آفتابنیوز : آفتاب: دکتر صادق زیباکلام استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره اغتشاش و ایجاد اختلال در سخنرانی محمود احمدینژاد در اجلاس «دوربان 2» ژنو از سوی برخی از حضار معتقد است که این اتفاق آنچنان که برخی حامیان دولت و رئیس جمهور معتقدند به نفع منافع ملی نبوده و نوعی اهانت به مردم ایران تلقی میشود.
وی در گفتگو با خبرنگار سیاسی آفتاب، تاکید کرد: «این مساله موفقیتی برای ایران در پی نداشت چرا که دیپلماتهای کشورهای اروپایی از سالن کنفرانس بیرون رفتند و تنها اشخاصیکه برای ایران کف زدند تعدادی از دیپلماتهای کشورهای عربی (سودان) و البته همراهان رئیس جمهور بودند».
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: «متاسفانه هیچ یک از مسئولان کشورهای توسعه یافته حاضر در اجلاس ضد نژادپرستی ژنو از سخنان احمدینژاد استقبال نکردند؛ بنابراین نمیتوان از این سخنرانی و اهانت صورت گرفته به عنوان موفقیت دیگری برای دیپلماسی ایران یاد کرد».
زیباکلام در پاسخ به این سوال که آیا ضرورت و اجباری برای سخنرانی رئیس جمهور در اجلاس دوربان 2 در خصوص نژاد پرستی وجود داشت یا خیر؟ تصریح کرد: «تصور نمیکنم که هیچ ضرورت یا اجباری در مورد سخنرانی احمدینژاد در این اجلاس وجود داشت. اما مهمتر از مساله ضرورت یا اجبار، این است که رئیس جمهور میتوانست لحن سخنرانی خود را به گونهای انتخاب و تنظیم کند که این چنین باعث اعتراض یا اغتشاش نشود».
وی افزود: «مساله مهم این است که ما باید تصمیم بگیریم استراتژی سیاست خارجی ایران در جهت منافع ملی باشد یا در جهت ایدئولوژی. تصمیم دولت آقای احمدینژاد در این خصوص این است که استراتژی سیاست خارجی ما در جهت ایدئولوژی قرار گیرد و ظاهراً در این راه اگر لازم شد که از محل منافع ملی هزینه شود هم مشکلی از نظر دولت و دستگاه دیپلماسی وجود ندارد».
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با اشاره به سخنان مهمی که میتوانست از سوی رئیس جمهور در اجلاس ضد نژادپرستی مطرح شود، گفت: «رئیس جمهور میتوانست در جهت وحدت، دوستی، همکاری و تفاهم در این اجلاس سخنرانی کند اما سخنرانی او در این جهات نبود».
وی افزود: «سوالی که ما باید از خود در مورد این ماجرا داشته باشیم این است که آیا تشویق و کف زدن سودانیها برای ما مهمتر است یا خروج دیپلماتهای بسیاری از کشورهای تاثیرگذار جهانی از سالن در هنگام سخنرانی رئیس جمهور ایران».
زیباکلام تاکید کرد: «آیا تشویق دیپلماتهای یمن، سودان و گینه بیسائو در جهت منافع ملی ما است یا ترک کردن سالن اجلاس از طرف دیپلماتهای فرانسه، ایتالیا و دیگر کشورهای توسعه یافته. واقعاً کدامیک باید برای ایران مهمتر باشد»؟!
این تحلیلگر در پایان در پاسخ به این سوال که آیا سخنان رئیس جمهور موجب تحریک احساسات عوام و در نهایت به نفع اسرائیل نمیشود؟ گفت: «معتقدم که این سخنان باعث مظلومنما شدن و ایجاد احساس مظلومیت و بیگناهی برای اسرائیلیها خواهد شد. یعنی وقتی که آقای احمدینژاد در سخنان خود لحنی تهاجمی میگیرد، بیش از محکوم شدن جنایت اسرائیلیها باعث مظلومنمایی صهیونیستها و پردهپوشی جنایات آنها علیه مردم فلسطین در غزه میشود».
اول از همه بايد تاسف خورد به حال اين استاد علوم سياسي كه اين همه جذب در قدرت هاي پوشالي اروپايي شده است. كدام منافع ملي؟ كدام ايدئولوژي؟
يك سوال از آقاي زيباكلام بايستي پرسيد كه مرحوم امام كدام يك را برمي گزيد؟ آيا نمي فرمود كه ما به تكليفمان عمل مي كنيم؟ از همين رو نبود كه سفراي همين كشورهاي اروپايي را از كشور اخراج كرد؟
چرا اين استاد علوم سياسي به اين نتيجه و تحليل نرسيده است كه به واقع دنياي غرب از هم پاشيده است؟
چرا اين را متوجه نشده است كه به واقع آنچه كه در غرب اتفاق مي افتد همه آنچيزي نيست كه وجود دارد...
آيا خروج يك عده نماينده ي وابسته به لابي هاي صهيونيست مي تواند تمام افكار عمومي در غرب باشد؟
آيا عده اي شيپورچي مي توانند صداي تمام دنياي غرب باشند؟
مگر دموكراسي و آزادي بيان نيست؟
مگر در همين دنياي غرب به پيامبر اسلام توهين و اهانت نكردند؟
چرا صداي كسي در نيامد و كسي مجلس را ترك نگفت؟
چرا آقاي خاتمي كه سياست تنش زدايي را در پيش مي گرفت و مي گيرد با نخست وزير دانمارك دست دوستي و اتحاد داد؟
آيا نبايد از خود پرسيد كه چرا آنها اينگونه حق دارند به اعتقادات يك ميليارد مسلمان توهين كنند ولي ما حق نداريم به اعتقادات توهين كه نه، فقط سوال مطرح كنيم؟
مگر دموكراسي و آزادي بيان مطلق نيست؟
چگونه است كه ما مي ترسيم از آنها سوال كنيم؟
صحبت كردن و بيان اعتقادات از سكوهاي بين المللي مگر ايرادي دارد؟
همه دارند امروزه هرآنچه را كه مي خواهند مي گويند، چرا به ما كه رسيد آسمان تپيد؟؟؟!!!!
آقاي استاد دانشگاه، دنياي غرب از هم پاشيده است، شما چه بخواهيد و چه نخواهيد آنچه كه بر سر شوروي كمونيست آمد امروزه بر سر دنياي غرب ليبرال هم دارد مي آيد.
اينكه ما بخواهيم نظر آنها را براي خود بخريم، احمقانه ترين كاري است كه در اين روزگار مي توان انجام داد. اگر از موضع ايدئولوژي خود عمل نكنيم، آنها نيز از همين موضع عمل مي كنند. آنها مجلس را ترك كردند، نه از روي منافع مليشان، بلكه از روي اعتقادشان. آنها مگر در ايران منافع ندارند، پس چرا اينگونه عمل كردند؟
اين نيست مگر اينكه مي خواستند اعتقادشان را به رخ بكشند و اتحادشان را در اين مساله.
كدام منافع ملي را كه در آن خفت و خواري وجود دارد را جستجو مي كنيد؟
همين كشورهاي توسعه يافته در زمان سياست تنش زدايي آقاي خاتمي سيلي به صورت نماينده ي كشورمان در مساله ي هسته اي زد و صداي كسي برنيامد و صرفا لبخندي با يك شاخه ي گل تقديم طرف مقابل شد...!!!!
اما امروزه هر سخن احمدي نژاد سيلي اي است كه بر صورت غرب و دولتمردان صهيون پرست آنها مي خورد.
كمي انصاف به خرج دهيد و كمي عاقلانه و همراه زمان بيانديشيد....
زماني كه ما مي خواستيم منت غرب را بكشيم گذشته است.
موريتاني اي كه شايد شما كشور مهمي تلقي نكنيد، ديديد كه چگونه سفير اسرائيل را اخراج كرد. مگر آنها منافع مليشان را در نظر نمي گرفتند؟
آقاي استاد، اينگونه به سياست خارجي كشور تاختن، همراهي با همان كساني مي كند كه سالن اجلاس را ترك كردند و اينگونه بي حرمتي به رئيس جمهور كشور كردند...
مواظب سخن راندن خود باشيد و كمي بيشتر تعقل و تامل داشته باشيد....
حتما داستان پرتاب كفش به سوي بوش را به خاطر داريد كه چه جشني گرفتيم و حتي در سطح برنامه هاي كودك نيز جشن ها گرفتيم و آن مجري خانم برنامه كودك نيز سنگ تمام گذاشت. بالاخره نان خوردن نيز مشكلي شده است و بايد تن به هر خفتي داد. پيشنهاد مي كنم كه صدا و سيما براي برقراري عدالت جشن بزرگي براي پرتاب شي به سوي احمدي نژاد برپا كند.
به اين آقاي زيبا كلام بگوييد كه فقط زيبايي ظاهر كلام را نبيند و باطن آنرا درك نمايد.
تا كي بايد مثل برده در مقابل غرب و عوامل آن دست به سينه باشيم ؟ چرا توجهي به كلام امام راحل نميكنند كه فرمود : يك تارموي مستضعفين را به تمام وجود كاخ نشينان عوض نميكند .
نوكري اجانب بس است. دست به سينه صهيونيزم بودن كافي است.
عزت و عظمت اسلام و مسلمين را به غربيان و وابستگانشان نفروشيد.
آنچه احمدی نژاد گفت آرمان و هدف نهایی انقلاب اسلامی است.
حالا همه ی جهان دیدند که صیهونیست چه نفوذی در دولت های غربی دارد و همه دیدید که جامعه ی جهانی مد نظر غرب چند نفر بودند... ریاضی که بلدید تازه با دستتون هم می شد بشمرید!
خودتونو نفروشید!!
آقای استاد دانشگاه چرا فکر می کنید تمام دنیا نمی فهمند ولی تو هم فکرانتان که جلو چشمتان را هم نمی بینید می فهمید .فقط کافی خبر های از تمام دنیا که نه،ازهمان خبرگزای آن کشورهائی که شما را بسیار مجذوب کرده اند خبر بگیرید شاید... ،البته بعید می دانم باز بفهمید ....
در جواب دوست عزیزم که فرمودند که بهتر بود در این اجلاس در مورد مسائل اقتصادی ایران بحث می شود باید عرض کنم کاش یک نگاه کوچک فقط به نام این اجلاس میانداختند و می فهمیدند در این اجلاس قراره در مورد چی بحث شه .
اما اكنون با گذشت نزديك به يك دهه از قرن 21 ؛شرايط جهان تغيير فاحشي كرده است
ديگر قدرتمند مطلق و ارعاب كارساز وجود خارجي ندارد. كشورهاي غير متعهد آنقدر قدرت يافته اند كه اجتماعشان كارساز باشد
ناكارآمدي حق توحش وتو برهمگان آشكار شده است و...
آقاي دكتر زيبا كلام! از خواب بيدار شويد
2- می گوید مهم کشورهای توسعه یافته اند! کدام وسعت یافتگی؟
3- می گوید مهم برای ما دیپلمات های فرانسوی اند! آیا از این هم مهمتر می شود؟
4- می گوید بدین شکل رفتار کردن باعث مظلومیت اسرائیلی هاست! یعنی بهمان شیوه ی هم قطاران فکریش ؟!
5- می گوید و حدت و دوستی! آری اما دیپلمات های غربی می گویند:" بشرطها و شروطها و اسرائیل من شروطها"
6- می گوید کشورهای تاثیر گذار جهان! درست است اما آیا فقط در این جهان؟!!
7- می گوید سیاست یا باید مبتنی بر منافع ملی باشد و یا ایدئولوژی! براستی کدامیک؟!
یعنی از عاشقان رئیس جمهور این را پاسخ دهد لطفا
تنها تاسفم از این است که ایشان استاد علوم سیاسی این کشور هستند و به دانشجویان درس علوم سیاسی می دهند.
اگر خود را در دنياي حقيقي مي بينيد و اينگونه كلامات نا زيبايي را مي پراكنيد كه نيت خاصي را برايتان شبهه اندازي مي كند كه غير از صلاح كشور و نظام است. آيا از ديد شما موفقيت در ديپلماسي و حضور در مجامع و مراكز بين المللي چيست؟ به به و چه چه گفتن همان غربياني كه سنگشان را به سينه مي زنيد؟ يا صهيونيست هايي كه در اصل تفكر حكومتي و حضر با ما در تضاد 180درجه اي هستند؟ آيا شما جمعيت بيش از 4000نفري حاضر در اجلاس را كه پاي سخنان رئيس جمهور نشسته اند، سودان و چند كشور عربي مي خوانيد؟ شايد در لحظه نمايش دچار مشكل بينايي شده ايد، در شنيدان صداي تشويق چگونه مي توان انكار كرد؟ آيا هيئت چند نفره رئيس جمهور مي توانست آن ميزان تشويق را انجام دهد؟ حتي بقول شما همان چند كشور عربي و آفريقايي؟ آيا اين موفقيت نيست در اجلاس به اين اهميت در قلب اروپا و مدعيان دموكراسي و چنين تريبون همه گير و عالم گيري با اين بازتاب و سخنان پرمغز و مباني اصولي نظام در قبال نژاد پرستي و صهيونيست؟ به نظر شما بايستي چه گفته مي شد؟ اينكه به ما وام بدهيد؟ تجهيزات هواپيمائي بدهيد؟ ما را به گروه هشت دعوت كنيد؟ يا ما را به مجالس فرمايشي تقدير و تحليل گفتگوي تمدنها يا بعبارتي سرگرم كننده و اغوا كننده از اصل قضاياي جهاني بپذيريد؟
جناب آقاي زيبا كلام! مگر اين روشهاي مد نظر شما را در جولانگاه مقطع اصلاحات نيآزموديم؟ با ما چه كردن و واكنش ها چه بوده است؟ آيا بجز حمله و عقب راندن ما از مواضعمان بوده است؟ بيانيه هاي حقوق بشري آنها در همان دوران "نوشابه باز كني از سوي همفكرانتان براي غربيان" نيز تداوم داشت. در جاده حركت بسمت تعالي فني و علمي ما را متوقف كردند؟ با پيشرفتهاي ما در تكنولوژي هسته اي مخالفت و با مساعدت دوستان شما در همان دوران ما را به عقب برگرداندند. و اين ايستايي و عقب ماندگي در عصري كه سرعت پيشرفت برق آساست، چندين برابر شمارش سالهاي توقف ما را از ديگران عقب نگه داشته است.
توسعه يافتگي خود را در گدائي و دست دراز كردن در مقابل به نقل شما توسعه يافتگان و گره زدن سرنوشت خود به آنان ندانيد. آيا فكر مي كنيد در پذيرش خواسته هاي آنها غايت و انتهاي آن چيست؟ واقعاً شما تاريخ را مطالعه كرده ايد؟ نمي دانيد خواسته آنها از ما چيست؟ يا مي دانيد و همان را آرزوي برآورد شدنش مي كنيد؟ كه اگر اين باشد شما را در جهت حفظ و بقا اصل وجودي نظام و انقلاب نمي بينيم. بايستي در اين خصوص با رنگ واقعي خود در صحنه اجراي نمايش كنيد تا تكليف خود را بدانيم.
شما ضرورت و اجباري در سخنراني رئيس جمهور نسبت به نژاد پرستي در اين اجلاس قائل نبوديد. درست است اجباري نبود آيا در اجلاسي بنام مبارزه با نژاد پرستي، نبايد در مورد نژاد پرستي سخن گفت؟
منظور شما از لحن چيست؟ لحن خواهش و تزرع و التماس خوب است؟ اگر خوب كه چرا در استفاده قبلي توسط حامي تفكرات شما در دوران گذشته اين جوابي نداشت؟
اينكه شما در اكثر سخنرانيها و افاضه بيان خود منافع ملي را از ايدئولوژي جدا مي دانيد، خود جاي بسي سوال و در عين حال معرف تفكرات زاويه دار با حركت انقلاب است. هزينه منافع ملي براي اصول خدشه ناپذير انقلاب و نظام از ابهام آفريني هاي شماست. مگر مي شود منافع ملي و سياست و مواضع خود را جداي از جهان بيني و ايدئولوژي كشور دانست؟ اين همان نشانه ها و مصاديق پيروي احتمالي شما از سكولاريسم است.
آيا ما در جهان گل و بلبلي هستيم كه بايستي از وحدت، دوستی، همکاری و تفاهم سخن بگوئيم؟ در وضوحات و بديعيات اوليه انساني در دنياي كنوني از سوي همين كشورهاي كه جانبداري آشكاري از آنها مي كنيد ناديده انگاشته شده است. با اين حال برويم در كنارش بنشينيم و بگويم دستتان درد نكند كه به پيامبرامان توهين كرده ايد، كودكان و زنان را در فلسطين قرباني كرده ايد، لبنان را زير آماج حملات هوائي خود گرفته ايد، عراق را بستر سهم خواهي خود از خاورميانه كرده ايد، افغانستان را ويرانه كرده ايد، هواپيماي مسافربري ما را برفراز آسمان هدف قرار داده ايد و ...
سوداني هايي كه شما خطاب كرده ايد اكثريت جمعيت حاضر و از كشورهاي آسيايي، آمريكاي جنوبي، خاورميانه ، آفريقا و اروپايي بوده اند. خارج شدن چند كشور معدود كه آنها نيز رفته اند تا از طريق رسانه هاي ديگر بهتر بتوانند به انتقادهاي رئيس جمهور گوش دهند. آنها تاب تحمل نداشته و يا براي خوشنودي امپرياليست و صهيونيست خبري و رسانه اي جلسه را ترك كرده اند و گرنه بسيار مشتاق شنيدن نداي عدالت خواهي و عدم تبعيض نژادپرستي ايشان هستند. چرا كه هر انساني در نهان و بطن خود از وجداني آگاه و واقع بين نيز بهره مي برد كه با وجود تأثيرات رواني و رسانه اي در خلوت و درون خود طالب اين مواضع و واكنش هاست.
در ترك جلسه نيز ايتاليا اصلاً حضور نداشته كه ترك جلسه كند. اين نشان مي دهد كه شما خوب در جريان اين اجلاس نبوده ايد كه دچار چنين اشتباهاتي در نقل و تحليل شده ايد.
اهميت تشويق براي شما در چيست؟ اصلاً ما در مباني فرهنگي خود صحبت براي خوشايند مخاطبان را نكوهش مي كنيم. آيا بايستي از حقايق و سخن حق گذشت و به قول شما سخن از منافع ملي و مباحث مربوطه كه اصلاً ارتباط نادرستي از آن و موضع گيريهاي جهاني برايش ايجاد كرده ايد، گفت.
برخلاف تصور شما اسرائيل و حامينشان در اين اجلاس و عرصه جهاني منزوي و تنها و قليل شده اند. اين مظلوم نمائي نيست بلكه تغيير آرايش و جبهه سياسي در مجامع بين المللي و موفقيت ديپلماسي ايران است. از شما مي پرسم چگونه است در زمانهايي كه ما جلسه را ترك كرديم و اعتراض خود را نسبت به سخنان و حضور برخي ابراز كرديم، شما و دوستان هم كيشتان آنرا انزوا خوانديد. در حاليكه اين اعلام اعتراض بود و شايسته تقدير. و حال كه پس از چند سال از برگزاري اولين اجلاس ضد نژاد پرستي در يك كشور كه مردمش از قربانيان نژاد پرستي بودند در شهر دوربان آفريقاي جنوبي كه آن زمان در اعتراض فقط آمريكا و اسرائيل غاصب حاضر نشدند و اكثريتي در جانبداري از آنها منفعل شده بودند، اكنون بدل به اقليتي شدند.
مواضع دبيركل سازمان ملل در قبال عدم حضور و ترك جلسه حاضرن را مطالعه كرده ايد. كسي كه بيشتر در جانبداري از قدرت ها بيان موضع مي كرده است. عدم حضور و ترك جلسه حاضرن را نبود يك پاسخ روشن و تحليل درست از سوالات و اشكالات دانست.
آقاي زيبا كلام كمي به خود آييد و جانبداري سياسي و حزبي را براي مواقعي ديگر هزينه كنيد. بگذاريد نقشي از شما نيز در اين غرور و افتخار آفريني در تاريخ اين كشور و قلوب مردم ثبت شود.
خدانگهدار
((مي ميسابو))
ایدئولوژی كه با اغتشاش و اعتراض چند كشور( حتي اگر كشورهاي مهم و پيشرفته باشند ) آن را زير پا بگذاريم ديگر
ایدئولوژی نيست.
وقتي فردي يا ملتي به اهدافي ايمان دارد نبايد مخالفت چند كشور براي آنها مهم باشد. اگر ما مي خواستيم به افكار كشورهاي بيگانه توجه و به آنها عمل كنيم هم اكنون بايد همان مستشاران قبل از انقلاب زمام امور كشور را به دست مي داشتند.
اگر هولوكاست دروغ است ، ار اسرائيل جعلي است كه هست ايا نبايد دردنياي امروز باپنبه سربريد
I think your idea is good f_or all of the moslim in the w_orld. But I think a big problm f_or judism ,which looking to ahmadi nejad that he speaking in the meeting like that but no problem , donot w_orri , in god we trust. Mr ahmadi nejad maybe some body say to you should not speaking in the swiss . but me, saying to you that is best idea ,must be wake up _and st_andup_and _and said to US _and esrail what you want _from felestin _and lobnan
I am so sarry f_or Mr ziba kalam, your idea not good f_or moslim . ARE YOU MOSLIM _OR NOT? . I donot know who are you? ARE YOU HUMAN _OR NOT ?;.................bye
طرفداری غیرمستقیم
«طرفداری غیرمستقیم» تاکتیکی استراتژیک و دائمی در مناسبات مخالفین است.یعنی اینکه طرف مقابل و مخالف ما، ناخواسته کاری راکه ما بخواهیم انجام دهد.
این طرفداری با آشنائی از «جهل» طرف مقابل و بدست آوردن «نقطه و نقاط ضعف»،یا«نقطه و نقاط حساس»،همراه با «تحریک» و «شرطی کردن»، تبدیل به یک واقعیت می شود.
در علم رواشناسی موضوعی به نام «شرطی شدن»وجود داردکه در آن بین دوشیء مستقل، مناسباتی به شکل متناوب رد و بدل می شود، تا آنجاکه یکی به دیگری به خاطر بدست آوردن و رسیدن به هدف یاخواسته ای،وابسته می شود.و بالطبع اسیر و گرفتار.صحنه نمایشات «سیرک» و تعاملات بین انسان و حیوانات سیرک، همان«شرطی شدن» است.
در بازی سیاست نیز مخالفین سیاسی همیشه سعی دارند با بکارگیری شیوه هایی طرف مقابل را به موضوعاتی «شرطی» کنند و آنگاه که شیوه شرطی شدن با موفقیت به سرانجام رسید،آنگاه با قطع آن،به اهداف خود برسند.
در مناسبات و یا بازی سیاسی «طرفداری غیرمستقیم»پروسه ای است که با «شرطی کردن» همراه است و همواره مَدِّ نظر سیاستمداران می باشد.آنها براساس نقاط ضعف و یا حساس(تحریک کننده)کاری می کنند تا طرف مقابل ناخواسته در جهت اهداف سیاسی آنها گام بردارد.
این نوع بازی،در مناسبات داخلی به جهت تأمین منافع دیگری نیز رواج دارد.بطورمثال در قضیه«قتلهای زنجیره ای» که توسط بخشی از نیروهای«وزارت اطلاعات»انجام شد،چنانچه عامل نبودن«سعید امامی» و نیروهایش به«سیا» و«موساد» را بپذیریم،بی گمان آنها به شکل غیر مستقیم همان خواسته «موساد» و «سیا» را انجام داده اند و با کُشتن افرادی-که بی شک مخالفتشان برای نظام ج.ا.ا. هیچ ضرری نداشت-دوگام به پس نهاده و باعث یک گام به جلو رفتن مخالفان انقلاب شد. همینطور در قضایای «جاسوس بگیری» .و اخیرا موضوع «رکساناصابری».
به نظر می رسد سیاست دولت نهم و شخص «احمدی نژاد» در پروسه مناسبات بین المللی،(که با اتخاذ و به استخدام گرفتن لحن و ادبیات گفتمانی خشن و جنگ طلبانه همراه است)،به شکل غیرمستقیم از اسرائیل حمایت می کند.
هم چنین وی دچار این تَوَهُّم است که همان افکار و قرائتی که وی از دین اسلام و اهداف انقلاب دارد،همان را نیز افکار عمومی دنیا قبول دارد و همه مردم دنیا مثل ایشان فکر می کنند!! این درحالی است که افکار عمومی ملل مختلف (چه غلط و چه درست)توسط دولتهای ایشان و رسانه های تبلیغی پرورش یافته و ساخته می شود.
می بایست کاری کرد که افکار عمومی جهان به نفع ما تغییرکند؛اما شیوه های بکار گیری دولت نهم وشخص «احمدی نژاد» در مناسبات بین المللی،که همراه با بکارگیری شرطی کردن وشرطی شدن احمدی نژاد توسط صهیونیست ها و مخالفین رقم خورده است،وی نیز غیر مستقیم از آنها طرفداری می کند!
به قول دکتر شریعتی:«از بد دفاع کردن تانفی کردن راهی نیست» و به نظرما«احمدی نژاد» از ایران و انقلاب بد دفاع می کند و این همان خواست صهیونیست هاست.
درحالی که دولت قبلی،بالاخص شخص آقای «خاتمی»، با اتخاذ و استخدام شیوه گفتمانی،همراه با ادبیاتی غیرخشن و با لطافت سیاسی، توانست پروسه«گفت و گوی تمدنها» را پروسه کاری سازمان ملل کند.
اما در این دولت، دائم طبل جنگ زده می شود؛ و همین نیز خواست صهیونیستها هم هست؛چون حیات رژیم های خودکامه و مستبد و غیردمکراتیک در جنگ است!
مثلا در موضوع «انرژی هسته ای»- که پروژه آن از سالها قبل عملیاتی شده بود-این دولت باهمان ادبیات خشن و جنگی، همراه با هیاهوها و تبلیغات کاذب،کشور را به سمت یک بحران برده است. بحرانی که خواسته صهیونیستهاست.
کشور پاکستان و هند نیز دارای موشکهای اتمی و بمب هسته ای هستند، ولی خیال افکار عمومی جهان از بابت آنها آسوده است. و حتی از کره شمالی نیز! اما در عوض، با شیوه برخورد و گفتمان دولت نهم، افکار عمومی دنیا در نقطه مقابل ما قرار گرفته است و این همان خواست صهیونیستهاست.
در مواجه با افکار عمومی جهان،دائم شعار داده می شود بگذار هرچه می خواهند بگویند،و... این یک دیدگاه غلط است.
هر چند مثلا ما از فرد و یا افراد،گروه و دولتی بدمان می آید و آنرا دشمن بالقوه می دانیم،اما نباید کاری کنیم که آن دشمنی بالفعل شود. و هرچه راکه در ذهن داریم برای مخاطب بوق کنیم.وبعد بگوئیم بگذار هر چه که می خواهند در مورد ما تصور کنند.ما باید تصورات آنان را شبیه تصدیقات خود کنیم!
گاهی همان «دشمن بالقوه» ما می خواهد دشمنی اش بالفعل شود و منافع اش در این است؛اما نمی خواهد مستقیم وارد چنین معرکه ای قرار گیرد، لذا با دست گذاشتن بر همان نقاط تحریک و شرطی کردن، دشمنی بالقوه خودش را بدست ما بالفعل می کند. یعنی نوعی طرفداری غیرمستقیم ما از اهداف دشمن.
مثلا یک اجماع (چه صحیح و چه ناصحیح) در موضوع «هلوکاست» هست،اما همین سوژه بطور دائم گفتمان آقای «احمدی نژاد» در مجالسها و سخنرانیهای داخلی و بین اللملی شده است. به نظر می رسد با تحریک و شرطی کردن ایشان، اسرائیل نیز به خواستهای خود نزدیکتر می شود.
صهیونیسم در تشیکل یک کشور مستقل یهودی از هرکاری فرو گذاری نکرد و نمی کند.ما بجای تقویت صلح در جامعه جهانی و منطقه، با اتخاذ شیوه ادبیات جنگی وقرائت مکرر گفتمانی خودمان ازآن،موجب تقویت اسرائیل و مساعدت ایشان در بکارگیری شیوه های خشن علیه فلسطینیان شده ایم.دراصطلاح عوامانه اش، یعنی اینکه به همدیگر نان قرض می دهیم!
هم چنین امری که اخیر ا در مورد مصر و چندی پیش در مورد مراکش و بحرین روی داد؛و همینطور هکذا امثالهم...
باید یادآوری کرد دین اسلام(که انقلاب ایران نیز بر همان مبنا تحقق یافت) یک راهکارجنگی و ادبیات خشن نیست.بلکه زمانی این راهکار محقق می شود که تمامی راهها را رفته باشیم و بی حاصلی آن قطعی شده باشد.
آنگاه آنجا«اشداء علی الکفار و رحماء بینهم»و«قاتلوهم حتی لاتکون فتنه» عینیت می باید؛نه در هر زمان و هر مکانی...!
والسلام علی من اتبع الهدی.
تهران
88/1/31
محمد شوری (نویسنده وروزنامه نگار)
http://www.assize.blogfa.com
لطفا واقعیات را منعکس کنید
ما ملت ایران نه برای ایدئولوژی خون داده ایم بلکه در راه صیانت از این مرز و بوم وشرف و آزادگی مرد و زن , پیر و جوان دوش به دوش هم" هزاران سال" ایستادگی کرده و خون دلها خورده ایم.تاریخ این مرز و بوم کهن تر از این حرفهاست که در دایره تنگ الفاظی چون" ایدئولوژی" محدود گردد.به شما نصیحتی بیغرض و پدرانه میکنم: قبل از اینکه این گونه با احساس کلمات را پیش هم بچینی و به دفاع از اقدامی که قلبا بدان معتقدی بپردازی یک بار به خودت بازگرد و بدان واقعا کی هستی؟تاریخت چیست؟بزرگانت کی بودند؟زندگی امیر کبیر را مطالعه کن که به چه درایتی در زمان خود از این مملکت در مقابل استعمار بریتانیا صیانت کرد و به قول تاریخ نخست وزیر وقت بریتانیا شخصا ناگزیر به اعتراف به حقانیت حقوق ایران گردید:( دولت انگلستان نسبت به شکیبایی و روح سازش و آشتی پذیری که دولت ایران دارد حق شناسی داشته و رویه این دولت را شرافت مندانه میداند.) (غائله بین ایران وعثمانی. کنفرانس ارزنه الروم که به لطف درایت امیر کبیر ایران پیروز مذاکرات است)
حال بیش از صد و پنجاه سال از این ماجرا میگذرد و در کنفرانس ژنو نه تنها یهودیان معترض بلکه سران اروپایی کنفرانس را ترک میکنند؟این بود دیپلماسی فعال؟ایا ارزش سخنان رییس جمهور ایران همین قدراست نزد سران جهان ؟یا اینکه فقط ما درستیم و بقیه همه غلط؟پس به نظر من ما ها هستیم که یه جای کارمان می لنگد.
حال شما سخن رانی رییس جمهور را عملی "شجاعانه "
قلمداد میکنی یا عمل امیر کبیر را ؟ آیا اقدامات احمدی نژاد را اعمالی از روی تدبیر و سیاست می پنداری؟ایا ایشان خود دست آویزی نشدند برای جهان برای تضییع حقوق ملت ایران؟
آيا از ترس پرتاب سنگ بايد حرف حق را نزد؟
متاسفم براي سايتهاي سياست زده اي مانند افتاب كه همه چيز را سياسي نگاه ميكند.
اينكه نماينده تنها پنج كشور مدعي آزادي بيان! اجلاس چندهزار نفري را ترك كردند نشانه خدشه به منافع مليست؟
لابد هديه بردن خشت تخت جمشيد براي دبير كل سازمان ملل غرور ملي براي آقاي زيباكلام و امثال او توليد ميكند؟!!
شما از افزايش محبوبيت احمدي نژاد در آستانه انتخابات ناراحتيد ولي خدا ميداند كه احمدي نژاد هدفش از شركت در اين اجلاس رضايت خداوند و رسوا كردن اسرائيل و متحدانش بود كه به فضل خدا موفق بود.
محبوبيت را هم خدا به او عطا خواهد كرد. همانگونه كه در سال 84 در شرائطي كه هيچ كس حتي اسم احمدي نژاد را هم نشنيده بود به او عطا كرد.
عزت و ذلت به دست خداست.خود را به زحمت نيندازيد....
.....از عکس استاد معلومه که خیلی دلش برای ما میسوزه.......!
اولا پیامبر به چشم امتش خاک نمی ریخت بلکه مخالفین به چشم آن حضرت خاک می ریختند و یا سنگ پرانی می کردند. اما احمدی نژاد با سخنان تخیلی و غیر علمی خود هم خاک به چشمان مردم ایران ریخته ، هم آبروی ملت را برده و هم کشور را در خطر تهدید قرار داده است.
دوستانی که دانشگاه دیده اند و کم و بیش با قوانین حقوقی و بین الملل آشنایی دارند می دانند که اکثر سخنان احمدی نژاد جرم زا و تنش زاست. بنابراین آنهایی که می فهمند باید مانع جرم زایی وی شوند و نه مانند سعدی با پاداش دادن به یک آدم خطاکار باعث تشویق او شده و او این خطا به را علیه شاه مرتکب شد و سپس به بالای دار رفت. بنابراین جلوی خطا را باید گرفت و نه تشویق به خطا کرد. چون هم احمدی نژاد و هم مردم ایران بالای دار خواهند رفت.
از دوستانی که می گویند نوشته های مخالفین احمدی نژاد را به خاطر محبوبیت وی در کشور ذکر می کنند باید بدانند. با شعار که شکم مردم سیر نمیشه. شما یک کار درخشان احمدی نژاد در این 4سال را مثال بزنید تا مشخص شود که ایشان چقدر محبوبیت دارد.
وقتی که اکثر دانشگاهیان، حقوق دانان و اقتصاددانان و سیاستمداران با عملکرد احمدی نژاد مخالفن و هنگامی کارگران و معلمین نیز با وی مخالفند پس ایشان در کدام زمینه کار کرده اند که باعث محبوبیت وی شده است؟
انصاف خیلی خوب است ما حتما باید در نوشتن انصاف را پاس بداریم و نه لگد کوب کنیم. چون تخریب آسان است ولی ساختن بسیار سخت و بعید می دانم که در این 6سال احمدی نژاد چیزی ساخته باشد. البته یک چیزی با پول ملت ساخته است که تخریب آن بیش از ساخت آن هزینه بر است. میله های مونو ریل. دزدی ها و گم شدن ها و خالی شدن خزانه و بانک ها نیز یکی از دست آوردهای مشعشع ایشان در طول 4سال است که حتما روزی خواهد آمد که ایرن به دلیل ندانم کاری وی ایران شبیه یوگسلاوی پس از مرگ تیتو شود. پس از مرگ وی مردم یه دفعه متوجه فاجعه دوران تیتو شدن و ارزش پولشان بی ارزش شد و کشور به چند کشور تجزیه شد.