه در روزنامهها و مجلات درباره اثر جديد او مطرح ميشود اشاره كرد و گفت: «هركس اين قصه را به شيوه دلخواه خود میبيند. نه آنگونه كه مدنظر بنده بوده است، به همين دليل نقدهای مختلفی درباره اين اثر مینويسند. اما در ميان اين نقدها گاه هيچ صحبتی از سينما و عوامل حرفهای آن به ميان نمیآيد و تنها داستان اين فيلم مورد بررسی قرار میگيرد. به هرحال من فكر ميكنم كه منتقدان ما هم بايد آگاه و باسواد باشند».
او ادامه داد: «من هيچگاه برای انتخابات رياست جمهوری جهت نگرفتم و عقايدم را اعلام نكردم. چراكه معتقدم ممكن است عدهای به پيروی از بنده به فردی خاص رأی بدهند و در آخر هم من اشتباه كرده باشم. من فكر میكنم در مورد منتقدين نيز اين مسئله صدق میكند و آنها هنگامی كه نقد مینويسند، بايد بدانند كه عدهای نقدهای آنها را میخوانند و ممكن است بر اساس آن قضاوت كنند. پيشتر نيز اين مسئله را به منتقدان يادآوری كردم، اما در نهايت آنها علاوه بر نقدهای خود به فحاشی پرداختند و وضعيت بدتر هم شد».
كارگردان «سوپراستار» در پاسخ به مطلبی كه در ارتباط با همزمانی اكران اين فيلم با«اخراجیها» مطرح شده بود، گفت: «فروش «اخراجیها» به يک پديده تبديل شده و اين مسئله اشكالی هم ندارد. طبيعتا من هم اگر اين نوع فيلم را دوست داشتم، به سراغ ساخت آن میرفتم. البته نكته ديگری هم كه در اين ميان مطرح است، آن است كه به بنده مطمئنا اجازه نمیدادند كه به سراغ اين نوع شوخیها بروم».
او ادامه داد: «به هرحال فروش «اخراجیها» نه تنها به «سوپراستار» بلكه به دو فيلم ديگر درحال اكران هم صدمه بسياری وارد كرد. درحال حاضر در سينما «آزادی» علیرغم تعداد بالای سالنهای آن سينما، در بسياری موارد سانس ما را به فيلم «اخراجیها» اختصاص میدهند، آنهم در شرايطی كه مخاطبان «سوپراستار» تعدادی هستند كه میتوانند سالن را پُر كنند. اينگونه مسايل ضربه بسياری به ما زده و در شهرستانها هم اوضاع به همين منوال است. اين مسئله تا جايی پيش رفت كه من حتی در گفتوگوی راديويی از مردم خواستم كه اگر در سينمايی شاهد چنين برخوردی بودند، اين موضوع را به ما اطلاع بدهند».
تهمينهميلانی در بخش ديگری از اين نشست اذعان داشت: «زمانيكه فيلم «سوپراستار» را میساختم، نمیدانستم كه اين فيلم در حوزه معناگرا قرار میگيرد. بلكه تنها قصد داشتم، آنچه را كه فكر میكنم درست است به تصوير بكشم. اكنون هم به نظرم «سوپراستار» فيلم خوبی است كه در جستوجوی معنای ديگری از زندگی است، حال آنكه معناگراست يا نه را به درستی نمیدانم».
اين كارگردان سينما گفت: «من اين فيلم را با قلبم ساختم،اما تحت فشار هم بودم. حوزه مورد علاقه بندهی حوزه زنان و به ويژه زنان طبقه متوسط است و همين الآن با قطعيت اعلام میكنم كه اگر فيلمی مانند «تسويهحساب» شرايط اكران داشته باشد، قطعا ركورد «اخراجیها» را خواهد شكست. لذا شرايط هم در اين ميان مهم است به عبارت ديگر رييس سمبوليک و قدرت تصميمگيرنده سينما در اين شرايط نقش بهسزايی دارد. در شرايطی كه اجازه نمیدهند من فيلم دلخواه خود را بسازم، به ناچار سراغ موضوعات ديگر میروم و سعی میكنم از ميان موضوعاتی كه دوست دارم آنهايی را بسازم كه شرايط ساخت آنها وجود دارد. بنابراين اگر شرايط ايدهآل بود حتی ممكن بود كه من پس از «افسانه آه»، يک فيلسوف، كارگردان میشدم».
ميلانی در بخش ديگری از اين نشست هم به صراحت اعلام كرد كه «رها» در «سوپراستار» بههيچ عنوان يک فرشته نيست و او يک دختر معمولی و پرورشگاهی است كه با اطلاع داشتن از بخشی از زندگی يک «سوپراستار» وارد زندگی او میشود.
او ادامه داد: «عدهای معتقدند كه نام «فرشته» برای اين دختر به اين دليل انتخاب شده كه او را دارای شخصيتی غيرزمينی بكنيم. اما من از همينجا به تمام اين دوستان میگويم كه نام زنان تمام فيلمهای من «فرشته» است و دليلی ندارد كه به خاطر اين نوع نامگذاری چنين برداشتی شود».
ميلانی در بخش ديگری از اين نشست هم عنوان كرد: «هيچگاه در زندگیام به هيچ ايسم و مكتبی وابسته نبودهام و تنها در ذهن خود يک ايسم و جهانبينی خاص خود را دارم. اينكه زمانی مرا فمينيست میخواندند هم برگرفته از يكی از جريانهای تندروی مذهبی بود. اما من بارها گفتهام كه فمينيست را هم تنها در حدی قبول دارم كه موجب پيشرفت و بهبود جامعه باشد».
او در عينحال خاطرنشان كرد: «بهتر است كه سعی كنيم يكديگر را درک كنيم. چراكه در غيراينصورت با بیادبی و فحاشی و انگزدن نمیتوانيم جامعه را رشد بدهيم. بضاعت من هم در اين ميان در همين حد است و نمیتوانم به طور صددرصد آنچه را كه مخاطب میخواهد در اختيار او قرار دهم و خصوصيت اثر هنری هم همين است و همه ما هنرمندان درحال تجربه هستيم».
تهمينه ميلانی در پايان صحبتهايش در اين نشست هم اظهار كرد: «از گفتوگوی امروز بسيار لذت بردم و در مجموع هم اين شيوه را كه رودرروی هم مطالب را عنوان كنيم، بسيار دوست دارم. چراكه لازم است بحثها سازنده و صادقانه باشند. گاه عدهای از دوستان از من میپرسند كه علت انتخاب شهاب حسينی برای اين نقش چه بوده است پاسخ من به اين افراد اين است كه واقعا دانستن اين موارد و طرح چنين پرسشهايی چه اهميتی دارد بهتر نيست كه سوالهای جدیترين از يكديگر بپرسيم».
محمد نيکبين تهيهكننده اين فيلم هم در اين نشست مطرح كرد: «اكثر تجربههای من با ميلانی بوده و كارهای او به صورتی است كه مفهومی را در كليه فيلمها دنبال میكند و دغدغههای خاص از نظر اجتماعی و فلسفی پيگيری میكند».
او ادامه داد: «قصهپردازی ميلانی همواره به گونهای بوده كه در كنار طرح اين مسايل، با مخاطب هم ارتباط برقرار میكرده و هر دو قشر مخاطب عام و يا روشنفكر با فيلمهای او ارتباط برقرار میكنند. لذا همواره فيلمهايی كه ما ساختهايم از نظر اقتصادی موفق بودند و اگرچه ركورد تاريخی سينما را نشكستهاند، اما به نوع خود فيلمهايی پرفروش بودهاند كه گاه پرفروشترين فيلم سال و يا دوره خود بودهاند. به هرحال اين فروش نشانه آن است كه اين فيلمها هم مخاطبان خاص خود را دارند و اتفاقا بسيار پربيننده هستند كه از نظر من اين موضوع به شيوه داستانگويی و پيشرفتی كه ميلانی در زمينه كارگردانی داشته است، برمیگردد».
تهيهكننده «سوپراستار» با اشاره به آنچه در مطبوعات مطرح میشود، گفت: «آنچه كه امروزه در مطبوعات مطرح میشود و عدهای پيگير آن هستند، اين است كه اين فيلم به شكل سفارشی ساخته شده است. من واقعا نمیدانم كه مبنای اين تفكر كجاست؟ و برايم جای سوال است كه اين مطالب به قصد تخريب عنوان میشود و يا پايه و اساسی دارد. اما بايد بگويم كه برای گرفتن پروانه ساخت اين فيلم بيش از هفتماه تلاش كرديم و در زمان ساخت هم برای استفاده از تسهيلاتی كه ديگران در هر فيلمی به آن دسترسی دارند، مشكلات متعددی را پشت سرگذاشتيم. حال اگر عدهای نام اين شيوه را سفارشی بودن میگذارند، آن بحث ديگری است».
السا فيروزآذر يكی ديگر از بازيگران «سوپراستار» نيز درباره علت حضور مداومش در فيلمهای تهمينه ميلانی بيان كرد: «يكی از دلايل برمیگردد به اينكه خواهرزاده خانم ميلانی هستم. به هرحال ورود به سينما بسيار سخت است و اينكه بخواهی در فيلم يک كارگردان معروف حضور داشته باشی كار را سختتر هم میكند».
فتانه ملکمحمدی بازيگر ديگر اين فيلم هم اظهار داشت: «احساس میكنم كه همه شرايط اين فيلم، بسيار ايدهآل بوده است و شايد ديگر هيچگاه برای من شانس حضور در چنين شرايطی پيش نيايد و به همين دليل ادامه مسير برايم بسيار سختتر شده است».
او همچنين عنوان كرد: «به هنگام ساختهشدن اين فيلم استرس زيادی داشتم، اما سر صحنه همه عوامل حرفهای بودند و درعين حال برخوردشان با يک آماتور بسيار خوب بود، به همين دليل دل خوشی از سينما دارم».
عبدالله اسفندياری هم در اين نشست عنوان كرد: «زمانیكه ابراهيم حاتمیكيا فيلم «آژانس شيشهای» را ساخت عده بسياری اعتراض كردند و آن را شبيه يكی از فيلمهای خارجی دانستند. اما به نظر من روايتهای داستانی ما در دنيا محدود است و حال اگر در چنين شرايطی كارگردانی توانست نمونههای موفق غربی را به گونهای به كار گيرد كه با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد، بايد قلم و ذهن او را بوسيد. از سوی ديگر در دنيا بسياری از فيلمهای خوب بودهاند كه به شيوه سفارشی ساخته شدهاند. پس اينقدر از سفارشیبودن آثار نترسيم و سفارشیبودن را مانند فحش قلمداد نكنيم».